بازگشت

زيادي نعمت ها در زمان ظهور


بعضي از بندگان عمده غرض و داعي آنها در انتظار فرج حضرت صاحب الأمر صلوات الله عليه اشتياق به سوي آنچه در زمان ظهور است، مثل زيادي نعمتهاي الهي و وسعت در امور زندگي، و رفع شدائد و سختيها و بلاهاي دنيوي، و اين خود بر دو نوع است:

نوع اوّل: آنکه غرض و هدف مجرّد رسيدن به همين جهات مزبوره است، به گونه اي که اگر چنانچه در همين حال از براي او اين جهات اصلاح شود، يعني خداوند به او وسعت و کثرت در نعمتهاي خود عطا فرمايد، و از او سختيها و بليّات را دفع نمايد، پس آن حال اشتياق از او زائل مي شود، و به کلّي از ذکر آن حضرت(عليه السلام) و از تذکر امر فرج و ظهور ايشان غافل مي گردد، و از همّ و غصّه آن منصرف خواهد شد.

پس اگر عمده غرض در آن اشتياق بر اين وجه باشد بطور کلّي از عنوان خلوص خارج خواهد بود، و به فيوضات مقرّره از براي انتظار فرج فائز نخواهد شد، ودر اين انتظارش از اهل دنيا خواهد بود.

چنانچه در «کافي» از ابي بصير از حضرت صادق (عليه السلام) روايت کرده که گفت: عرض کردم: کي فرج خواهد شد؟

فرمود: «وأنت ممّن تريد الدنيا؟» يعني: «قصد و اراده تو در طلب اين امر دنيا است؟».

بعد فرمود:«هر کس به اين امر معرفت پيدا نمايد پس به تحقيق از براي او فرج حاصل شده است، بواسطه انتظار فرج الهي». [1] .

و نوع دوّم: آنکه غرض او از اشتياق داشتن او به آن جهات مزبوره؛ به ملاحظه آن است که آن فرجهاي عظيمه و آن نِعَم کثيره مخصوص آن زمان است، و چيزي است که آن را خداوند ازبراي اولياء مقرّبين او صلوات الله عليهم اجمعينپسنديده است.

و اين حال اشتياق به اين عنوان اگر چه في نفسه امري محبوب عندالله است، چنانچه مضمون حديثي است که از حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) روايت شده که فرمود:

«ما اهلبيت در مقام رضاي الهي چنانيم که اگر خداوند فقر را بر ما مقرّر کند؛ دوست مي داريم، واگر وسعت و غنا مقّرر نمايد آن را نيز دوست مي داريم».

و در روايت ديگري نقل شده است که: چون خداوند عالم براي حضرت ايّوب (عليه السلام) بعد از کشف و رفع بلا ملخ طلا نازل کرد، آنحضرت (عليه السلام) تمام دانه هاي آن ملخها را از اطراف بر مي داشتند، حضرت جبرئيل (عليه السلام) عرض کردند خوب در ضبط آنها اهتمام داريد، فرمود: چونکه عطاي پروردگار من است. [2] .

پس از اينگونه احاديث ظاهر مي شود که هرگاه بنده نِعَم دنيوي را به اين عنوان که آن عطائي است که خداوند به رضاي خود مرحمت فرموده است، دوست داشته باشد، اين دوستي از موضوع اخباري که در مذمّت دنيا و دوست داشتن آن وارد شده است خارج است.

و چونکه همه نعمتهاي الهي که در زمان فرج آل محمّد صلوات الله عليهم اجمعين وعده داده شده است، خداوند آنها را بر اولياء مقربين خود پسنديده است، و براي آنها گوارا قرار داده است، پس اشتياق به سوي آنها و در انتظار ظاهر گرديدن آنها بودن به اين عنوان مزبور محبوب و مرضي الهي خواهد بود، چراکه بنده در اين اشتياق و انتظارش؛ رضاي الهي را ملاحظه دارد، و لهذا به همه فيوضات و مثوبات مقرّره براي انتظار فرج فائز خواهد شد.

لکن اين نوع قصد و غرض درجه اوّل خلوص در امر انتظار فرج مي باشد، بواسطه آنکه نهايت اين غرض طلب نِعَم و منافع دنيوي است که برگشت به خود او مي شود.


پاورقي

[1] کافي ج1 ص372 حديث 3.

[2] بحارالانوار ج12 ص352 حديث22.