بازگشت

انتظار و آمادگي نظامي (مرزباني و سنگرداري در دوران غيبت)


انتظار، نخست يک آرمان و عقيده است، و سپس در عمل و عينيت آشکار مي گردد، و انسان منتظر به مرزباني و پاسداري از حوزه جغرافيايي و فرهنگي و ايدئولوژيکي خود و همکيشان و هم مسلکان خويش ‍ مي پردازند، و همواره در موضع ديدباني است، و هوشيارانه و تيزنگرانه، به افقهاي دور و نزديک مي نگرد، و هر تحرک و تحول و نقل و انتقالي را در اردوگاههاي دشمن زير نظر مي گيرد، و در سنگر دفاع تحول و نقل و انتقالي را در اردوگاههاي دشمن زير نظر مي گيرد، و در سنگر دفاع ايدئولوژيکي و زميني و جغرافيايي، دشمن را از پيشروي باز مي دارد، و در صورت فراهم بودن زمينه، به تهاجم نيز دست مي يازد. و بدينگونه براي تحقق هدفها و آرمانهاي خويش که براي تحقق آنها انتظار مي کشد، از هيچ تلاشي فرو گذار نمي کند.

اين است که جامعه منتظر، همواره به آمادگي نظامي و دفاعي فراخوانده شده است و تهيه ابزار جنگ و قدرت از هر مقوله و با هر کيفيت، تکليف گشته است. اين آمادگي مخصوص زماني ويژه، يا دوراني که به ظاهر تهاجمي عليه جامعه منتظر صورت گرفته است نيست؛ بلکه اين آمادگي، بايد هميشه و در سراسر دوران زندگي و زمان تکليف وجود داشته باشد.

امام باقر عليه السلام:

«ابوعبدالله الجعفي: قال لي ابوجعفر محمد بن علي عليه السلام: کم الرباط عندکم؟ قلت: اربعون. قال: لکن رباطنا رباط الدهر...» [1] .

ابوعبدالله جعفي مي گويد: امام باقر عليه السلام از من پرسيد: مدت مرزباني نزد شما چقدر است؟ گفتم: چهل روز. امام گفت: ليکن مدت مرزباني ما تا هميشه است...

براي روشن شدن اين تعليم والا و بنيادين امام پنجم، معناي «رباط» و «مرابطه» را توضيح مي دهيم:

«رباط» و «مرابطه»، به معناي مرزباني و سنگرداري و ديده باني است و اين معنا نوعا در خطوط مقدم و در مرزهاي نزديک به دشمن و بيگانه صورت مي گيرد.

مجاهدان در اسلام دو نوعند: نخست آنان که، در زمان جنگ، به ستيز و نبردي رسمي و روياروي با دشمن دست يازند، و به کارزار با دشمنان بپردازند. ديگر آنان که در غير زمان جنگ به مرزباني مي پردازند، يعني زماني که جنگ و ستيز و رويارويي در کار نيست، اما مرزها و سرزمينهاي اسلامي، همواره با خطر احتمالي هجوم بيگانه و دشمن روبرو است. در اين صورت مرزباني و سنگرداري و ديده باني تکليف است، و حضور در خطوط مقدم براي پيشگيري احتمالي لازم است. در اينجا موضوع «ربط» و «مرابطه» پيش مي آيد يعني مرزباني و آمادگي براي دفع تهاجم احتمالي، و حراست از سرزمين اسلامي. مسلمانان در جامعه اسلامي، در زماني که جنگي نيز در کار نباشد به مرزباني و حفظ مرزهاي اسلامي مکلفند، و هر کس به نوبت بايد در مرزها حضور يابد و پاسداري کند. بنابراين «مرابطه» و «رباط» «چنانکه فقها در کتاب جهاد گفته اند: آنست که مؤ منان در مرزها اقامت گزينند... و آمادگي کامل داشته باشند، تا در هنگام حمله و تهاجم ناگهاني دشمن، دفاع کنند، و کشور را نجات دهند». کمترين زمان مرابطه و مرزباني سه روز و بيشترين دوران آن چهل روز است. و اگر کساني بيش از چهل روز، در مرزها مقاومت کردند، پاداشي چون پاداش مجاهدان دارند. اين نوع «مرابطه» و مرزباني در زمان غيبت و حضور امام فرق نمي کند...» [2] .

معناي ديگر «مرابطه» و «رباط» (مرزباني و سنگرداري)، پيوند و رابطه با امام، و در خدمت امام زيستن و مرزبان دستورها و خواسته هاي امام بودن است، به اين معنا که: «جامعه مؤ منان با امام خويش ارتباط برقرار کنند، و به ريسمان ولايت امام چنگ در زنند، و با او هم پيمان شوند، و به ياري امام متعهد گردند. اين قسم از «مرابطه» واجب عيني بر هر فرد است، نيابت بردار نيست، و پايه اي از پايه هاي ايمان است. و عملي بدون آن پذيرفته نمي شود» [3] .

گواه بر اين موضوع افزودن بر احاديث و آيات ضرورت انتظار و آمادگي، آيه و احاديثي ويژه است. قرآن کريم مي گويد:

قرآن کريم:

«يا ايها الذين آمنوا، اصبروا، و صابروا، و رابطوا، و اتقوا الله لعلکم تفلحون.» [4] .

اي مؤ منان! شکيبا باشيد و پايداري ورزيد و براي مرزباني حاضر يراق باشيد، و از خدا بترسيد، شايد رستگار گرديد. امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه قرآن فرموده است:

امام صادق عليه السلام:

«اصبروا علي المصائب، و صابروا علي الفرائض، و رابطوا علي الائمة عليهم السلام.» [5] .

در برابر مشکلات شکيبايي ورزيد، و در انجام تکليفها و مسئوليتها پايدار باشيد، و با امامان رابطه برقرار کنيد.

و در تفسير برهان از امام باقر عليه السلام در تفسير اين آيه چنين نقل شده است:

«اصبروا علي اداء الفرائض، و صابروا عدوکم، و رابطوا امامکم المنتظر.» [6] .

... در انجام واجبات شکيبا باشيد، و در برابر دشمن پايداري کنيد، و با امام منتظر و در حضور او باشيد.

و در حديث ديگري امام صادق عليه السلام چنين فرموده است:

امام صادق عليه السلام:

«...و رابطوا، قال عليه السلام: المقام مع امامکم...» [7] .

...«رابطوا» به معناي حضور نزد امام است...

امام باقر عليه السلام در سخني که آورديم، مردم را به همين معنا توجه مي دهند: يعني از جمله: «رباطنا رباط الدهر: ما در همه زمانها مرزبان و سنگردار و مرزدارانيم». امام، طبق آنچه در جامعه اسلامي مرسوم بود، و همگان از آن تکليف آگاهي داشتند (يعني نوبت در مرزباني و مرزداري، و سه روز يا چهل روز و واجب کفايي بودن آن)، موضوع برتر و تکليف مهمتري را نيز باز گفتند، که ما در همه دوران و همه زمانها مرزدار و مرزبانيم، و شيعه ما بايد پيرو ما باشد و همواره و هميشه هوشيارانه به حراست و حفاظت از مرزهاي جغرافيايي و عقيدتي سرزمينهاي اسلامي و دين اسلام بپردازد، و از اين مهم و واجب لحظه اي غفلت نورزد.

علامه مجلسي در تفسير اين حديث گفته است: «اي يجب علي الشيعة ان يربطوا انفسهم علي طاعة امام الحق، و انتظار فرجه، و يتهيؤ ا لنصرته»: بر شيعه واجب است که حاضر يراق و گوش به فرمان امام بر حق باشند، و در انتظار فرجش بسر برند، و براي ياري او آماده باشند» [8] .

بنابراين، شيعه در همه دوران عمر خويش مرزدار و مرزبان سنگرنشين است. و در اين خصلت چون امامان خويش و امام منتظر است، يعني «رباط» (سنگرداري و مرزباني) شيعه چون «رباط» امام، در همه دورانها و تمام روزها و روزگاران است.

امام مهدي عليه السلام نيز خود را «مرابط، مرزبان و مرزدار» خوانده است.

در نامه به شيخ مفيد:

«من عبدالله المرابط في سبيله...» [9] .

(اين نامه) از بنده خدا است بنده اي که مرزبان و مرزدار راه خدا است...

«مرابط: مرزبان و مرزدار»، در برخي احاديث، به امام مهدي عليه السلام اطلاق شده است:

امام باقر عليه السلام:

«في هذه الاية: «يا ايها الذين امنوا، اصبروا... و رابطوا». نزلت فينا، و لم يکن الرباط الذي امرنا به بعد، و سيکون ذلک من نسلنا المرابط.» [10] .

در تفسير اين آيه: «اي مؤ منان شکيبا باشيد... و براي مرزباني حاضر يراق..»، اين آيه درباره ما نازل شده است و هنوز «رباط» و مرزباني که به ما دستور داده شده است تحقق نيافته است. و اين مرزباني در آينده از فرزندان ما، که «مرابط» و مرزبانند تحقق خواهد يافت.

مؤ لف «مکيال المکارم»، در ذيل اين حديث مي گويد:

«آنچه از دقت در سخنان امامان عليه السلام براي من آشکار شده، اين است که مقصود از «مرابط» در اين حديث امام مهدي عليه السلام است. و علت نامگذاري حضرت به اين نام روشن است» [11] .

بنابراين، امت نيز چون امامشان، مرابطان و مرزبانان و مرزداران حماسه هاي جاويد اسلام و تشيع اند، و از اين نظر نيز همسان و هم آوا با امامشان حرکت مي کنند، و با او چنين پيوندي ناگسستني و ارتباطي استوار و بيعتي نيرومند دارند، و هميشه هوشيار و بيدار و آماده اند، و همه ابزارهاي قدرت را طبق دستور قرآن کريم: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة [12] »: و تا آنجا که مي توانيد نيرو آماده کنيد» بايد فراهم سازند و در اختيار داشته باشند. اينگونه سنگرداران چون مجاهدان نزد خداوند عزيز و گراميند. و درباره ايشان رسيده است:

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله:

«ميت يختم علي عمله، الا المرابط في سبيل الله، فانه ينموله عمله الي يوم القيامة...» [13] .

مرده، (دوران) عملش پايان مي يابد، مگر مرزداران راه خدا که ايشان عملشان رشد مي کند (و افزون مي گردد و تداوم مي يابد) تا روز قيامت...

چنانکه درباره شهيد رسيده است: «الشهيد ينمو عمله»: شهيد (پس از مرگش) عملش رشد مي کند و فزوني مي يابد» و شايد علت اين باشد که اعمال ديگران همه در پرتو مجاهدت آنان امکان پذير مي گردد.


پاورقي

[1] «کافي» 8/381؛ «مکيال» 2/423.

[2] «مکيال»2/424.

[3] «مکيال»2/425.

[4] سوره آل عمران (2): 200.

[5] «تفسير قمي»1/129.

[6] «تفسير برهان»1/343؛ 2/425 و 426.

[7] «تفسير برهان»1/335؛ «مکيال»2/426.

[8] «مکيال»2/424.

[9] «ارشاد»/ 4، شيخ مفيد، چاپ مکتبة بصيرتي، قم.

[10] «تفسير برهان»1/335؛ «مکيال»2/427.

[11] «مکيال»2/427.

[12] سوره انفال (8): 60.

[13] «مکيال» 2/425.