بازگشت

شجاعت


ياران مهدي، دلير مردند و جنگاوران ميدانها نبرد. دلهايي چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسي به دل راه نمي دهند. ايمان به هدف، همه وجودشان راتسخير کرده و عشق به خاندان پيامبر (ص) به بازوانشان قوت بخشيده است. اراده جنگيدن، سرشار از شجاعتي بي همانند، آنان را به رزمگاه مي کشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندي همت، آنان را از کوه بلند پايه تر کرده و هيبتشان را در سينه ستمکاران دو چندان. غيور مردانند و ترسويان و زبونان، در جمعشان راه ندارند.

مولايشان، اندامي پهلوانانه دارد، سينه اي ستبر و بازوان پولادين و ورزيده. [1] يارانش قوت چهل مرد دارند. شيران ميدان رزمند و جانهايشان از خاراسنگ، محکم تر. [2] .

شجاعت بي بدليشان، ترس را بر دلهاي مستکبران چيره ساخته و پيشاپيش راه گريز پيش مي گيرند.

امام باقر (ع) مي فرمايد:

«کاني انظر اليهم مصعدين من نجف الکوفه ثلاث مائه و بضعه عشر رجلا کان قلوبهم زبرالحديد... يسير الرعب امامه شهرا و خلفه شهرا.» [3] .

گويا، آنان را مي نگرم، سيصد و اندي مرد بر بلنداي نجف کوفه ايستاده اند.

دلهايي چون پولاد دارند. در هر سو، تا مسافت يک ماه راه، ترس بر دلهاي دشمنان سايه مي افکند.»

در سوار کاري و تير اندازي بي نظيرند: «خيرالفوارس». در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان پيامبر (ص) در نبرد بدر، نشانه ويژه بر سر نهاده اند. [4] .

دليري، ويژه باران برگزيده نيست، همه خدا جويان و مستضعفان از پديدار شدن طلايه حق و عدالت قوي دل مي گردند و حياتي دوباره مي يابند.

ترس را کنار مي نهند و به صف رزم آوران مي پيوندند.


پاورقي

[1] «کشف الغمه في معرفه الائمه»، علي بن عيسي اربلي، ج 13: 271دارالکتاب الاسلامي.

[2] «خصال»، شيخ صدوق، ترجمه کمره اي، ج 2: 318. اسلاميه.

[3] «بحارالانوار»، ج 52: 343.

[4] «همان مدرک»: 310.