با توجه به گسترش آئين اسلام و عظمت يافتن آن تا ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) و با توجه به اينکه جنبش سفياني در برابر ياوران درفش هاي سياه و گسترش اسلام، در حقيقت يک طرح غربي يهودي است، پژوهشگري که روايات مربوط به سفياني را بررسي نمايد، دليلها و نشانه هاي تلاش وي را براين معني مي يابد از جمله آن خبرها عبارتي است که در نسخه خطي ابن حماد ص 75 آمده است که «سفياني در: اثر عبادت بسيار زردرنگ بنظر مي رسد» از اين عبارت چنين برمي آيد که او خود را به ظاهر متدين نشان مي دهد و البته اين حالت طبق روايت ديگري تنها در آغاز امر او ديده مي شود.

گاهي به جمع بين حالت تدين و نصراني بودن او در حاليکه صليب به گردن دارد و از سرزمين غرب مي آيد، اشکال مي شود، ولي ما آنچه را که از حالتهاي سياستمداران مزدور غرب سراغ داريم اشکال را برطرف مي سازد، حتي برخي از آنها به گونه اي با مسيحيان زندگي مي کنند که نمي توان بين آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزديک مي گردند که صليب زرين به ساعت و يا به گردن خود مي آويزند و به هنگام انجام مراسم در کليساهاي آنها حضور مي يابند.. تا آينکه او را به جهت تظاهر به نماز و ديانت، فرمانرواي مسلمانان گردانند تا مسلمانان را با اين ترفند که وي از خود آنهاست فريب دهد، بلکه عبارت روايت قبل که «اهل فضل و دانش ‍ را مي کشد و نابود مي سازد و براي نيل به مقاصد خود، از آنها ياري مي خواهد و هر کس سر باز زند او را به قتل مي رساند» [1] حاکي از اين است که وي به شدت خواستار اين است که به جنبش و حکومت خود رنگ اسلامي و شرعي بدهد.

از اين رو علماء را بر آن امر وارد مي سازد و شايد کلمه «آنان را نابود مي سازد» بجاي کلمه «آنان را مي آزمايد» اشتباه ذکر شده باشد.



[ صفحه 121]