تکميل بحث دعا در تعجيل فرج حضرت قائم
پس بنا بر آنچه بيان شد؛ واضح گرديد که دعاي در فرج آنحضرت صلوات الله عليه نصرت و ياري است نسبت به ايشان هم در ظهور شأن جليل و مقام رفيع دنيوي و اُخروي ايشان هم در نظر دوستان و هم در نظر دشمنان و هم نصرت و ياري است نسبت به شيعيان و اولياء و همه رعاياي آنحضرت در جهت کشف کروب آنها و رفع اعدائشان و اصلاح اُمورشان، و هم ياري است نسبت به وجود مبارک آنحضرت، چه از نظر روحي و چه از نظر جسمي، که رفع هموم و احزان و ابتلائات وارده بر ايشان در حال غيبت شان مي شود.
چرا که در بعضي از احاديث وارد است که از جمله شباهت هاي ايشان به انبياء (عليهم السلام) و سنّتهاي جاريه آنها محبوس بودن آنحضرت است، که دراين باب شباهت به حضرت يوسف دارند، و بنابراين؛ حال ايشان از جهت قلبي و جسمي در وقت غيبت شان مانند حال کسيکه زنداني شده و در ابتلاء و حزن است، مي باشد.
و نيز در بعضي احاديث است که از القاب و اوصاف آنحضرت «طريد و شريد و وحيد و فريد و مضطرّ و خائف» مي باشد، و واضح است که اينها اوصاف حال غيبت ايشان است.
و نيز دعاء موجب نصرت و ياري آنحضرت است در جهت حقّ عظيم الهي ايشان که در حال غيبت مغصوب در دست اعداء و در تصرّف آنها است.
و بر حسب بعضي از احاديث که: هرگاه بنده اي اقدام به انجام عملي از اعمال حسنه نمايد، پس او عند الله در زمره اهل آن عمل محسوب است، و به او اجر و فضل کامل آن عمل عطا مي شود، هر چند آن عمل را او انجام ندهد، و خصوصاً آن عمل در معرض ترتّب اثر و نتيجه باشد، و رجاء حصولش در آن عمل محقّق باشد، و با توجّه به آنچه که گفتيم؛ واضح شد که توبه و دعاي مؤمنين در تعجيل فرمودن خداوند ظهور و فرج آنحضرت (عليه السلام) تأثير تامّي دارد.
پس بنابراين؛ هرکس که برحسب مقدور خود سعي دراين وسيله الهيّه ــ يعني توبه و دعا ــ نمايد، در حالي که بانيّت صادق و خلوص عقيده در مودّت و معرفت آنحضرت (عليه السلام) باشد؛ و به حصول آن اميد وار باشد؛ به مقتضاي اخبار مسطوره؛ چنين شخصي آنحضرت را در همه آن جهات مزبوره ياري نموده، گرچه در عالم خارج دعاي او فوراً مستجاب نشود، بواسطه آنکه همه اين جهات بطور کامل در ظهور و فرج ايشان حاصل مي شود، و بر حسب آن اخبار هم رجاء و اميد زيادي به حصول ظهور بوسيله دعا مؤمنين هست.
و بعضي از مطالب در اين باب و شواهد بر آن در کيفيّت يازدهم خواهدآمد.
از اقسام پنجگانه اخبار در باب تأثير دعاء در امر تعجيل فرج واضح گرديد که: دعا در فرج ايشان و ترتّب اين فضل؛ منحصر بر دعا در امر فرج کلّي ايشان؛ ــ آنهم دعاء به عنوان خاص طلب تعجيل در ظهور ــ نيست، بلکه به هريک از اين چند عنوان که دعا شود هم مصداق دعاي در فرج و هم مصداق نصرت حاصل مي شود.