رابطه عقيده به ظهور حضرت مهدي با عدل و قسط
در احاديث و اخبار بسياري که شيعه و سني در کتابهاي مورد اعتماد و معتبر حديث، راجع به اوصاف و علائم و مشخصات حضرت صاحب الامر، مهدي منتظر عليه السلام روايت کرده اند، اين نشانه و علامت، مشهور و معروف و متواتر است که: زمين را پر از قسط و عدل مي فرمايد، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.
از جمله احمد بن حنبل در مسند و ابوداود در سنن، اين علامت را که از اوصاف فعلي و برنامه حکومتي آن حضرت است، از رسول خدا صلي الله عليه و آله به اين لفظ روايت کرده اند.
يملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجورا [1] : زمين را از قسط و عدل پر مي کند چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.
و در حديث ديگر است که فرمود:
اُبشرکم بالمهدي، يبعث في امتي علي اختلاف من الناس وزلازل، فيملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلماً، يرضي عنه ساکن السماء وساکن الارض، يقسم المال صحاحاً.
فقال له رجل: ما صحاحاً؟ قال: بالسوية بين الناس قال: ويملا الله قلوب امة محمد صلي الله عليه و آله غنيً، ويسعهم عدله... [2] .
مژده مي دهم شما را به مهدي که او در امت من، به هنگام اختلاف و سختيها برانگيخته مي شود. پس زمين را از قسط و عدل پر مي کند، همانطوري که از جور و ظلم پر شده باشد. از او راضي مي گردد ساکنان آسمان و زمين. مال را در بين مردم بطور مساوي و برابر تقسيم مي نمايد، و خدا دلهاي امت محمد صلي الله عليه و آله را از بي نيازي پر مي کند و ايشان را عدل او فرا مي گيرد.
و در حديث ديگر است:
فيملا الارض قسطاً وعدلاً، کما ملئت ظلماً وجوراً. [3] .
و در روايت ديگر است:
يخرج رجل من أهل بيتي يواطي اسمه اسمي وخلقه خلقي فيملاها عدلاً وقسطاً کما ملئت ظلماً و جورا [4] .
بيرون مي آيد مردي از اهل بيت من که اسمش، اسم من و خلقش خلق من است، پس زمين را از عدل و قسط پر مي کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.
و در حديث ديگر از پيغمبر اکرم - صلي الله عليه و آله - نقل شده است:
لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد، لطول الله ذلک اليوم حتي يخرج رجل من ولدي، فيملأها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما [5] .
اگر از دنيا باقي نماند مگر يک روز، خدا آن روز را طولاني و دراز گرداند، تا بيرون آيد مردي از فرزندان من، پس پر کند دنيا را از عدل و قسط، مثل آنکه از جور و ظلم پر شده باشد.
معناي احاديث فوق:
معناي اين احاديث را شايد بسياري واضح بدانند و بين قسط و عدل و همچنين بينظلم وجور ، مانند دو کلمه ي مترادف فرقي نگذارند و قسط وعدل را به داد، و ظلم و جور را به ستم ترجمه نمايند.
بنابراين، عطف قسط را به عدل، و ظلم را به جور، بايد يک نوع تأکيد بگيرند.
ولي بنظر مي رسد که در اين احاديث، تمام مطلب در تأکيد خلاصه نمي شود و لفظ قسط و عدل مترادف نمي باشند. چنانکه دو کله مقابل آنها جور و ظلم نيز مترادف نيستند.
توضيح اين مطلب حساس و مهم، موقوف بر بيان دو مقدمه است:
پاورقي
[1] منتخب الاثر، ب1، ف2، ص142 ح5.
[2] منتخب الاثر، ب1، ف2، ص147، ح14.
[3] منتخب الاثر، ف2، ب1، ح13، ص146.
[4] منتخب الاثر، ف 2، ب 2، ح 3، ص 179.
[5] منتخب الاثر، ب 25، ف 2، ح 1، ص 247.