بازگشت

فرهنگ و گرايش سياسي سفياني


روايات، نشانگر اين معناست که سفياني فرهنگ و آموزش غربي دارد و چه بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب غيبت طوسي از بشر بن غالب بصورت مرسل روايت شده است که گفت:

«سفياني در حاليکه رهبري گروهي را بعهده دارد مانند شخص ‍ نصراني صليب برگردن دارد و از سرزمين روميان روي مي آورد.» [1] .

در روايت کلمه منتصر آمده اما در اصل بايد «متنصر» باشد، چنانکه در بحار ج 52 ص 217 آمده است، يعني، مسلمان مسيحي شده. و جمله «از سرزمين روميان مي آيد» يعني کسي که از سرزمين روم (غرب) به شام مي آيد و آنگاه دست به جنبش و قيام مي زند. و نيز نشانگر اين است که او رهبري سياسي غربي ها و يهوديان را بر عهده دارد و با حضرت مهدي (عليه السلام) که دشمن روم يعني غربيهاست به نبرد مي پردازد و با ترکان يا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد جنگ مي شود. و سفياني پايتخت خود را در حوادث زمان ظهور و در پيشاپيش لشکرکشي حضرت مهدي (عليه السلام) از دمشق به رمله فلسطين منتقل مي سازد همانجائي که طبق روايت، شورشيان رومي در آنجا فرود مي آيند.



[ صفحه 119]



بلکه به طوريکه پيداست، بعنوان خط مقدم دفاعي بنفع يهوديان و رومي ها وارد پيکار با حضرت مهدي (عليه السلام) مي شود و روايات، بطوريکه خواهيد دانست درباره شکست او که به شکست يهوديان منتهي خواهد شد سخن مي گويد.

همچنين دليل ديگر برگرايش وي به غربي ها اين است که پس از شکست و کشته شدن او باقيمانده نيروهايش به سوي غرب مي گريزند، آنگاه ياران امام مهدي (عليه السلام) آنها را بازگردانده و بقتل مي رسانند.

از ابن خليل ازدي، روايت شده است که گفت: از ابوجعفر (امام باقر) (عليه السلام) شنيدم که درباره اين آيه شريفه «وقتي آنان خشم و عذاب ما را احساس کنند از آن ديار مي گريزند فرار نکنيد و باز گرديد به سوي آنچه اسراف مي کرديد و خانه هايتان. شايد از شما سئوال شود.» فرمود:

«وقتي قائم قيام کند و سپاهي بسوي بني اميه به شام گسيل دارد آنان به سوي روم (غرب) بگريزند روميان به آنها گويند ما شما را در سرزمين خود راه ندهيم مگر اينکه به آئين مسيحيت درآئيد، آنگاه صليب به گردن خود آويزند و روميان آنان را به سرزمين خود راه دهند وقتي ياران قائم (عليه السلام) به قصد نبرد با روميان، روياروي آنان فرود آيند، روميان از آنها درخواست امان و صلح کنند اما ياران قائم مي گويند: امان نمي دهيم تا آنکه افرادي را که از ما نزد شماست به ما برگردانيد سپس روميان آنها را به ياران قائم (عليه السلام) باز مي گردانند و اين است معني فرموده خداوند: «فرار نکنيد و بازگرديد به سوي آنچه اسراف مي کرديد و خانه هايتان شايد مورد سئوال واقع شويد» سپس فرمود: او از آنها درباره گنجها سئوال مي کند. در حاليکه او بهتر از هر کس از آنها آگاه است آنها مي گويند واي برما که سخت ستمکار بوديم پيوسته اين گفتار: حسرت آميز برزبانشان بود تا آن که ما همه را طعمه شمشير مرگ و هلاکت ساختيم.» [2] .

و معني اين جمله که «هنگاميکه ياران قائم روياروي آنان قرار مي گيرند، آنها امان مي طلبند» اين است که ياران حضرت، انبوه نيروهاي خود را در مقابل روميان گسيل داشته و آنان را تهديد مي کنند و مراد از بني اميه در اين روايت ياران سفياني است که در ديگر روايات نيز بدان تصريح شده است. بنظر مي رسد که آنها مشاوران و فرماندهان سپاه اويند که داراي



[ صفحه 120]



موقعيت سياسي عمده اي مي باشند از اين رو ماجراي آنان تا بدانجا کشيده مي شود که، حضرت مهدي (عليه السلام) و يارانش روميان را، در صورت تسليم نکردن اين افراد، تهديد به کارزار مي نمايند.


پاورقي

[1] غيبت طوسي ص 278.

[2] بحار ج 52 ص 377.