امام راحل، قدس سره، درسراسر دوران مبارزه خويش بر شعار «نه شرقي، نه غربي» به عنوان يکي از اصول اساسي انقلاب اسلامي پاي مي فشرد و تا آخرين لحظه حيات پربرکت خود هم حاضر به عقب نشيني از اين شعار اصلي انقلاب نشد.

اما آن چه که امام را وا مي داشت که اين چنين بر اين اصل پافشاري کند، احساس عزتي بود که او در پرتو ولايت ائمه معصومين، عليهم السلام، و به ويژه امام عصر، عليه السلام، بدان دست يافته بود.

ايشان نمي توانست بپذيرد که مردم مسلمان ايران در عين پذيرش ولايت آخرين حجت خدا، امام زمان، عليه السلام، سر در گرو ولايت طاغوتهاي شرق و غرب داشته باشند. اين بود که قاطعانه اعلام مي کرد:

هيهات که امت محمد، صلي الله عليه و آله، و سيراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و اسارت غرب و شرق تن در دهند. [1] .

و از اين بالاتر، التزام به اصل «نه شرقي، نه غربي» را وظيفه مسلمانان جهان دانسته و پشت کردن به اين اصل را، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خيانت به رسول خدا و ائمه هدي؛ و پذيرش آن را «شرط ورود به صراط نعمت حق» مي دانست:

شعار «نه شرقي و نه غربي» ما شعار اصولي انقلاب اسلامي درجهان گرسنگان و مستضعفين بوده و ترسيم کننده سياست واقعي عدم تعهد کشورهاي اسلامي و کشورهايي است که در آينده نزديک و به ياري خدا، اسلام را به عنوان تنها مکتب نجات بخش بشريت مي پذيرند و ذره اي هم از اين سياست عدول نخواهد شد. و کشورهايا اسلامي و مردم مسلمان جهان نه بايد وابسته به غرب و اروپا و آمريکا و نه وابسته به شرق و شوروي باشند، که ان شاء الله به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته اند. و به طور قطع و يقين پشت کردن به اين سياست بين المللي اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خيانت به رسول خدا و ائمه هدي است و نهايتا مرگ کشور و ملت ما و تمامي کشورهاي اسلامي است. و کسي گمان نکند که اين شعار، شعار مقطعي است؛ که اين سياست ملاک ابدي مردم ما و جمهوري اسلامي ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است، چرا که شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوري از صراط گمراهان است که درهمه سطوح و جوامع اسلامي بايد پياده شود. [2] .