بعد اقتصادي قسط و عدل
اين بعد که آن را عدل اقتصادي مي گوئيم، عبارت از اين است که بر اساس قانوني بودن حق مالکيت اختصاصي [1] قوانين اقتصادي و مالي، کار و نظامات مشاغل به قسط، نصيب به عدل، تنظيم سهام و جلوگيري از تورم، تراکم بي رويه و غير متعارف سرمايه ها، منع احتکار و ترتيب توليد، مطابق کردن عرضه با تقاضا، توزيع عادلانه و صحيح محصولات، متعادل ساختن قيمتها و دستمزدها بطوري که هر کس بتواند با دادن آنچه دارد، از کار يا مزد کار، نيازمنديهاي متعارف خود را بگيرد، نظر داشته باشد.
حکومت نيز بر اساس معيارهاي دقيق و صحيح، صلاحيت و اختيار قانوني داشته باشد که عدالت اقتصادي را بدون اينکه به حق کسي تجاوز نمايد برقرار کند، مسؤول و متعهد باشد که با تمام قوا، عدل اقتصادي، مبارزه با فقر و محروميت از معاش متوسط و متناسب را در رأس برنامه هاي حکومتي خود قرار دهد و از فقر و ورشکستگي و افلاس، جامعه و افراد را نجات دهد و با تدابيري مثل ايجاد کار و عرضه مواد مورد حاجت، و عمران و احياء اراضي موات و بائر، احداث قنوات و چاه هاي عميق و برپا ساختن کارخانجات، و تدابير مشروع ديگر از تصاعد سطح مخارج، فقر و بيکاري، گراني و فاصله هاي نامتعارف، جلوگير نمايد.
پاورقي
[1] قانوني بودن حق مالکيت اختصاصي، منافي با مالکيت حکومت و جامعه به تفسيرهائي که در فقه مذکور است نيست؛ مانند موقوفات عامه و اراضي مفتوح العنوه ، آنچه را حکومت به احياء يا احداث يا وسائل شرعي ديگر تملک نمايد پس مقصود از اين عبارت انحصار نيست، بلکه غرض فقط قانوني بودن حق مالکيت اختصاصي است، مثل مالکيت ملي و اشتراکي و در کنار هم.