بازگشت

صبر بر طولاني شدن زمان غيبت


مقام سوّم صبر در طولاني شدن غيبت امام (عليه السلام) است به آنکه با قلب يا با زبانش بر خداوند يا بر امام (عليه السلام) اعتراض ننمايد، و بگويد چرا غيبت ايشان را طولاني فرموده است؟ يا آنکه چرا با وجود اين همه فساد و غلبه آن بر تمامي زمين ايشان ظاهر نمي شوند؟

زيرا بعد از اينکه يقين و اعتقاد بنده مؤمن صحيح و با حقيقت باشد در آنکه جميع امور زميني و آسماني بر وفق اراده و مشيّت حضرت احديّت جلّ شأنه مي باشد، و بدون آن هيچ امري وقوع نمي يابد، بخصوص اعظم امور که تعيين وجود امام (عليه السلام) است، و نيز همه تصرّفات ايشان به اذن الهي است، و آنحضرت هم در هيچ امري بدون اذن و رضاي الهي تصرّف نمي فرمايد، و همچنين يقين و اعتقاد او صحيح باشد در آنکه اراده و مشيّت الهي در هر امري و در هر جهتي که تعلّق بگيرد حتماً بر وفق حکمت و خير و صلاح است؛ بلکه مقرون به حکمتهاي بسيار است.

پس لازمه صحّت اين يقين و اعتقاد آن است که هرچند غيبت امام (عليه السلام) طولاني شود، و فتنه ها و بلاهاي زيادي از هر نوع آنها روي دهد، بنده بايد هم از جهت ظاهري و هم از جهت قلبي تسليم خداوند باشد، و راضي به آن بوده و صبر نمايد، و چون و چرا نکند، و شکّ در دلش پيدا نشود، و وسوسه به قلب خود راه ندهد.

بنابراين؛ هرگاه چنين مقام رضا و تسليم و صبر از براي کسي در مورد طولاني شدن غيبت امام (عليه السلام) حاصل شد؛ نزد خداوند متعال چنان فضيلت و مقام بلند و درجه اي دار است که حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) در باره آن فرموده اند:

«از براي قائم ما (عليه السلام) غيبتي خواهد بود که زمان آن طولاني مي شود، گويا مي بينم که شيعيان او را در حال غيبت او مانند جولان کردن گوسفندان براي پيدا کردن چراگاه جولان مي کنند ــ يعني به دنبال مکان آنحضرت (عليه السلام) هستند ــ و آن را نمي يابند.

آگاه باشيد هرکس از آنها بر دينش ثابت بماند بر وجهي که دلش قساوت پيدا نکند ــ يعني شکي در او به سبب طولاني شدن غيبت آنحضرت (عليه السلام) عارض نشود ــ پس او در روز قيامت با من و در درجه من خواهد بود» [1] .

و روايت ديگري در «بحار» از حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) نقل شده که حضرتش فرمود:

«هرکس بر ولايت ما در زمان غيبت قائم ما (عليه السلام) ثابت بماند، خداوند او را اجر هزار شهيد بدر و اُحد عطا فرمايد.

و به اين درجه از صبر در دعاي شريفي که از شيخ جليل عثمان بن سعيد(رضي الله عنه) ــ نائب دوّم از نوّاب چهارگانه آن حضرت ــ روايت شده؛ اشاره شده است، که شيعيان آن را در زمان غيبت بخوانند، و مضمون فقرات آن چنين است:

«الهي؛ ما را بر دين خود ثابت فرما، و مرا براي عمل به طاعت خودت توفيق بده، و قلب مرا از براي اذعان به امر وليّ امرت نرم کن، و مرا از آنچه به آن خلق خود را امتحان فرموده اي عافيت فرما، و مرا بر فرمان برداري براي وليّ خود ــ آن کسيکه او را از خلق خود پنهان فرموده اي ــ ثابت گردان، پس به سبب اذن تو از مخلوقات تو غائب شده است، و انتظار صبر و امر تو را ــ يعني براي ظهورش ــ دارد، و توئي داناي نا آموخته از غير خود؛ به وقتي که در آن صلاح امر وليّ تو است او را براي اظهار امرش و منکشف نمودن سرّش اذن فرمائي.

پس مرا براين امر صبر عطا کن، تا آنکه دوست نداشته باشم تعجيل امري را که آن را تأخير فرموده اي، و نه تأخير آنچه را که آن را معجّل قرار داده اي، و امر پنهان تو را کشف نکنم، و از آنچه علّت آن را مخفي فرموده اي جستجو نکنم، و در آنچه تقدير فرموده اي با تو منازعه ننمايم، و تا آنکه نگويم که به چه سبب و چرا و به چه غرض وليّ امر تو ظاهر نمي شود؟ و حال آنکه زمين از ظلم و جور پر شده است، و تا آنکه تمام امورات خود را به سوي تو تفويض و واگذار نمايم». [2] .

پس براي بنده مؤمن لازم و مهم است از جهت سالم ماندن از وسوسه ها و شکوک و فتنه ها به دعا روي آورده، و از حضرت احديّت جلّ شأنه ــ خصوصاً به همين دعاي مزبور ــ مسئلت نمايد.


پاورقي

[1] بحارالانوار ج95 ص327 حديث3.

[2] بحارالانوار ج 95 ص 327 حديث 3.