دوره استيلاي آشوريان
سلطه آشوريها بر يهوديان، با هجوم شلمنصر سوم فرمانرواي آشوريان از سالهاي 859 ق.م تا 824 ق.م به کشور آرامي ها و قلمرو اسرائيل آغاز گرديد به گونه اي که تمام منطقه، تحت فرمان او و فرمانروايان آشوري پس از وي در آمد.و به نظر مي رسد که کشور يهودا، برعکس کشور اسرائيل تحت فرمان و اطاعت آشوريان بود.
زيرا به نقل تورات: فرمانرواي آنجا، آحازبن يوثام، از فرمانرواي آشور تغلث فلاسر خواست که او دست به حمله اي عيله کشور اسرائيل و آرامي ها بزند و او در خواست اخير وي را پذيرفته و در سال 732 ق.م اقدام به حمله نمود. و جانشين او شلمنصر پنجم نيز کار او را دنبال کرد، اما در حين محاصره شکيم (نابلس) پايتخت آنجا، در گذشت و جانشين وي سرجون دوم اشغال سامره را به پايان برد و بر آن تسلط يافت و اين مملکت را بطور کامل از بين برد و از حمله عليه اسرائيل نقشه راندن که وطن که با يهوديان به اجرا درآورند، آشوريان را
[ صفحه 88]
ياري داد و تغلث فلاسر يهوديان را به عنوان اسارت به سرزمين خود برد و آشوريها را جايگزين آنها نمود. [1] .
پس از او سلطان فقح به اتمام آن نقشه پرداخت و نيمي از نواده هاي منسي و غير او را به اسارت گرفت. [2] .
و سرجون دوم، نزديک به سي هزار تن را به سوي حران و کرانه خابور و ميديا جلاي وطن داد، و آرامي ها را جايگزين آنان نمود. [3] .
در دوران فرمانروائي حزقيا که ظاهرا مي کوشيد با مصريان ارتباط بر قرار نمايد، کشور يهود از اطاعت آشوريها خارج گرديد، که سنجاريب فرمانرواي آشور بر وي خشمگين شد و قريب سال 701 ق.م براي به اطاعت در آوردن کشور يهودا، و با آخرين هجوم آشوريائي منطقه را تحت فرمان خويش در آورده و قدس را متصرف گشت، و «حزقيا تمام نقره هاي موجود در خانه خدا و خزينه هاي قصر فرمانروا را به وي تسليم کرد.» [4] .
تورات فعلي علاوه بر سلاطين آشور که گذشت، از اسرحدون، و آشوربانيبال آخرين فرمانرواي آنها ياد کرده و مي گويد: اين دو، اقوامي را از آشور کوچانده و در سامره اسکان دادند. [5] .
پاورقي
[1] کتاب دوم اخبار فرمانروايان، باب 15: 29.
[2] اخبار روزها، باب 5: 29.
[3] کتاب دوم فرمانروايان، باب 17: 5 و 6 و 18.
[4] کتاب اخبار فرمانروايان، باب 18: 13-15.
[5] کتاب عزرا، باب 4: 10.