بازگشت

سفياني در نبرد فتح قدس


از روايات مربوط به اين نبرد بزرگ برمي آيد که سفياني، خوشبختانه با مشکلات زيادي روبرو مي شود، نخست ضعف در پايگاه مردمي او در سرزمين شام..زيرا قدرت و موقعيت فرمانروائي او هر اندازه به نفع او باشد باز مردم خطه شام مسلمانند... و آنان معجزات و کرامات حضرت مهدي (ع) و شکست هاي ستمگر زمان خويش، سفياني، و نوکري او را به نفع دشمنان مسلمانان مشاهده مي کنند.. از اين رو موج عشق به حضرت مهدي و دوستي و گرايش به آن حضرت قوت مي گيرد و بيزاري و پراکندگي، نسبت به سفياني و سياستهاي وي بيشتر مي گردد.

بلکه احتمال بيشتر به عقيده من اين است که نهضت گسترده همه جانبه و مردمي هواداران حضرت مهدي (ع) در سوريه، اردن، لبنان و فلسطين بر پا مي شود. زيرا روايات خاطرنشان مي سازد که مهدي (ع) با سپاه خود بسوي سرزمين شام لشکرکشي مي کند و در «مرج عذراء» ناحيه اي درسي کيلومتري دمشق اردو مي زند. اين امر دست کم دلالت دارد بر اينکه سفياني از نگهداري مرزهاي خود و از ايستادگي در برابر پيشروي سپاه حضرت مهدي (ع) عاجز است و حتي روايات مي گويد سفياني دمشق، پايتخت خود را تخليه مي کند و به داخل فلسطين باز مي گردد و پايتخت و يا مقرّ فرماندهي خود را در «منطقه رمله» جايي که نيروهاي روميان يا شورشيان رومي در آن فرود مي آيند، انتخاب مي کند.

همچنين روايات مي گويد: که حضرت مهدي (ع) در شروع نمودن نبرد درنگ



[ صفحه 154]



مي کند و مدتي در حومه دمشق مي ماند تا بزرگان و مؤ منان اهل شام آنهايي که هنوز به آن حضرت نپيوسته اند به او ملحق شوند. و سپس ‍ حضرت از سفياني مي خواهد که جهت گفتگو شخصا با آن بزرگوار ملاقات کند. آنگاه يکديگر را ملاقات مي کنند. وي تحت تأثير شخصيت حضرت مهدي (ع) قرار مي گيرد و با آن حضرت بيعت مي کند و تصميم مي گيرد دست از جنگ بردارد و منطقه را تسليم امام (ع) نمايد اما نزديکان و پشتيبانان سفياني وي را پس از آن سرزنش و نکوهش مي کنند و او را از تصميم خود منصرف مي سازند!

اين پديده ها و رويدادهائي است که اندکي قبل از فتح قدس و آزادي فلسطين رخ مي دهد و ما آنرا در روايات مربوط به حضرت مهدي (ع) مي خواهيم هيچگونه تفسيري با معيارهاي طبيعي و سياسي ندارد مگر ضعف پايگاه مردمي سفياني در سرزمين شام و وجود موج مردمي طرفدار مهدي (ع). بلکه به گفته برخي از روايات، بخشي از نيروهاي سفياني با حضرت مهدي (ع) بيعت نموده و به آن حضرت مي پيوندند.

از امام باقر (ع) روايت شده است که فرمود:

«آنگاه وي (يعني حضرت مهدي) (ع) به کوفه مي آيد و در آنجا، تا هر زمان که خدا بخواهد مي ماند تا آنکه ظهور نمايد سپس او و همراهانش به مرج عذراء مي آيند در حاليکه بسياري از مردم به آن حضرت پيوسته اند، و در اين هنگام سفياني در منطقه رمله بسر مي برد. تا اينکه آنها يکديگر را ملاقات مي کنند و آن روز روز شناخت مؤ منان واقعي است مردمي که با سفياني هستند از پيروي آل پيامبر دست مي کشند و عده اي از مردم که با آل پيامبر هستند به سوي سفياني مي گروند، آنها از پيروان او بوده مي روند تا به طرفداران وي بپيوندند هرکس در آنروز بسوي درفش خود مي شتابد.. و آن روز روز شناخت مؤ منان واقعي و ممتاز مي باشد.» [1] .

و در نسخه خطي ابن حماد از علي (ع) روايت شده است که فرمود:

«وقتي سفياني لشکري به سوي مهدي مي فرستد در بيابان بيداء به هلاکت مي رسند و اين خبر به اهل شام مي رسد، آنها به خليفه خود مي گويند مهدي ظهور نموده است با او بيعت کن و به اطاعت وي در آي و گرنه تو را مي کشيم، او عده اي را جهت بيعت نزد آن حضرت



[ صفحه 155]



مي فرستد. و مهدي از سوي ديگر حرکت مي کند تا در بيت المقدس فرود آيد.» [2] .

اين روايتي است که اوج حرکت مردمي و دوستداران حضرت مهدي (ع) و مخالفان سفياني را نشان مي دهد و در همين نسخه آمده است:

«حضرت مهدي مي گويد پسر عموي مرا نزد من آوريد تا با وي سخن گويم پس او نزد حضرت آمده و به او گفتگو مي کند وي زمام امر را به امام (ع) تسليم و با او بيعت مي کند! و چون سفياني نزد ياران خود باز مي گردد قبيله کلب او را نادم و پشيمان مي کنند به همين جهت او برمي گردد و تقاضاي فسخ پيمان مي کند امام نيز بيعت وي را فسخ مي کند. آنگاه سفياني لشکريان خود را براي جنگ با امام بسيج مي کند ولي امام (ع) او را شکست مي دهد و خداوند روميان را نيز بدست آن حضرت منهدم مي سازد.» [3] .

معني عبارت «قبيله کلب او را پشيمان مي کند» يعني او را نسبت به بيعت با حضرت مهدي (ع) پشيمان مي نمايد و کلب نام دايي هاي سفياني و نام عشيره آنهاست.. و کساني که در حقيقت سفياني را پشيمان و حکومت او را از ساقط شدن در برابر حرکت مردمي طرفدار امام حفظ مي کنند و او وادار به پيکار با آن حضرت مي سازند، پشتيبانان يهودي و رومي وي مي باشند چنانکه روايات پيشين و غير آن نشانگر اين معناست و ما در مبحث نبرد فتح قدس آن را بيان خواهيم کرد.

به هر حال، سفياني موفق نمي شود از اين جو مردمي طرفي بربندد و از آن فرصتي که امام مهدي (ع) به وي مي دهد استفاده کند و مسلمانان سرزمين شام هم موفق به ساقط نمودن حکومت سفياني و ارتش او نمي شوند از اين رو وي و هم پيمانانش نيروهاي خود را براي جنگي بزرگ آماده مي کنند جنگي که محورهاي آن به گفته روايات از عکّا تا صور از آنجا تا انطاکيه در ساحل دريا و از دمشق تا طبريه و تا داخل قدس گسترش مي يابد.

در اين هنگام غضب خداوند و خشم مهدي (ع) و سپاهيانش بر سفياني و هم پيمانان



[ صفحه 156]



وي فرو مي بارد، نشانه ها و معجزات الهي بدست مهدي (ع) آشکار مي شود. و سختي و تيره روزي به سفياني و حاميان يهودي و رومي او روي مي آورد و به بدترين شکل شکست مي خورند.. و سرانجام، سفياني بدست يکي از سپاهيان امام مهدي (ع) دستگير مي شود و چنانکه روايات مي گويد وي را در کنار درياچه طبريه و يا در ناحيه ورودي قدس بقتل مي رسانند. بدين گونه به زندگي جنايت بار طاغوتي که در مدت پانزده ماه دست به جناياتي زده که ديگران در سالهاي طولاني نمي توانند مرتکب آن شوند، پايان مي دهند.



[ صفحه 157]




پاورقي

[1] بحار ج 52 ص 224.

[2] نسخه خطي ابن حماد ص 96.

[3] نسخه خطي ابن حماد ص 97.