بازگشت

پيدايش ابزارهاي غفلت و سرگرمي جديد


يکي ديگر از دست آوردهاي تمدّن جديد، پيدايش ابزارهاي پيچيده رسانه اي است که در آنِ واحد حداقل دو رسالت بسيار خطرناک را برعهده دارند: از يک طرف به ترويج و تحکيم ديدگاه هاي تفکّر مادي جديد مي پردازند و از طرف ديگر به بهانه ايجاد سرگرمي، ضمن پرکردن اوقات باقيمانده انسان، امکان هرگونه رسيدگي به نيازهاي روحي و رواني را از بين مي برند و بر اساس يک سلسله نقشه ها و برنامه ريزي هاي دقيق، آنها را به سمت مسائلي مي کشانند که امور ديني و معنوي را به کلي فراموش نمايند.

مجموعه اين امور که متأسفانه امروزه تقريبا در تمامي جوامع، اعم از شرقي و غربي به شدّت در حال گسترش است، سبب پيدايش و رشد اين بينش غلط و نادرست شده است که حلّ تمامي مشکلات انسان را در علوم تجربي و صنعت و تکنولوژي مي داند. در نتيجه کم کم در اغلب جوامع نسبت به مسائلي چون دعا و نيايش و توسل و ساير رهنمودهاي ديني و احکام و مقررات آن، نه تنها بي توجهي و بي تفاوتي نشان داده مي شود، بلکه با اکثر آداب واحکامِ حرکت آفرين و حيات بخش آن و مخصوصا با آن قسمت هايي از تعاليم اديان که مانع تحقق اهداف شوم غارتگران بيگانه مي شوند، توسط مزدوران داخلي استعمارگران و حکّام وابسته، با ترفندهاي گوناگون مقابله مي گردد که اين امر در دراز مدّت کيان و استقلال همه جانبه تمام جوامع ديني را با خطر روبرو مي سازد.

با اين همه، پيروان صديق و مخلص و شجاع اديان الهي در سخت ترين شرايط هم حاضر نشدند، کوچکترين مقررات ديني را ناديده بگيرند و با تحمّل سخت ترين مشکلات، همواره نسبت به حفظ واجراي ارزش هاي ديني با تمام وجود تلاش کردند. اين دسته از مردم اختصاص به گروه خاصي از جامعه نداشت و در ميان همه اقشار به اين قبيل افراد بر مي خوريم. وقتي سرگذشت و تاريخ زندگي اين گونه از شخصيت ها را در جامعه اسلامي مورد مطالعه قرار مي دهيم به خوبي روشن مي شود که اين افراد، همانطور که در پايبندي به اصول اساسي اسلام و تلاش براي حاکميّت همه جانبه ارزش هاي دين متحمل زحمات فراواني شده اند، به همان نسبت نيز در راستاي عمل به آداب و مقررات و وظايف فردي و رهنمودهاي فرعي اسلام نيز سعي و تلاش نموده اند. اين افراد اگر در موردي از خود تعلّل و مقاومتي نشان داده اند، به خاطر تحقيق و دقت در شناخت هر چه بيشتر امور بوده است. لذا پس از تحصيل معرفت، به دور از هر گونه رفتارهاي روشن فکر مآبانه و بهانه تراشي هاي بي مورد در مقابل آن حقيقت، کمال خضوع و فروتني را از خود نشان داده اند.

در هر حال وقتي انسان تاريخ علماي جامعه اسلامي را مطالعه مي کند، به حکايت هاي زيادي درباره «عريضه نويسي» بر مي خورد، که آنها در موارد مختلفي با هدف توسل به ائمه اطهارعليهم السّلام به ويژه استمداد از حضرت بقية اللّه الاعظم عليه السلام به اين کار اقدام مي نموده اند و از اين طريق به برکت عنايت هاي خاص اهل بيت عليهم السّلام بسياري از مشکلات فردي و اجتماعي افراد و جامعه اسلامي برطرف مي شد.

در اينجا چند نمونه از اين حکايات، به نحو اختصار بيان مي شود، بدان اميد که اين کار سبب آشنايي بيشتر با يکي ديگر از ابعاد وجودي ائمه معصومين عليهم السّلام شده وبيش از پيش زمينه را براي ايمان به امدادهاي غيبي فراهم سازد.