بازگشت

دعاي ندبه و امامت ائمه اثني عشر


تصريح نداشتن دعا به نام و عدد ائمه اثني عشر: از قوّت متن آن چيزي نمي کاهد، و در اعتبار آن از اين جهت خللي وارد نمي شود، و عدم تصريح در اينجا مفهوم ندارد خصوصاً که تصريح يا اشاره به مطلبي که خلاف مذهب شيعه اثني عشري باشد، در دعا به هيج وجه وجود ندارد.

در دعاي ندبه، مطالب عمده و حساس و ارزنده اي در موضوع نبوت مطرح شده، و سپس مسأله خلافت و ولايت علي عليه السلام و بعضي از نصوص و ادله اين موضوع، و مجاهدات و فداکاريها و فضايل و مناقب آن حضرت، عنوان شده، و همچنين به مخالفت ها و دشمني هائي که اهل کينه و نفاق و جاه پرستان، با آن خليفه منصوب و تعيين شده از جانب خدا و رسول کردند، و مسير واقعي اسلام را ـ که منتهي به سعادت و آزادي همه انسانها مي شد ـ تغيير دادند، و شد آنچه شد، و رهبر واقعي اسلام را خانه نشين ساختند، اشاره گرديده است.

بديهي است مسأله اساسي و مهم که بيشتر در احاديث و اخبار و ادعيه مورد تعرض قرار مي گيرد، مسأله زمامداري است که ترک تمسک به امام منصوب و تعيين شده، از آغاز کار و روز اوّل، سنّت سيّئه زمامداري نا اهلان را چون عصر جاهليت جلو آورد، و اجراي برنامه هاي نجات دهنده و آزادي بخش اسلام را به طور يک پارچه و دربست و جهاني، تا ظهور حضرت بقية الله صاحب الزمان ـ عجل الله تعالي فرجه ـ به تأخير و تعويق انداخت.

اين مصيبت از هر مصيبت بالاتر بود که با آن همه سفارش هاي پيغمبر صلي الله و عليه و آله و اعلام هاي متعدد، و با آن تعيين رسمي و تاريخي غدير، و با آن همه تأکيدات رسا، براي حبّ جاه و کينه هائي که از مولاي متقيان علي عليه السلام از غزوه بدر و اُحُد و خيبر و حنين و احزاب و غير اينها در دل داشتند، آن يگانه مرد حق و عدالت و پيشواي لايق و عالم و فاتح را کنار گذاشتند، و چون خويشاوندان مشرک و مستبد و استثمارگر آنها را ـ که سد راه نجات جوامع محروم، و مانع از پيشرفت دين توحيد و برنامه هاي الهي و مترقّي اسلام و مهاجم به حوزه دين و دعوت خدا بودند ـ از ميان برداشته بود، با او به مخالفت برخاستند و با اشتباه کاري و نيرنگ و اغفال مردم، يکي از اساسي ترين برنامه هاي اسلام را پايمال کرده، و جامعه را تا امروز گرفتار اين همه مفاسد، و دردسرها و نابساماني ها ساختند.

ساير مفاسد هم از اينجا ايجاد شد، و موضوعي که بايد به آن توجه بيشتر شود، همين است. لذا در دعاي انقلابي و سياسي ندبه هم در مقدمه، همين مصيبت مطرح شده است.

مع ذلک، در جمله هائي از اين دعا، سخن از امامان ديگر و مصائبي که در راه هدايت خلق متحمل شدند نيز گفته شده، و جمله:

«لم يمتثل أمر رسول الله صلي الله و عليه و آله في الهادين بعد الهادين... فقُتل من قُتل وسبي من سبي، واُقصي من اُقصي = فرمان رسول خدا صلي الله و عليه و آله در باره هدايت کنندگان پي در پي اطاعت نشد... شخصيت هايي کشته شدند، عده اي اسير گشتند و دسته اي از وطن آواره گرديدند».

و جمله هاي بعد، همه تذکر مصائب اهل بيت: و مطابق مذهب شيعه است که امامت را در فرزندان حسين عليه السلام مي دانند مانند اين جمله ها:

«أين الحسن أين الحسين أين أبناء الحسين... أين...»

و بالجمله فقرات دعا در مورد مصائب و فضائل ائمه: و خصوصيات، و نشانه هاي حضرت ولي عصر ـ ارواحنا فداه ـ همه متضمن مطالبي است که در روايات و احاديث کثير، صحت آن مسلّم و ثابت شده است، و يکي از جهاتي که موجب قوّت اين دعا شده همين متن محکم و پر از نکات اعتقادي و مهيّج عواطف مي باشد. و چنانچه علماي حديث مي فرمايند، گاهي متن، سبب قوّت اعتبار سند، و گاهي به عکس سبب ضعف مي گردد و اينجا از همان مواردي است که سبب قوّت مي شود.

توضيح ديگر:

اين دعا براي ندبه است و در چنين دعايي شرح تمام مناقب ائمه: موجب طولاني شدن کلام، و خلاف بلاغت است غرض بيان عقايد حقّه بطور تفصيل نيست، بلکه غرض دعا و ندبه با اشاره به بعضي مطالب است که خواننده به واسطه انس، و سابقه ذهني مي فهمد که مراد و مقصود از آن چيست هر چند بعضي جمله ها فشرده باشد. لذا مثلاً وقتي مي گويد: «أين الحسن أين الحسين» همه مصائب اين دو امام را به خاطر مي آورد و در ذهنش مجسم مي شود.