بازگشت

ساده زيستي کارگزاران حکومت


دراين زمينه روايتي از امام صادق، عليه السلام، نقل شده که توجه به مفاد آن در ارائه تصويري از شيوه زندگي کسي که درعصر ظهور، حکمران سراسر عالم خواهد بود، بسيار مفيد است. آن حضرت بنا بر اين روايت خطاب به يارانش مي فرمايند:

ما تستعجلون بخروج القائم!فوالله مالباسه الا الغليظ و لاطعامه الا الجشب... [1] .

به چه ملاک درباره خروج قائم، تعجيل مي طلبيد؟ به خدا سوگند، او جامه درشت مي پوشدو خوراک خشک و ناگوار مي خورد...

در روايت ديگري امام صادق، عليه السلام، تصويري جامع از شيوه زندگي حاکمان در عصر حکومت اهل بيت، عليهم السلام، ارايه مي دهند:

قال (المفضل): کنت عند ابي عبدالله، عليه السلام، بالطواف، فنظر الي و قال لي يا مفضل! مالي اراک مهموما متغير اللون؟ قال: فقلت له: جعلت فدا؟ نظري الي بني العباس و ما في ايديهم من هذا الملک و السلطان و الجبروت، فلوکان ذلک لکم لکنا فيه معکم، فقال: يا مفضل اما لوکان ذلک لم يکن الا سياسة الليل و سياحة النهار، اکل الجشب و لبس الخشن، شبه اميرالمؤمنين، عليه السلام، و الا فالنار. [2] .

مفضل (راوي معروف) مي گويد: سالي در حج، به هنگام طواف، خدمت امام جعفر صادق، عليه السلام، بودم. در اثناي طواف، امام نگاهي به من کرد و فرمود: چرا اين گونه اندوهگيني و چرا رنگت تغيير کرده است؟ گفتم: فدايت شوم!بني عباس و حکومتشان را مي بينم و اين مال و اين تسلط و اين قدرت و جبروت را، اگر همه در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهيم بوديم. امام، عليه السلام، فرمود: اي مفضل! بدان، اگر حکومت در دست ما بود جز سياست شب (عبادت، اقامه حدود و حقوق الهي و حراست مردم)و سياحت روز (سير کردن و رسيدگي به مشکلات مردم و جهاد و رفع ظلم و...) و خوردن خوراکهاي خشن و نامطبوع و پوشيدن جامه هاي درشت، يعني همان روش اميرالمؤمنين، عليه السلام، چيزي در کار نبود که اگر (در کار حکومت ديني)، جز اين عمل شود، پاداش آن دوزخ خواهد بود.

نکته قابل توجه در اين روايت اين است که با وجود اين که حضرت امام جعفر صادق، عليه السلام، خود در زمان امامتشان، بنابر بعضي روايات، از لباسهاي لطيف نيز استفاده مي کردند و به همين خاطر مورد طعن و انتقاد بعضي از مقدس مآبها واقع مي شدند، [3] در اين جا مي فرمايند اگر ما به حکومت برسيم سهمي جز خوردن خوراکهاي ناگوار و پوشيدن جامه هاي تن آزار نداريم؛ که اين بيانگر اهميت ويژه زمامداري و حکومت بر مسلمين و وظيفه خطير کارگزاران حکومت اسلامي است و نشان مي دهد که پذيرفتن مسووليت حکومت مردم، تعهد مضاعفي را بر عهده پذيرنده اين مسووليت مي آورد و او را ناچار مي سازد که زندگاني خويش را با ضعيفترين طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا درد آنها را با تمام وجود احساس و همت خويش را صرف بهبود آلام آنها کند.

حکايت زير، رسالت سنگين پيشوايان و کارگزاران جامعه عدل اسلامي را به خوبي بيان مي کند:

روزي يکي از ياران اميرالمؤمنين، عليه السلام، عرض کرد: اي اميرمؤمنان! از برادرم عاصم بن زياد به تو شکايت مي کنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامه هاي پشمين به تن کرده و از دنيا روي برگردانده. امام، عليه السلام، فرمودند: او رانزد من آريد. چون نزد ايشان آمد بدو گفت: اي دشمنک خويش! شيطان سرگشته ات کرده و از راهت بدر برده. بر زن و فرزندانت رحمت نمي آري و چنين مي پنداري که خدا آن چه را پاکيزه است و بر تو روا فرموده، اما ناخشنود است که از آن برداري؟ تو نزد خدا خوارمايه تر از آني که مي پنداري؟

گفت: اي اميرمؤمنان!و تو در اين پوشاک زبر تن آزار باشي و خوراک دشوار خوار؟ فرمود:

و يحک اني لست کانت، ان الله فرض علي ائمة العدل ان يقدروا انفسهم بضعفة الناس کيلا يتبيغ بالفقير فقره». [4] .

واي بر تو! من نه چون توام. که خدا بر پيشوايان دادگر واجب فرموده، خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندي، (شخص)، تنگدست را به هيجان نيارد و به طغيان واندازد.


پاورقي

[1] المجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 354، به نقل از: حکيمي، محمد، در فجر ساحل، ص 69.

[2] همان، ص 359، به نقل از ماخذ پيشين.

[3] ر.ک: امين، سيد محسن، سيره معصومان، ترجمه علي حجتي کرماني، ج 6، ص 51.

[4] نهج البلاغه، کلام 209، ترجمه سيد جعفر شهيدي صص 242 - 241.