بازگشت

بحثي در الفاظ مترادف


علماء و محققان علم لغت و ادب مي گويند: اختلاف عبارات و اسماء، دلالت بر اختلاف معاني دارد و عطف کلمه اي بر کلمه ديگر، در صورتي صحيح است که از کلمه دوم، معنائي غير از معناي اول اراده شود، مثلا اگر زيد لقبش عالم يا فيلسوف باشد، نمي گويند: زيد و فيلسوف آمد.

بنابراين، آنچه در قرآن مجيد و احاديث شريفه و کلام عرب و عجم آمده است، به هنگام عطف دو لفظ متقارب المعني به يکديگر، از لفظ معطوف، معنائي غير از معطوف عليه اراده شده است. بلکه مي گويند محال است که در لغت واحد، لفظ مختلف، و معني واحد باشد، چنانکه بسياري از نحويين و لغويين گمان کرده اند.

حتي اين که محققان مي گويند: موردي نداريم که حرکت دو کلمه مختلف باشد، ولي معني واحد باشد، مثلا الفاظي که بر وزن مفعال ،مفعل ،فعول وفعال باشند، هر کدام معنائي را افاده مي نمايند که ديگري آن معني را افاده نمي کند و فردي که محقق نباشد، گمان مي کند تمام اين صيغه ها فقط مفيد مبالغه مي باشند.

وقتي که اختلاف حرکات، موجب اختلاف معاني باشد، اختلاف کلمات، به طريق اولي بايد بر اساس اختلاف معني باشد. [1] .

بنابراين در اين احاديث، سطور مسلم، از قسط، معناي عدل و از عدل ، معناي قسط ، همچنين از جور ، معناي ظلم ، و ازظلم معناي جور اراده نشده است و از هر لفظ و کلمه، معنائي غير از کلمه ي ديگر، اراده شده است.

لذا براي فهم دقيق مقصود و معناي اين احاديث و معناي اين چهار کلمه، وقتي منفردا يا با عطف به يکديگر، در کلامي آمده باشند، مراجعه به کتابهاي معتبر لغت و کلمات لغويين که بطور اختصار و به مقداري که بحث، زياد طولاني نشود، لازم است.

يکي از کتب معتبر لغت، تاج العروس است؛ تاج العروس در کلمه ي جور مي گويد:الجور نقيض العدل جار عليه، يجور جورا في الحکم، اي ظلم و الجور ضد القصد او الميل عنه: جور نقيض عدل و به معناي ستم در حکم کردن است و به معناي ضد ميانه روي و انحراف از آن نيز آمده است .

لسان العرب نيز که يکي از کتابهاي مورد اعتماد لغت است، جور را مانندتاج العروس معني کرده است.

ابو هلال عسکري درالفروق اللغويه مي گويد: جور خلاف استقامت در حکم است. لذا خيانت جزئي را ظلم مي گويند نه جور، اما گرفتن مالي را از صاحبش به زور و جبر، هر چند يک درهم باشد، جور مي گويند.


پاورقي

[1] رجوع شود به الفروق اللغويه ، صفحه ي 13 تا 16، الباب الاول في الابانة عن کون اختلاف العبارات، موجبا لاختلاف المعاني في کل الغة.