بازگشت

نبرد بزرگ قرقيسيا


در روايات مربوط به سفياني، جنگ قرقيسيا که در مرزهاي سوريه عراق ترکيه بوقوع مي پيوندد حادثه اي خارج از روال طبيعي جنبش سفياني و حوادث زمان ظهور بنظر مي رسد.. از اين رو هدف اصلي سفياني از جنگ عراق سلطه يافتن برآن کشور و ايجاد مقاومت در برابر نيروهاي ايراني و زمينه سازان ظهور حضرت، که از مسير عراق به سوي سوريه و قدس پيش ‍ مي روند خواهد بود. ولي در راه عراق در اثر حادثه عجيبي جنگ قرقيسيا رخ مي دهد و آن حادثه پيدا شدن گنجي در مجراي فرات و يا نزديک مجراي رود فرات است. بطوريکه عده اي از مردم براي دست يافتن به آن، دست به تلاش مي زنند و آتش جنگ بين آنها شعله ور مي شود و بيش از صدهزارتن از آنها کشته مي شوند و هيچيک به پيروزي قطعي نمي رسند و به آن گنج دست نمي يابند. بلکه همگي از آن منصرف شده و به مسائل ديگر مشغول مي شوند.



[ صفحه 130]



منطقه قرقيسيا بطوري که در معجم البلدان آمده، شهر کوچکي است در نزديکي مدخل نهر خابور در رود فرات و امروز خرابه هاي آن نزديک شهر «ديرزور» سوريه قرار دارد و نزديک مرزهاي سوريه عراق است و به مرزهاي ترکيه سوريه نيز نسبتا نزديک مي باشد.

با وجود پيچيدگي و ابهام برخي از جوانب نبرد قرقيسيا، همچون انگيزه ايجاد آن و طرفهاي درگير آن غير از سفياني و پايان آن.. روايات، وقوع آن را به صراحت و قاطعيت بيان مي کند و با اوصاف بزرگي آن را وصف مي نمايد. مانند روايت ذيل که از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:

«همانا خداوند، در قرقيسيا سفره پر از طعامي دارد که سروش ‍ آسماني از آن خبر مي دهد و ندا مي کند اي پرندگان آسمان و اي درندگان زمين بشتابيد براي سير شدن از گوشت تن ستمگران» [1] .

اينکه صحنه نبرد قرقيسيا به خوان و سفره الهي توصيف شده از اين جهت است که درگيري ستمگران با هم و ضعيف کردن نيروهاي يکديگر از تقديرات خداوند متعال است که به شکست آنها بدست حضرت مهدي (عليه السلام) کمک مي کند. از اين رو سفياني بعد از اين جنگ وارد عراق مي شود در حاليکه بخشي از نيروهاي خود را از دست داده است، ايرانيان زمينه ساز، او را شکست مي دهند.. آنگاه حضرت مهدي (عليه السلام) با ترکان که پس از شکست سفيانيان در نبرد قرقيسيا طرف درگير در آن کار زار بوده اند. وارد نبرد مي شود.

چنانکه روايت اشاره مي کند، عرضه نبرد، بيابان خشک و بي آب و گياه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمي کنند و يا قادر به دفن آنها نيستند، از اين رو پرندگان آسمان و درندگان زميني از گوشت لاشه هاي آنها شکم خود را سير مي کنند و اينکه سربازان کشته شده نيز ستمگرند زيرا که آنها سربازان جباران و ستم پيشگان مي باشند. يا اينکه در ميان آنها شمار زيادي از افسران و فرماندهان ستمکار از دو طرف وجود دارد.

از امام باقر (عليه السلام) نقل شده که فرمود:

«سپس سفياني با ابقع روبرو مي شود و با يکديگر کارزار مي کنند، سفياني او و همراهانش و أصهب را به قتل مي رساند. آنگاه هيچ تصميمي جز حمله به عراق ندارد سپاه



[ صفحه 131]



خود را به قرقيسيا رسانده و در آنجا وارد نبرد مي شود، در اين درگيري صدهزار ستمگر کشته مي شود... و سفياني لشکري به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوي کوفه گسيل مي دارد.» [2] .

برخي روايات، تعداد کشتگان را يکصد و شصت هزار و بعضي بيش از آن ياد مي کنند، چه بسا صد هزار تن از ستمگران باشند همانگونه که اين روايت مي گويد و بقيه از سربازان عادي و مزدوران و ساير مردم محروم باشند.

اما گنج مورد نزاع، رواياتي چند در اين باره آمده است که روشن ترين آنها در نسخه خطي ابن حماد از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم است که فرمود:

«رود فرات، از کوهي از طلا و نقره پرده برمي دارد و آن را آشکار مي سازد بر سر آن جنگ و درگيري بوجود مي آيد بگونه ايکه از هر نه تن هفت تن کشته مي شوند. پس هرگاه شما آن را درک کرديد به آن نزديک نشويد.» [3] .

و نيز در همين نسخه آمده است:

«فتنه چهارم هيجده سال بطول مي انجامد، سپس در آنهنگام که بايد پايان مي پذيرد و تحقيقا نهر فرات از کوهي از طلا پرده برمي دارد و مردم براي رسيدن به آن به جان يکديگر مي افتند و از هر نه تن هفت تن کشته مي شوند.»

مراد از فتنه چهارم در اين روايت، اگر سلطه و استيلاي غرب و ديگر ملتها برمسلمانان باشد، چنانکه روايات به آن تصريح مي کند، آن فتنه طولاني خواهد بود. و اينک حدود يک قرن بر آن مي گذرد. و اگر منظور فتنه داخلي سرزمين شام باشد که ناشي از فتنه چهارم، يعني فتنه فلسطين است، که در اين جهت ممکن است جنگ داخلي لبنان، آغاز اين هيجده سال باشد.

و احتمال دارد آن گنج ياد شده، معادن طلا و نقره اي باشد که در آنجا کشف خواهد شد و مورد اختلاف بين سه دولت و حاميان آنها واقع مي گردد، يا اينکه آن گنج، نفت و يا



[ صفحه 132]



معادن ديگر باشد.. من شنيده ام منطقه قرقيسيا از لحاظ نفت و ديگر معادن حتي اورانيوم غني مي باشد و عمليات حفاري و تحقيقات در آن، در حال اجراء بوده و از نتايج مثبتي برخوردار است.. منزه است خدايي که مقدار و مالکيت هر چيز در دست اوست.

اما طرف مقابل سفياني در اين نبرد: از نظر اکثر روايات ترکان هستند. ولي منظور از ترکان در اينجا چيست؟ آنچه به نظر مي رسد و به طبيعت امور نزديک تر است اينکه آنها سپاهيان ترک زبان هستند، چرا که درگيري و نزاع بر سر دارائي اي است که نزديک مرزهاي سوريه و ترکيه وجود دارد اما طرف سوم که در عراق است درگير اوضاع داخلي خود و وجود دو دستگي در آن مي باشد، دسته اي طرفداران يمني ها و ايرانيان زمينه ساز ظهور حضرت گروهي هواداران سفياني مي باشند. اما قرينه هاي زيادي وجود دارد که اين احتمال که مراد از ترکان در اينجا روسها باشد را تأييد مي کند. بويژه رواياتي که خاطرنشان مي سازد آنها قبل از خروج سفياني، در جزيره ربيعه يا ديار بکر نزديک قرقيسيا فرود مي آيند. و رواياتي که مي گويد سفياني با ترکان به نبرد مي پردازد و سپس بدست حضرت مهدي (عليه السلام) ريشه کن مي شوند و نخستين لشکري را که آن حضرت براي جنگ با ترکان گسيل مي دارد آنها را شکست مي دهند و ظاهرا منظور از جزيره که در روايات متعدد ياد شده است و نيروهاي ترک زبان قبل از سفياني در آنجا فرود مي آيند، همان منطقه اي است که به اين اسم ناميده شده و با توجه به مطلق بودن و اضافه نشدن آن به اسم ديگر، جزيرة العرب و مانند آن نيست، چنانکه مراد از فرود آمدن نيروهاي رومي در رمله چنانکه از روايات استفاده مي شود، همان رمله فلسطين است.

آري از روايات گذشته مربوط به گنج و اينکه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مسلمانان را از شرکت در نزاع برسر آن گنج نهي فرمود و از عبارت «مردم براي رسيدن به آن به جان يکديگر مي افتند» استفاده مي شود که طرفهاي درگير برسر گنج، مسلمانان مي باشند ولي اين مطلب مانع از آن نيست که دولت ترکيه طرف درگير نباشد و ترکان روسي و يا هواداران ترکان، آن دولت را ياري نکنند، چنانکه اين تعبير درباره آنان، در روايات فرو آمدن نيروهاي آنان در جزيره وارد شده است. اما روميان و مغربي ها که در برخي از روايات آمده است، از طرفهاي درگير در جنگ قرقيسيا هستند اما آن نشانه ها اندک و ضعيف است. و ممکن است ورود آنان براي



[ صفحه 133]



کمک به سفياني يا ديگران باشد.

اما نيروهاي اصلي و دشمنان سفياني و هواداران و ياوران حضرت مهدي (عليه السلام)، يمني ها و ايرانيان هستند که در نبرد قرقيسيا دخالت نمي کنند چرا که آن جنگ ميان دشمنان آنها برقرار است ولي انگيزه مهمتر با توجه به ظواهر روايات، اشتغال آنان به حوادث ظهور در حجاز و تلاش ‍ براي ارتباط و ايجاد وحدت نيروها با نيروي امام مهدي (عليه السلام) است که آغاز نهضت ظهور آن حضرت در مکه مي باشد. البته ممکن است علت آن، شعله ور شدن جنگ جهاني باشد که احتمال بيشتر مي دهيم بخشي از آن در اين مرحله بوقوع بپيوندد. (که در اين باره سخن خواهيم گفت.)

ابن حماد از علي (عليه السلام) روايت مي کند که حضرت فرمود:

«وقتي سواران سفياني به سوي کوفه بحرکت درآيند او گروهي را در پي اهل خراسان مي فرستد در حاليکه اهل خراسان به طلب حضرت مهدي (عليه السلام) بيرون مي آيند.» [4] .


پاورقي

[1] بحار ج 52 ص 246.

[2] بحار ج 52 ص 237.

[3] نسخه خطي ابن حماد ص 92.

[4] نسخه خطي ابن حماد ص 87.