ابن ابي الحديد معتزلي
وي در شرح نهج البلاغه در بيان اين سخن امام (ع) که مي فرمايد: «و بنا يختم لابکم»
مي گويد:
«اين گفته اشاره به مهدي است که در آخر زمان ظهور مي کند و بيشتر محدثان بر آنند که وي از فرزندان فاطمه مي باشد و پيروان معتزله اين نظر را انکار نمي کنند بلکه در کتاب هاي خود به بيان آن تصريح کرده و اساتيد و بزرگانشان به اين امر اعتراف نموده اند.
با اين تفاوت که به اعتقاد ما او هنوز آفريده نشده و آفريده خواهد شد. و اربابان حديث نيز به اين عقيده گرايش دارند» [1] .
و در شرح اين سخن امام (ع) که فرمود: «لتعطفن الدنيا علينا بعد شماسها عطف الضروس علي ولدها» و در پي آن اين آيه را تلاوت نمود: «و نريد أن نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و تجعلهم الوارثين» مي گويد:
«اماميه بر اين عقيده اند که آن وعده راجع به امام غايب است که در آخر زمان بر زمين حکمراني خواهد کرد. و هم کيشان ما (معتزله) مي گويند: مسلما اين وعده مربوط به امامي است که بر زمين فرمانروائي کرده و بر ممالک استيلا مي يابد ولي لازم نيست او حتما وجود داشته باشد... و فرقه زيديه مي گويد: بي ترديد کسي که بر زمين حکمراني مي کند شخصي فاطمي است و جماعتي از فاطمي ها که بر مذهب زيديه هستند از او پيروي مي کنند، هر چند اکنون کسي از آنان وجود ندارد» [2] .
و در شرح اين گفته حضرت «پدرم فداي فرزند بهترين کنيزان» مي گويد:
«اما اماميه بر اين باورند که امام دوازدهمين آنان فرزند کنيزي است بنام نرجس ولي معتزله مي گويند او فاطمي است و در زمان آينده از کنيزي ولادت خواهد يافت و اکنون متولد نشده است... و زمين را همانگونه که از ستم انباشته شده، از عدل و داد مملو خواهد کرد و از ستمکاران انتقام مي گيرد و با سخت ترين مجازات آنان را کيفر مي دهد» [3] .
اما اگر مثلا در عصر ما تولد يابد، کنيز کجا خواهد بود و فرزند کنيز و فرزند بهترين کنيزان چگونه ممکن خواهد بود؟ ابن ابي الحديد مي گويد:
«اينکه امام (ع) فرمود: «پنهان از مردم بسر مي برد» اشاره به شخص ياد شده است و اين گفته در مذهب شيعه سودي براي آنان ندارد هر چند تصور کرده باشند که امام نظر آنها را
[ صفحه 403]
بيان کرده است. زيرا جايز است خداوند اين امام را در آخر زمان بيآفريند و مدتي ميان مردم پنهاني بسر ببرد و داراي مبلغاني باشد که أمر و دعوت او را اجرا کنند و پس از آن اختفاء، ظهور نمايد و بر کشورها فرمانروائي و بر دولت ها استيلا يابد و مالک زمين گردد» [4] .
پاورقي
[1] الامام المهدي عند اهل السنه ج 1 ص 164.
[2] الامام المهدي عند اهل السنه ج 1 ص 174.
[3] الامام المهدي عند اهل السنه ج 1 ص 152.
[4] الامام المهدي عند اهل السنه ج 1 ص 163.