بازگشت

نکوهش طلب حلال


در شيوه هاي معيشتي و کار و توليد و مزرعه داري و داد و ستدهاي جامعه هاي فاسد و در حال مرگ پيش از ظهور، اقتصاد سالم و مشروع کمتر به چشم مي خورد، و روشهاي اقتصادي ناسالم و برخلاف حق است، به گونه اي که اگر کساني از راه و روش عمومي سرباز زنند و بکوشند تا سود حلال به دست آورند، نادان و احمق به حساب مي آيند، و راههاي فريبکارانه اي که موجب مي شود تا جيب توده هاي محروم تهي گردد. و ثروت بخش اندکي افزون شود، هوشيارانه و زيرکانه شمرده مي شود و کم کم کار به جايي مي رسد که شيوه هايي که در نظام توليد و توزيع و مصرف به کار گرفته مي شود و برنامه ريزيهايي که در اين زمينه صورت مي گيرد تنها به رشد سود و سرمايه مي نگرد، و رفاه حال انسانها بويژه طبقات محروم را هيچگاه در نظر ندارد. و هر برنامه و معياري که به انسانها و تهيدستان در برنامه ريزي بينديشد نابخردانه و غير متخصصانه حساب مي شود، و مورد توجه قرار نمي گيرد.

امام علي عليه السلام:

«...ذلک حيث تکون ضربة السيف علي المؤ من اهون من الدرهم من حله... [1]

-.... (ظهور) هنگامي رخ مي نمايد که (جامعه به اين پايه از فساد برسد که اگر) شمشير بر سر مؤ من فرود آيد آسانتر است از کسب يک درهم از حلال امام صادق عليه السلام:

«...و رأيت طالب الحلال يذم و يعير، و طالب الحرام يمدح و يعظم... [2]

-... (در دوران پيش از ظهور) مي نگري کساني که به کسب و کار از راه حلال دست مي زنند نکوهش و سرزنش مي شوند، و آنان که از راه حرام مي روند مي روند ستايش مي گردند و بزرگ و مورد احترامند...

اين پديده هاي ضد الهي و ضد انساني يا مستقيم از شيوه هاي سرمايه داري ريشه مي گيرد، يا از لوازم جدايي ناپذير آن شيوه ها است. در مثال اينکه مي نگريم پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به ابن مسعود مي فرمايد:

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله:

«يابن مسعود اعلم انهم يرون المعروف منکرا والمنکر معروفا ففي ذللک يطبع الله علي قلوبهم فلا يکون فيهم الشاهد بالحق و لا القوامون بالقسط... [3]

- اي ابن مسعود! بدان که مردم (در آخر الزمان) معروف را منکر و منکر و زشت را معروف و نيک پندارند. در اين روزگار است که دلهاي ايشان مهر مي خورد [4] ، و در ميانشان نه شاهد حقي يافت مي شود، و نه برپا دارندگان عدالت...

آري در چنين احوالي شاهدان حق و قيامگران براي عدالت اجتماعي ديده نمي شود، زيرا که با قدرت سرمايه و پول، با هر انسان آزاده حق طلب مبارزه مي کنند و او را از ميان برمي دارند، يا متهم مي سازند تا مردم به سخنش ‍ گوش فرا ندهند.

از اينرو است که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: در چنين جامعه هاي مرده و فاسدي، انقلابيون و قيامگران براي حق و عدالت يافت نمي شوند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در حديثي ارزنده و والا که مجموعه کلي ويژگيهاي پيش از ظهور را بيان مي کنند، در قسمتي که فراگير بيشترين بخشهاي زندگي نابسامان آن دوره ها است چنين مي فرمايند:

«...ليست همتهم الا الدنيا عاکفون عليها معتمدون فيها، الهتهم بطونهم...جعل دينه هواه و الهه بطنه، کل ما اشتهي من الحلال و الحرام لم يمتنع منه... محارييهم نساؤ هم، و شرفهم الدراهم و الدانانير، و همتهم بطونهم؛ اولئک (هم) شر الاشرار، الفتنه منهم واليهم تعود...اجسادهم لاتشبع و قلوبهم لاتخشع....يابن مسعود!...فمن ادرک ذلک الزمان (ممن يظهر) من اعقابکم فلا يسلم عليهم في ناديهم و لا يشيع جنائزهم و لا يعود مرضاهم فانهم يستنون بسنتکم و يظهرون بدعواکم و يخالفون افعالکم فيموتون علي غير ملتکم؛ اولئک ليسوا مني و لست منهم.

يابن مسعود! اولئک يظهرون الحرص الفاحش و الحسد الظاهر و يقطعون الارحام و يزهدون في الخير.» [5] .

-...آن مردم (در آخر الزمان) جز به دنيا (و ماديات) نمي انديشند، و دامن دنيا غنوده اند، و به آن تکيه داده اند. خدايشان شکمهايشان است...

هواپرست و شکم پرستند. هر چه ميل داشتند، حلال بود يا حرام، باکي ندارند، زنانشان قبله آنها است، شرافت و ارزش خود را در پول و سرمايه مي دانند. براي شکمهاشان تلاش مي کنند، اينان، (خود) بدترين اشرارند، فتنه ها (آشوبها) از دامن آنان بر مي خيزد (و به ديگر سويهاي جامعه سرايت مي کند) و بدانان باز مي گردد....بدنهاشان سير نمي شود، و دلهاشان فروتن نمي گردد.

اين ابن مسعود....کساني از نسل شما که اين زمانه (ناهنجار) را درک کنند، در اجتماعات به آنان سلام نکنند، به تشييع جنازه شان نروند از بيمارانشان عيادت نکنند، زيرا که اين مردم در ظاهر به دين شما پاي بندند و آيين شما را آشکار مي سازند، ليکن با رفتار شما مخالفند، و با اعتقاد به دين شما نمي ميرند. اين (گونه) مردم از (امت) من نيستند، و من از آنان نيستم (پيغمبر آنان نيستم) اي ابن مسعود! ايشان حرص و آز فراواني از خود بروز مي دهند، و حسد مي ورزند. از خاندان و رحم (بر سر مسائل مادي) مي برند، و دست به کارهاي خير نمي زنند.

در نگرش به مجموعه اين احاديث و احاديث ديگري که در تبيين و ترسيم دوران پيش از ظهور رسيده است، به اين اصل بر مي خوريم که بيشترين فاجعه دردناک و بحران عظيم حيات انساني پيش از ظهور، به ظلم اقتصادي بر مي گردد. و ريشه ظلمهاي اقتصادي در سرمايه داري نهفته است. گرچه در دوران آخر الزمان همه اصول معيارها، ارزشها، فکرها، فرهنگها، مکتبها، حتي مذاهب رو به انحطاط و سقوط يا سستي و بيرنگي مي گذارد [6] ، و جامعه هاي بشري در باتلاق مفاسد و جنايات و تباهيهاي گونه گوني فرو مي رود، و از هر نظر و هر سو حيات واقعي انساني دچار مرگ و ميرش ‍ مي گردد، و همه فضائل و انسانيتها آشکارا به نابودي و بيرنگي مي گرايد، ليکن بيشترين فاجعه در سرمايه داري و ستمهاي بيشمار اقتصادي نهفته است. و اکثريت انحرافها و کجرويها و سقوطها يا مستقيم فرزند خلف نظام و تفکر سرمايه داري است، يا از لوازم جدايي ناپذير زيست اشرافيگري و تکاثري است مانند مفاسد جنسي، تجمل گرايي زايد و مسرفانه، مصرف زدگي و انواع فسادهاي اداري چون پارتي بازي، رشوه خواري، امتيازطلبي و انواع نفوذهاي زيانبار چون نفوذ در قوه مقننه و قضائيه و مجريه همه و همه از سوي سرمايه داران و مال اندوزان انجام مي گيرد، و امکان انجام گرفتن دارد. نيک دقت شود، اين روشها و خوي و خصلتها که پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله برمي شمارند، ويژه چه کساني و چه نظامها و جامعه هايي است؟

جامعه هايي که:

1- آزمند و زياده طلبند.

2- اهل حسدند.

3- نسبت به خانواده و فاميل تعهدي ندارند.

4- اقدام به کارهاي خير نمي کنند.

5- از حرام روي گردان نيستند.

6- اهل شهوتراني و فساد اخلاقند.

7- به جاي دين هواي نفس خويش را مي پرستند.

8- شرافت و ارزش را در پول و ثروت مي دانند.

9- شکمباره اند و شکمهاشان سير نمي شود.

10- دلهاشان (در برابر خدا و اندرز پيامبران عليه السلام) نرم و فروتن نمي گردد.

11- کانون فتنه هاي فردي و اجتماعي هستند.

12- معروف و نيکي را منکر و زشتي مي دانند.

13- منکر و زشتي را معروف و نيکي مي پندارند.

14- شاهد حق و برپادارنده عدل و دادگري ميانشان نيست.

15- دلهاشان مهر شده است (و سخن حقي را نمي شنوند و درک نمي کنند).

در آخرين فراز سخن پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اين بخش، به اين موضوع اشاره شده است که اين طبقات ممکن است بظاهر مسلمان باشند و ادعاي مسلماني کنند؟ ليکن اينان بخاطر انحرافهاي اصولي که دارند و کانون فتنه و فسادند، در عمل، از اسلام و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرسنگها فاصله دارند. مسلمانان بايد از آنان فاصله بگيرند و ايشان را از خود خواسته هاي مادي خود به هر کاري دست مي يازند و هر ستمي روا مي دارند و هر حقي را زير پا مي نهند، اينان ننگ اسلام و مسلمانيند.


پاورقي

[1] «منتخب الاثر» /314.

[2] «بحار» 52/258.

[3] «مکارم الاخلاق» /529.

[4] يعني احساست الهي و فضيلت دوستانه را از دست مي دهند.

[5] «مکارم الاخلاق /526 و 527.

[6] نمونه خيلي روشن آن سقوط مارکسيسم و واژگوني نظامهاي سوسياليستي است.