بازگشت

چگونگي نصرت و ياري شهداي کربلا در حق حضرت قائم


تنبيه: آنچه از اين بيان؛ و بياني که در کيفيّت يازدهم ذکر شد؛ واضح مي شود که: نصرتي که از شهداي کربلا ــ که افضل و اشرف انصار الله براي حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) بودند ــ ظاهر گرديد، نصرت و ياري بودن آن در حقّ حضرت قائم (عليه السلام) بر دو وجه است:

وجه اوّل: چنانکه قبلا بيان کرديم چون امر شهادت حضرت ابي عبدالله (عليه السلام) وسيله ظهور امر و دين الهي در همه شهرها و عصرها گرديد، و نيز موجب ظهور امر شريعت نبوي و ظهور امر هر يک از ائمّه اطهار (عليهم السلام) تاکنون بوده، و وسيله ظهور امر حضرت صاحب الأمر (عليه السلام) نيز مي باشد، پس آنانکه آنحضرت را در امر شهادت ياري نموده اند در واقع جميع اين اُمور ياري کرده اند، و از ياران و انصار همه ــ يعني انصار الله و انصار دينه و انصار رسوله و انصار اوليائه و انصار خلفائه (عليهم السلام) و همچنين انصار قائم (عليه السلام) ــ محسوبند.

وجه دوّم: همچنانکه در کيفيت يازدهم گفتيم: فرجِ کلّي که وعده داده شده به ظهور موفور السرور حضرت قائم (عليه السلام)؛ مقدّر بود که قبل از واقعه کربلا و شهادت حضرت سيّدالشهدا (عليه السلام) واقع شود، پس اگر همه مردم در آن وقت در ياري ايشان حاضر شده بودند، اين فرج کلّي واقع مي شد، و آن همه ابتلائات به ائمّه اطهار و اولياء اخيار (عليهم السلام) واقع نشده بود، و نيزاين غيبت طولاني براي حضرت بقية الله(عليه السلام) روي نداده بود.

پس در اين حال؛ همه مردم در آن عهد و زمان از انصار الله و انصار اولياء او در باب وقوع اين فرج بودند، پس آن عدّه از شهدائي که در مورد اين فرج ياري کردند، براي همين امر از انصار الهي و انصار هريک از ائمّه طاهرين (عليهم السلام) شدند، و لو آنکه بواسطه اعراض سايرمردم از نصرت و ياري آنحضرت (عليه السلام) آن فرج وقوع نيافت، پس آنها از انصار اولياء الهي شدند هم در امر فرج کلّي آنها، و هم در فرجهاي الهي در حال و در زمان ابتلاء آنان، که آن فرجها بوسيله امر شهادت حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) ــ بر وجهي که ذکر شد ــ فراهم شده و مي شود.