آغاز جنبش سفياني و مراحل آن
شرايط و اوضاع ترسيم شده در روايات، جنبش سفياني را بسيار خشن و سريع توصيف مي کند يا به تعبير سياسي امروز جنبشي دراماتيک و خونين مي باشد زيرا اوضاع جهاني و کشمکش بين ابرقدرتها به اندازه اي وخيم مي شود که منجر به نبرد مي گردد. و وضع سرزمين شام که فتنه فلسطين آن را بر هم مي زند «همچون بهم خوردن آب در مشک» و از ضعف و ناتواني و تجزيه شدن، گرفتار رنج و افسردگي است.. و مهمتر از آن، از نظر غربي ها و يهوديان رسيدن نيروهاي اسلام و قواي ايرانيان به مرزهاي فلسطين و دروازه هاي قدس مي باشد، سپس نفوذ روسها در سرزمين شام و جهان اسلام افزايش مي يابد. از اين رو آنها اقدام به انتخاب زمامداري مقتدر مي نمايند. تا بتواند منطقه پيرامون اسرائيل را براي سلطه اسرائيل کاملا زير فرمان آورد و از اين جاست که او نقش مهم خود را که تنها خط دفاع (عربي) از اسرائيل و غرب است اجرا مي کند، بلکه آنها دست او را در جنگ عراق و اشغال
[ صفحه 124]
آن جهت جلوگيري از خطر ايرانيان و ياران درفش هاي سياه باز مي گذارند. همچنانکه دست سفياني را درياري رساندن به حکومت ضعيف حجاز و براي درهم شکستن جنبش اساسي و نويني که نمي تواند نهضت امام مهدي (عليه السلام) در مکه مکرمه بشمار آيد باز مي گذارند.
جنبه هايي را که روايات، آشکارا يا به اشاره ياد مي کند، به فهميدن سرعت و شدتي که از ويژگيهاي جنبش سفياني مي باشد و روايات درباره آنها سخن مي گويد، کمک مي کند. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:
«سفياني از نشانه هاي حتمي ظهور است و خروج او از آغاز تا انجام پانزده ماه بطول مي انجامد، وي شش ماه کارزار مي کند، همينکه بر پنج شهر دست يافت نه ماه فرمانروائي مي کند بي آنکه روزي برآن افزوده شود» [1] .
آن پنج شهر عبارتند از: دمشق، اردن، حمص، حلب و قنسرين که مراکز فرمانروائي منطقه، سوريه، اردن و لبنان مي باشد. و روايات بر بودن اردن در آنها تصريح مي کند، اما لبنان که جزئي از سرزمين شام و تابع پنج شهر بحساب مي آيد، بعيد نيست که در قلمرو حکومت سفياني قرار گيرد. ولي برخي از روايات، گروههايي را از فرمانروائي سفياني جدا مي کنند که عبارتند از: بپاي دارندگان حق که خداوند آنها را از شرّ خروج با او حفظ مي کند که بيان خواهد شد و مردم لبنان از آن دسته مي باشند.
روايات زمان جنبش وي را معين مي کند و وقوع آن را در ماه رجب مي داند، از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:
«از نشانه هاي حتمي ظهور خروج سفياني در ماه رجب است.» [2] .
و اين امر، يعني خروج سفياني شش ماه قبل از ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) خواهد بود، زيرا حضرت در شب دهم يا روز دهم محرم همان سال در مکه ظهور مي کند و تسلط سفياني بر منطقه شام که عبارت است از لشکرکشي به عراق و سپس به حجاز، به تصور پيروزي بر ياران امام مهدي (عليه السلام) و نهضت آن حضرت مي باشد قبل از ظهور آن بزرگوار انجام مي پذيرد.
[ صفحه 125]
بنابراين جنبش سفياني در سه مرحله انجام مي شود، نخست: مرحله تثبيت سلطه وي در شش ماهه اول. مرحله دوم: هجوم و پيکار او در عراق و حجاز، مرحله سوم: بازگشت وي از توسعه طلبي در عراق و حجاز و دفاع در برابر تحرک سپاه حضرت مهدي (عليه السلام)، جهت حفظ متصرفات باقيمانده اش از سرزمين شام و اسرائيل و قدس.
قابل دقت است که، روايات مربوط به سفياني جنگ هاي شش ماهه اول وي را به اختصار ترسيم مي کند و اين درگيريها ابتدا جنگ هاي داخلي او با أصهب و أبقع و سپس با نيروهاي اسلامي و غيراسلامي مخالف خود است تا اينکه استيلاي او برسرزمين شام کامل مي گردد.
ولي با توجه به جنبش او، طبيعي است که اين شش ماه، سراسر پر از عمليات هاي متراکم نظامي خواهد بود وي بگونه اي سلطه خود را تحکيم مي بخشد که بتواند نيروهاي زيادي را براي نبردهاي گسترده در نه ماه آينده تجهيز و گردآوري نمايد. و ممکن است سفياني در کنار جنگهاي شش ماهه اول خود، علاوه بر أبقع و أصهب با فرمانروايان اردن و لبنان و ديگر نيروهاي مخالف درگيري داشته باشد.
روايتي، به شدت جنگ هاي سفياني با ابقع و اصهب اشاره مي کند و همين جنگ ها موجب نابودي شام مي گردد. از امام باقر (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:
«از نشانه هاي ظهور، فرو رفتن يک آبادي به نام جابيه از روستاهاي شام و فرود آمدن ترکان در جزيره و روميها در رمله است، درگيريهاي زيادي در اين هنگام در سراسر زمين رخ مي دهد تا اينکه شام ويران مي گردد «و در روايتي آمده است، نخستين سرزميني که ويران مي شود شام است» و علت ويران شدن آن اجتماع سه درفش (نيرو) در آنجاست، نيروهاي اصهب، لشکر ابقع و لشکر سفياني.» [3] .
اما خرابي دمشق با توجه به سخن اميرمؤ منان (عليه السلام) که فرمود: «دمشق را قطعا تخريب خواهم کرد... اين عمل را مردي از خاندان من انجام مي دهد» ظاهرا همان ويراني اي است که در نبرد بزرگ آزادسازي قدس که توسط امام مهدي (عليه السلام) با سفياني، يهوديان و رومي ها اتفاق مي افتد.
[ صفحه 126]
اما سفياني در نه ماهه پاياني حکومت خود، دست به نبردهاي بزرگي مي زند که مهمترين آنها با ترکان (روسها؟) و هواداران آنها در قرقيسيا است، سپس نبردهاي او در عراق با ايرانيان زمينه سازان ظهور، و يمني که طبق برخي از روايات با آنان مي باشد.
و ممکن است سفياني در مدينه منوره داراي نيروهايي باشد که در کنار نيروهاي حکومت حجاز، در برابر نبردي که احتمالا توسط حضرت مهدي (عليه السلام) براي آزادي مدينه انجام مي پذيرد وارد پيکار شوند.
سفياني پس از شکست در عراق و حجاز به شام و فلسطين باز مي گردد تا در بزرگترين کارزار حضرت مهدي (عليه السلام) يعني نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد.
پاورقي
[1] بحار ج 52 ص 248.
[2] بحار ج 52 ص 249.
[3] ارشاد مفيد ص 359.