کثرت علوم و معارف و حکمتهاي الهي
آن است که عمده غرض در اشتياق به فرج آن حضرت(عليه السلام) و انتظار؛ کثرت و وفور علوم و معارف و حکمتهاي الهي باشد.
زيرا علومي که درآن زمان ظاهر مي شود ما فوق تمام علومي است که از اوّل عالم تا آن زمان ظاهر شده، و نيز آنکه در آن زمان هرکس به کمال علم خود از ديگري بي نياز است، و در تفسير اين آيه مبارکه (يُغْنِ الله کُلاًّ مِنْ سَعَتِهِ) [1] آمده است که حتّي زنان در خانه هاي خود به احکام دين؛ به درجه علماء کامل؛ عارف و عالم مي شوند [2] .
و عطاي اين کثرت و وفور در علوم بوسيله دست مبارک آنحضرت (عليه السلام) است که بر سر شيعيان مي گذارند، و در اين حال عقول آنها کامل مي شود، چنانچه در روايات متعددي در «کافي» و غير آن وارد شده است. [3] .
و وسيله ديگر ظاهر فرمودن جمله بيست و هفت حرفي است که مبناي همه علوم الهي است که حضرتش افاضه مي فرمايند، و از اوّل عالم تا کنون همه علومي که براي هرکس ظاهر شده؛ دو حرف از آن بيست و هفت حرف است.
و وسيله ديگر آنچه در قضيّه شمشيرهاي آسماني است که براي اصحاب ايشان نازل مي شود که هزار حرف نوشته شده است، و از هر حرفي هزار در از علم باز مي شود.
و همچنين است اشتياق به سوي فرج آنحضرت به خاطر آنکه در آن زمان اسباب عبادت به اعلي درجه آن آماده است، که هرکس بخواهد خداوند متعال را عبادت نمايد و اين به يمن و برکت وجود مقدّس اولياء معصومين (عليهم السلام) و ظهور امر آنها، و هم نبودن موانع است، چونکه شيطان و اتباع او همگي مقتول و منقرض مي شوند، و به خاطر مخذول بودن شياطين ظاهري؛ ترس از بندگان بر داشته مي شود.
پس هر گاه غرض اصلي و حقيقي در اشتياق و انتظار فرج آنحضرت رسيدن به اين دو مقصد مهّم باشد ــ يعني کمال معرفت و عبادت ــ روشن است که در صورت خلوص چندين برابر از درجه اولي کاملتر است، و به همين جهت به آن فيوضات و ثوابهاي خاصّه انتظار فرج هم به کاملترين درجه فائز مي شود.
و لکن اين درجه هم خلوص کامل نيست، چرا که خلوص کامل آن است که بنده در مقام عبادت هيچ جهت از جهاتي که برگشت به خود او دارد و از منافع راجحه و محبوبه اُخروي است؛ ملاحظه ننمايد.
پاورقي
[1] ترجمه: خداوند هرکس رابه رحمت واسع خودبي نياز خواهد کرد (سوره نساء آيه130).
[2] بحارالانوار ج52 ص309.
[3] بحارالانوار ج51 ص35 و ج52 ص328.