حفظ جان امام
هرگاه گروهي از شيعيان گرداگرد يکي از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ گرد آمده، از خرمن علمش خوشه اي چيده اند بر ستمگران زمان سخت آمده، آتش حسد و کينه شان شعلهور شده، با تمام نيرو براي خاموش کردن آن مشعل هدايت همت گماشته اند.
هنگامي که به روايات پيامبر و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در مورد امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ مي نگريم به اين نکته تصريح شده است که: حکمت غيبت طولاني آن وجود گرانمايه به فرمان خدا، صيانت از جان گرامي و حيات پر برکت او براي تحقّق يافتن نويدها و بشارتهاست.
چرا که ما مي دانيم دو رژيم سياهکار عثماني و عباسي و ديگر حکمرانان خودکامه اي که در طي قرون و اعصار در کشورهاي اسلامي بويژه خاورميانه حکومت مي کردند، همواره تمامي تلاش و کوشش ارتجاعي خود را در راه از ميان برداشتن آن مصلح بزرگ جهاني بکار گرفتند بويژه پس از دريافت اين حقيقت که او طبق آيات و روايات همان اصلاحگر پر شکوهي است که پايه هاي قدرت ظالمانه ي آنان را به لرزه در خواهد آورد و کاخ بيداد ايشان را منهدم مي سازد و آنان را از تسلط ظالمانه بر سرنوشت بندگان خدا و سرزمين آنان باز خواهد داشت.
پس از هجوم مأموران خلافت عباسي به خانه ي امام حسن عسکري ـ عليه السلام ـ و جستجوي فرزند و جانشين آن امام، روشن گشت که خطري جان امام آينده را تهديد مي کند خطري بس سهمگين. اين هجوم و پيگيري ـ در پيدا کردن مهدي ـ ارواحنا فداه ـ، ايجاب مي کرد تا براي نگهداريِ جان باقيمانده ي سلسله ي امامت و سلاله ي نبوّت، و مصلح بزرگ بشريت اقدامي بس جدي به عمل آيد. در امر غيبت امام دوازدهم و علل آن مسائل بسياري وجود دارد. يکي از علتهاي ظاهري و ملموس آن همين چگونگي و پيشامد بود، که از سوي دشمنان طراحي شد، و امر عظيم «غيبت» را در پي داشت. در احوالي که ياد شد ضمن مقارناتي زمينه ي ناپديدي امام از نظرها فراهم آمد. و دوازدهمين هادي، به فرمان الاهي و به قدرت و حکمت خدائي از نظرها پنهان گرديد.