فضيلت انتظار
در روايات ياد شده از ائمه معصومين، عليهم السلام، آن چنان مقام و منزلتي براي منتظران موعود آخرالزمان برشمرده شده که گاه انسان را به تعجب وا مي دارد که چگونه ممکن است عملي که شايد در ظاهر ساده جلوه کند از چنين فضيلتي برخوردار باشد. البته توجه به فلسفه انتظار و وظايفي که براي منتظران واقعي آن حضرت بر شمرده شده، سر اين فضيلت را روشن مي سازد.
در اين جا به پاره اي ازفضائلي که براي منتظران قدوم مصلح جهاني، حضرت بقية اللاة لاعظم بر شمرده شده اشاره ميکنيم:
1 - مرحوم صدوق در کتاب کمال الدين از امام صادق، عليه السلام، روايت کرده که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان - که بر آنها درود باد - فرمود:
المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه في سبيل الله. [1] .
منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتيده باشد.
2 - در همان کتاب به نقل از امام صادق، عليه السلام، روايت ديگري به اين شرح در فضيلت منتظران وارد شده است:
طوبي لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره في غيبته و المطيعين له في ظهوره اولئک اولياء الله الذين لاخوف عليهم و لا هو يحزنون. [2] .
خوشا به حال شيعيان قائم ما که در زمان غيبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولياء خدا هستند، همانها که نه ترسي برايشان هست و نه اندوهگين شوند.
3 - مرحوم مجلسي در کتاب بحارالانوار به سند خود از اميرالمؤمنين، عليه السلام، نقل مي کند که آن حضرت فرمودند:
انتظروا الفرج و لاتياسوا من روح الله فان احب الاعمال الي الله، عز و جل، انتظار الفرج. [3] .
منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نااميد نشويد. به درستي که خوشايندترين اعمال نزد خداوند، عز و جل، انتظار فرج است.
4 - همچنين مرحوم مجلسي روايت ديگري را به سند خود از «فيض بن مختار» نقل مي کند که در آن امام صادق، عليه السلام، مي فرمايند:
من مات منکم و هو منتظر لهذا الامر کمن هو مع القائم في فسطاطه. قال ثم مکث هنيئة، ثم قال: لا بل کمن قارع معه بسيفه، ثم قال: لا والله کمن استشهد مع رسول الله، صلي الله عليه و آله. [4] .
هرکس از شما بميرد در حالي که منتظر اين امر باشد همانند کسي است که با حضرت قائم، عليه السلام، در خيمه اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه اي درنگ کرده، آن گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسي است که در خدمت آن حضرت شمشير بزند، سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسي است که در رکاب رسول خدا، صلي الله عليه و آله، شهيد شده باشد.
پاورقي
[1] همان، ج 2، ص 645، ح 6.
[2] همان، ج 2، ص 357، ح 54.
[3] المجلسي، المولي محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 123، ح 7.
[4] همان، ص 126، ح 18.