اعراب و نقش آنان در دوران ظهور
روايات بسياري درباره اعراب و اوضاع و احوال آنها و فرمانروايانشان در زمان ظهور و نهضت ظهور حضرت مهدي (ع) آمده است. از جمله روايات مربوط به حکومت زمينه ساز آن حضرت در يمن که بطور عموم، روايات در مدح و ستايش آن وارد شده است و ما انشاء الله جداگانه آنها را ياري خواهيم کرد.
و از آن جمله، روايات جنبش مصريان است که از آن روايات، مدح و تعريف آنان استفاده مي شود، بويژه رواياتي که مي گويد، برخي از ياران امام مهدي (ع) و معاونان برگزيده آن حضرت از مصر مي باشند و نيز روايات ديگري که دلالت دارد مصر بعنوان منبر حضرت مهدي (ع) يعني پايگاه انديشه و تبليغات جهان اسلام خواهد بود و رواياتي که مربوط به ورود حضرت به مصر و ايراد سخن برفراز منبر آن مي باشد از اين رو ممکن است جنبش مصريان در شمار حرکتهاي زمينه ساز ظهور وي و شرکت در نهضت ظهور آن حضرت بحساب آيد، که ذکر آن جداگانه خواهد آمد.
همچنين روايات مربوط به «گروههاي موجود در عراق» و «مؤ منان حقيقي آنجا» مي باشد که ذکر آنان در زمره ياران حضرت مهدي (ع) خواهد آمد.
[ صفحه 96]
و از جمله آن احاديث، روايات مربوط به مغربي هاست که از ايفاي نقش متعدد نيروهاي ارتش مغرب در مصر و سوريه و اردن و عراق سخن مي گويد، نکوهش اين نيروها از اين دسته روايات استفاده مي شود و به احتمال قوي اين نيروها از سوي دشمنان اسلام، بر ضد زمينه سازان حضرت مهدي (ع) و ضد جنبش اسلامي در سرزمين هاي عربي به کار گرفته مي شوند، که شباهت به نيروهاي ميانجي گر بين المللي و يا نيروهاي دفاع از عربيت است که بزودي آن را بيان خواهيم کرد.
هم چنين در منابع شيعه و اهل سنت، رواياتي در نکوهش فرمانروايان عرب به نحو کلي آمده است که از آن جمله اين روايت مستفيض [1] است:
«واي بر اعراب (و يا بر طاغيان عرب) از شري که بزودي گريبان گير آنان خواد شد.»
از اميرمؤ منان (ع) روايت شده است که فرمود:
«به خدا سوگند، مثل اينکه او را بين رکن و مقام مي بينم که مردم با او و با کتابي نوين بيعت مي کنند، در حالي که اين امر بر عرب سخت و دشوار است، واي بر سرکشان عرب از شري که بزودي دامنگير آنان خواهد شد.» [2] و در مستدرک حاکم چنين است: «واي بر اعراب از شري که بزودي به آنها مي رسد.» [3] .
مراد از کتاب نوين: قرآن است که متروک مي گردد و حضرت مهدي (ع) از نو آن را بر مي انگيزد و حيات تازه مي بخشد. از امام صادق (ع) نيز نقل شده که فرمود:
«چون قائم قيام نمايد، مردم را از نو به اسلام دعوت مي کند و آنان را به امري که متروک مانده است و عموم مردم از آن جدا شده و به گمراهي رفته اند راهنمائي مي کند و او از اين جهت مهدي ناميده شده است که مردم را بسوي امري گم شده هدايت مي کند. و قائم
[ صفحه 97]
خوانده شده است چرا که قيام به حق مي کند.» [4] .
و علت اينکه اسلام بر فرمانروايان و بسياري از مردم سخت و ناگوار مي باشد، اين است که آنها به دوري و جدائي از آن عادت کرده اند، از اين رو بازگشت به قرآن و اسلام راستين و بيعت با حضرت مهدي (ع) و عمل به احکام اسلام براي آنان سخت و دشوار است.
ممکن است منظور از کتاب جديد و نوين، همين قرآن با نظم و ترتيب جديد سوره هاو آياتش باشد. و در روايت آمده است که نسخه قرآن ياد شده با اشياء بازمانده از پيامبر اسلام (ص) و ساير پيامبران الهي (ع) نزد حضرت مهدي (ع) محفوظ مي باشد و آن قرآن هيچ گونه اختلاف با قرآني که در دسترس ماست ندارد، حتي بدون زيادتي و کاستي يک حرف.
تنها تفاوت آن در ترتيب سوره ها و آيات است که با املاء رسول الله (ص) و خط علي (ع) است. مانعي ندارد که قرآن به لحاظ هر دو معني (ترتيب سوره ها و آيات - اجراي دستورات قرآن که فراموش شده) جديد باشد.
از عبدالله بن ابي يعفور نقل شده که گفت از امام صادق (ع) شنيدم که مي فرمود:
«واي بر گردنکشان عرب از شري که نزديک است آنها را فراگيرد گفتم فدايت شوم: چه تعدادي از عرب با حضرت قائم خواهند بود؟
فرمود: تعدادي اندک، گفتم: به خدا سوگند کساني که اين امر را توصيف مي کنند از آنان بسيارند، فرمود: البته مردم بايد امتحان شوند و از يکديگر جدا شده و غربال شوند و افراد زيادي از غربال امتحان خارج مي گردند.» [5] .
و از آن جمله، رواياتي است پيرامون اختلافات ميان اعراب در زمان ظهور که منجر به نبرد ميان برخي از آنان مي شود. از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود:
«حضرت قائم قيام نمي کند مگر در حالي که ترسي شديد و فتنه و بلائي بر مردم فرارسد و
[ صفحه 98]
قبل از آن گرفتار طاعون مي شوند، آنگاه شمشير برنده ميان اعراب حاکم مي شود و اختلاف ميان مردم و پراکندگي در دين و دگرگوني در حال آنان بوجود مي آيد و به گونه اي که هر کسي در اثر مشاهده درنده خوئي که در ميان برخي از مردم نسبت به بعض ديگر وجود دارد، صبح و شام آرزوي مرگ مي کند.» [6] .
و مانند اين، رواياتي است که به فاصله گرفتن اعراب از عقايد و ارزشهاي خود و ابراز رأي نمودن هر صاحب انديشه اي نسبت به انديشه خود و دعوت کردن ديگران به سوي آن، مربوط مي شود.
و نيز از زمره همين روايات، احاديث مربوط به اختلاف ميان عرب و عجم يعني ايرانيان، يا بين فرمانروايان ايران و عرب است که اين درگيري تا ظهور حضرت مهدي (ع) همچنان ادامه مي يابد
وقتي ما، روايات مربوط به حرکت زمينه سازان، ياران درفش هاي سياه و روي آوردن نيروهاي آنها به سوي قدس و نيز حرکت خصمانه سفياني را که مي خواهد راه بر آنها ببندد ملاحظه کنيم، نتيجه مي گيريم که در ميان فرمانروايان و حکام عرب، جو عمومي بر ضد ياران درفش هاي سياه خواهد بود، مگر جنبش يمني که زمينه ساز حکومت حضرت مهدي (ع) است و غير از حرکت هاي اسلامي که ياري رسان زمينه سازان ظهور آن حضرت و ياران خود وي مي باشند.
دسته اي ديگر از احاديث، روايات نبرد حضرت مهدي (ع) با اعراب و نيز رواياتي پيرامون کارزار آن حضرت است با اندک باقيمانده هاي رژيم حجاز، بعد از آزاد سازي مکه مکرمه که در نبردي شديد پس از آزادي مدينه منوره و چه بسا هنگام آزاد سازي آن انجام مي گيرد...و سپس نبردهاي متعدد آن حضرت با سفياني در عراق و جنگ بزرگ امام (ع) با سفياني در فلسطين مي باشد. و در برخي از آن روايات آمده است که آن حضرت با خوارج مخالف خود در عراق مبارزه مي کند و خون هفتاد قبيله را مباح مي شمارد (گفتگو پيرامون اين
[ صفحه 99]
جريانات در حوادث عراق و سرزمين شام خواهد آمد) از اين رو از امام صاق (ع) رسيده است:
«وقتي که قائم ظهور نمايد، ميان او و اعراب و قريش چيزي جز شمشير «حاکم» نخواهد بود.» [7] .
و از جمله روايات، احاديث مربوط به فرو رفتن زمين و زمين لرزه ها در جزيرة العرب و در شام و در بغداد و بابل و بصره و پديدار شدن آتش در حجاز يا در شرق حجاز است که سه يا هفت روز ادامه دارد و از جمله نشانه هاي ظهور بحساب مي آيند.
پاورقي
[1] خبر واحدي است که راويان آن از سه نفر تجاوز کنند.
[2] بحار ج 52 ص 11.
[3] مستدرک حاکم، ج 4، ص 239.
[4] ارشاد مفيد ص 364.
[5] بحار، ج 52، ص 214.
[6] بحار، ج 52، ص 231.
[7] بحار، ج 52، ص 355.