وعده خداوند در فرونشاندن آتش جنگ يهوديان
خداي متعال در قرآن مجيد مي فرمايد:
«يهوديان گفتند دست خدا بسته است، دست آنان بسته باد، و به سبب اين گفته از رحمت خداي دور شدند. بلکه دستهاي خدا گشوده است و هر گونه بخواهد انفاق مي کند»
«.... آنچه که از ناحيه پروردگار بر تو فرود آمده، بر سرکشي و کفر آنان مي افزايد و ميان آنان تا روز رستخيز، کينه و دشمني انداختيم، و هر وقت آتش جنگي را برافروختند، خداوند آن را خاموش گردانيد، آنان سعي در ايجاد فساد در زمين دارند و خداوند فساد کنندگان را دوست نمي دارد.» [1] .
اين وعده خداست، به فرو نشاندن آتش جنگ هايي که يهوديان برمي افروزند، خواه مستقيما خود آنان خوي جنگ افروزي داشته، و يا اينکه ديگران را به اين عمل تحريک کنند و اين وعده الهي بدون استثناء خواهد بود، زيرا با لفظ «کلما اوقدوا» يعني «هر وقت آتش افروزي نماينده» آمده است.
تاريخ گذشته و حال آنان گواهي مي دهد که آنها همواره در پي آتش افروزي بسياري از آشوب و جنگها بوده اند، اما خداوند متعال وعده خود را نسبت به مسلمانان و بشريت با عنايت خويش تحقق بخشيده، و مکر و حيله يهود را باطل و نقشه هايشان را خنثي کرده و آتش جنگ آنان را فرونشانده است. و شايد بزرگترين آتش جنگ و آشوبي که آنان عليه مسلمانها و جهانيان برافروخته اند، همين نبرد فعلي باشد که جهت دامن زدن به آن، شرق و غرب را تحريک نموده، و خودشان در فلسطين مستقيما، و در اکثر کشورهاي جهان بطور غيرمستقيم طرف درگير مي باشند، و چيزي نمانده که وعده خداوند با فرونشاندن اين جنگ تحقق يابد و از آيه شريفه ياد شده چنين استفاده مي شود که دشمني و درگيريهاي داخلي آنها، خود يکي از راه هاي لطف خداوند، براي فرونشاندن آتش جنگ آنها خواهد بود، به دليل ذکر جمله «اطفاء النار» بعد از طرح دشمني و درگيريهاي داخلي در آيه شريفه، گوئيا که خاموش نمودن آتش افروزي آنان، فرع بر ايجاد کينه در بين آنها مي باشد.
[ صفحه 75]
«و ما ميان آنان تا روز قيامت دشمني و کينه توزي افکنديم و هرگاه آتش جنگي را برافروزند، خداوند آن را فرو مي نشاند.»
اين شمه اي از تاريخ آنان بود، و ما به تفسير آيه هايي که وعده هاي سه گانه خدا درباره يهوديان را در بردارد، با اندکي شرح در کتاب «الممهدون للمهدي» (زمينه سازان ظهور حضرت مهدي (ع) پرداخته ايم.
امام برخي از روايات مربوط به نقش يهوديان در زمان ظهور، مربوط به گرد آمدن آنها در فلسطين قبل از جنگ نابود کننده آنها است که تفسيري براي اين آيه شريفه است:
«و بعد از او به بني اسرائيل گفتيم زمين را ساکن شويد و زماني که روز قيامت فرا رسيد شما را آميخته با يکديگر مي آوريم.» [2] .
يعني شما را از هر ناحيه اي و يا همگي شما را گرد آورديم، چنانکه در تفسير نورالثقلين آمده است. و از اين حديث شريف درباره آمدن آنان و کارزارشان در عکا استفاده مي شود، از پيامبر (ص) روايت شده که فرمود:
«آيا شنيده ايد نام شهري را که بخشي از آن درون درياست؟ عرض کردند آري، فرمود: قيامت به پا نمي شود مگر آنکه هفتاد هزار تن از فرزندان اسحاق به شهر يورش مي برند.» [3] .
و از امير مؤ منان (ع) است که فرمود:
«در مصر منبري را بنا نموده و دمشق را قطعا تخريب خواهم کرد و يهوديان را از شهرهاي عربي بيرون مي رانم و با همين چوب اعراب را خواهم راند، راوي اين حديث (عبايه اسدي) گويد: پرسيدم اي اميرمؤ منان، شما به گونه اي خبر مي دهيد که به يقين پس از مردن زنده خواهيد شد؟ فرمود: اي عبايه، به روشي غير روش ما صحبت کردي. مردي از تبار من (يعني حضرت مهدي (ع) اين کارها را انجام مي دهد. [4] .
[ صفحه 76]
اين روايت دلالت دارد، که يهوديان در بسياري از شهرهاي عرب تسلط و يا حضور مؤ ثر دارند و ما پيرامون نبرد حضرت مهدي (ع) با سفياني و يهوديان، در بيان حوادث سرزمين شام، و حوادث حرکت ظهور، سخن خواهيم گفت.
و از جمله روايات، حديث کشف معبد توسط آنهاست، و جمله «کشف هيکل» (معبد) در شمار نشانه هاي ظهور آمده، که ظاهرا معبد حضرت سليمان (ع) کشف خواهد شد، از اميرمؤ منان (ع) نقل شده که فرمودند:
«ظهور آن حضرت نشانه ها و علاماتي دارد: نخست محاصره کوفه با کمين کردن و پرتاب سنگ، و ايجاد شکاف و رخنه در زواياي کوچه هاي کوفه، تعطيل مساجد به مدت چهل شب، کشف معبد و به اهتزاز در آمدن پرچمهائي گرداگرد مسجد بزرگ (مسجد الحرام) کشنده و کشته شده هر دو در آتش اند.» [5] .
ولي احتمال دارد که کشف معبد از ناحيه زمينه سازان ظهور حضرت مهدي (ع) اندکي قبل از ظهور وي، صورت پذيرد، زيرا روايت خاطرنشان نمي کند که چه کسي آن را کشف مي نمايد همچنانکه ممکن است آن معبد، آثاري تاريخي و غير از معبد حضرت سليمان و يا در محل ديگري غير از قدس باشد، چون عبارت و جمله «کشف معبد» بطور مطلق ياد شده است.
بخش هاي اول اين روايت نشان گر حالت جنگ در کوفه است که در روايات، از آن به عراق ياد شده، اما در اين جا به معني همان شهر کوفه و محاصره و سنگ باران آن و ايجاد موانع دفاعي در گوشه و زواياي خيابانهاي آن شهر مي باشد، اما پرچم هاي گوناگون در اطراف مسجدالحرام، اشاره به درگيري و کشمکش قبيله ها با حکومت مرکزي حجاز است که اندکي پيش از ظهور حضرت مهدي (ع) پديد خواهد آمد و در اين زمينه روايات فرواني وارد شده است.
دسته ديگري از احاديث، رواياتي است که افرادي را که خداوند بعد از فساد آفريني و برتري طلبي يهوديان برآنان مسلط مي گرداند، مشخص و معين مي کند، که پاره اي از آنها در
[ صفحه 77]
تفسير آيات قرآن مجيد گذشت، و برخي ديگر درباره ايران و شخصيتهاي ايراني در زمان ظهور است، مانند روايت «درفش هاي سياه» که به طور تواتر اجمالي وارد شده و غير آن.
«درفش هايي سياه، از خراسان خارج مي شود که هيچ چيز قادر بر باز گرداندن آنها نيست، تا آنکه سرانجام در قدس برافراشته مي شود.»
و روايات مربوط به بيرون آوردن تورات اصلي از غار انطاکيه و کوهي در شام و در فلسطين و درياچه طبريه، توسط حضرت مهدي (ع) و استدلال آن حضرت بر يهوديان، بوسيله تورات نيز از جمله همين روايات است.
از پيامبر اسلام (ص) روايت شده که فرمود:
«تورات و انجيل را از سرزميني که انطاکيه ناميده مي شود بيرون مي آورد.» [6] .
و نيز از آن بزرگوار نقل شده که فرمودند:
«(صندوق مقدس) را از غاري در انطاکيه و بخش هاي تورات را از کوهي در شام بيرون آورده و به وسيله آن کتاب با يهوديان به استدلال مي پردازد و سرانجام بسياري از آنها اسلام مي آورند.» [7] .
هم چنين پيامبر (ص) فرمود:
«صندوق مقدس از درياچه طبريه به دست وي آشکار مي شود و آن را آورده و در پيشگاه او در بيت المقدس قرار مي دهند و چون يهوديان آن را مشاهده مي نمايند، به جز اندکي بقيه آنان ايمان مي آورند.» [8] .
و تابوت سکينه، (صندوق مقدس) همان است که در فرموده خداي متعال آمده است:
«پيامبرشان گفت: دليل و نشانه بر پادشاهي او اين است که تابوتي به سوي شما مي آيد،
[ صفحه 78]
که در آن سکينه و آرامشي از ناحيه پروردگارتان وجود دارد و از آنچه را که آل موسي و آل هارون باقي گذاشته اند، و آن تابوت بوسيله فرشتگان حمل مي شود، به راستي در آن معجزه و دليل براي شماست چنانکه مؤ من باشيد.» [9] .
در تفسير آيه فوق آمده است که اين صندوق مقدس که در آن ميراث پيامبران عليهم السلام وجود دارد، دليل و نشانه اي است براي بني اسرائيل مبني بر اينکه چه کسي شايستگي فرمانروائي را دارد، از اين رو فرشتگان آن را آورده و از ميان جمعيت بني اسرائيل عبور داده و آنگاه در پيش روي طالوت (ع) قرار مي دهند، سپس طالوت (ع) آن را به داوود و او به سليمان و او به وصي خود آصف بن برخيا تسليم مي کند، و بني اسرائيل بعد از وصي حضرت سليمان به علت اينکه از او فرمان برداري ننموده و ديگري را اطاعت مي کنند آن صندوق را از دست مي دهند.
و مراد از جمله «فيسلم کثير منهم» (بسياري از آنان ايمان مي آوردند) و يا «اسلمت الا قليلا منهم» (به جز اندکي از آنان بقيه ايمان آوردند) ممکن است کساني باشند که صندوق مقدس را مي بينند و يا کساني که حضرت مهدي (ع) بوسيله تورات با آنان استدلال مي نمايد و يا افرادي که آن حضرت آنان را پس از آزاد سازي فلسطين و شکست آنان در آن جا باقي مي گذارد.
در روايتي ديگر آمده که تعداد سي هزار نفر يهودي به وي ايمان مي آورند که اين رقم نسبت به کل جمعيت آنان اندک است.
ديگر روايات مربوط به نبردهاي زمينه سازان ظهور حضرت مهدي (ع) با يهود و راجع به بيرون راندن آنان توسط آن حضرت از جزيره العرب است، مانند روايتي که گذشت، و اين عمل امکان پذير نيست مگر با پيروزي بر آنها و بيرون راندن آنان از فلسطين، همچنين روايات مربوط به نبرد بزرگ حضرت مهدي (ع) است که طرف درگير در اين نبرد مستقيما سفياني و پشتيبانان يهودي وي و روميان هستند و خط درگيري در اين جنگ از انطاکيه تا عکا، يعني در طول ساحل سوريه لبنان فلسطين کشيده شده و سپس به طبرستان و
[ صفحه 79]
دمشق و قدس ادامه مي يابد. شکست بزرگ و وعده داده شده آنان در آنجا تحقق مي يابد بگونه اي که سنگ و درخت بر مي آورد که اي مسلمانان! اين شخص که در پناه من است يهودي مي باشد او را هلاک نما و اين مطلب در حوادث حرکت ظهور حضرت مهدي (ع) ارواحنا فداه خواهد آمد.
در زمره احاديث گذشته، روايات نبرد مرج عکا است که جزئي از جنگ بزرگ پيشين است، اما احتمال بيشتر اين است که آن، جزئي از دومين نبرد حضرت مهدي (ع) با غربيها و پشتيبانان يهودي آنهاست، که پس از گذشت دو سه سال از آزادي فلسطين و شکست يهوديان و غربي ها به وقوع مي پيوندد. به گفته روايات، حضرت مهدي (ع) پس از آن، پيمان صلح و عدم تجاوزي را به مدت 7 سال با روميان منعقد مي سازد.
به نظر مي رسد حضرت عيسي (ع) ميانجي و واسطه آن پيمان نامه باشد، اما آنان پس از دو سال پيمان شکني نموده، و با هشتاد لشکر که هر يک متشکل از 12 هزار تن مي باشد، به کارزار بر مي خيزند و اين بزرگترين نبردي خواهد بود که تعداد بسياري از دشمنان خدا در آن کشته خواهند شد.
تا جائي که اين نبرد را به حماسه بزرگ و سفره مرج عکا توصيف مي کنند، يعني سفره اي که درندگان زمين و پرندگان آسمان از گوشت بدن ستمگران استفاده مي کنند.
از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:
«شهر رم را با تکبير 70 هزار مسلمان مي گشايد در حالي که شاهد حماسه بزرگ و خوان گسترده خدا در مرج عکا خواهند بود که ستم و ستم گران را نابود خواهند کرد.» [10] .
از جمله روايتها، احاديث مربوط به موقعيت نظامي شهر عکا در زمان حضرت مهدي (ع) است که آن حضرت آنجا را پايگاه دريائي براي فتح اروپا قرار خواهد داد.
در روايات آمده است که:
«آن حضرت تعداد چهار صد کشتي را در ساحل عکا تدارک ديده و با ياران خويش به
[ صفحه 80]
سرزمين روميان روي آورده و آنجا را فتح مي نمايد.» [11] .
و به زودي در ضمن بيان پيشامدهاي نهضت ظهور حضرت مهدي (ع)، پيرامون آن سخن خواهيم گفت.
پاورقي
[1] مائده / 64.
[2] اسراء/ 104.
[3] مستدرک ج 4 ص 476.
[4] بحار ج 53 ص 60.
[5] بحار ج 52 ص 273.
[6] بحار ج 51 ص 25.
[7] منتخب الأثر ص 309.
[8] الملاحم و الفتن ص 57.
[9] بقره / 248.
[10] بشاره الاسلام، ص 297.
[11] الزام الناصب ص 224.