بازگشت

مستور از ديده ها نه دلها


حضرت بقية اللّه ـ ارواحنا فداه ـ در ميان ماست اگر چه پنهان از ديدگان. او تنها موجودي نيست که از ديدگان ما غايب است و ما به وجودش ايمان داريم بلکه موجوداتي نامرئي فراواني داريم که در وجودشان کوچکترين ترديدي نيست:

اعتقاد به خداوندي که هرگز ديده نمي شود، در رأس عقايد ما قرار دارد روح که بر بدن ما اشراف دارد و ديناميسم بدن ما از آن سرچشمه مي گيرد، در وجود آن هيچ ترديدي نداريم در حاليکه قابل رؤيت نيست و به چشم نيز ديده نمي شود يا هوايي را که روزانه بيش از چهل هزار بار استنشاق مي کنيم و يا گازهاي مختلف سمّي و سودمند و يا صدايي که از تارهاي صوتي ما بر مي خيزد و پرده ي گوشمان را مي نوازد.

امواج الکتريسيته که با ديدگانمان نمي بينيم ولي همواره از خطرش ترسناکيم و...

اينها نمونه هاي ساده اي از اشياء نامرئي در جهان طبيعت است که برخي با چشم عادي ديده نمي شوند و برخي ديگر حتي با چشم مسلح نيز قابل رؤيت نيستند و اين هرگز دليل بر عدم وجود و حضورشان نمي باشد.

امام رضا ـ عليه السلام ـ مي فرمايند:

حضرت خضر ـ عليه السلام ـ از آب حيات خورد. پس او تا روز نفخه ي صور زنده است و نخواهد مُرد. او همواره پيش ما مي آيد و براي ما سخن مي گويد صدايش را مي شنويم و خودش را نمي بينيم او هر کجا ياد شود آنجا حضور مي يابد ولذا هر کس او را ياد کند به او سلام بگويد.... [1] .

اينجاست که در مي يابيم امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ اگر چه شايد از ديدگان ما مستورند، ولي نمي توان گفت که ايشان از يادها و دلها نيز مستور گشته اند چنانچه آن حضرت در نامه ي شريفي خطاب به شيخ مفيد مي نويسند:

«انّا غَيرُ مُهمِلين لمراعاتکم، ولا ناسين لذکرکم، ولولا ذلک لاصطلمتکم اللأواء، وأحاطت بکم الأعداء».

«ما شما را رها نکرده و يادتان را از خاطر نبرده ايم و اگر توجهات ما نبود بلاها بر شما فرود آمده، دشمنان شما را پايمال مي کردند».» [2] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 152 و 277.

[2] احتجاج طبرسي، ج 2، ص 497.