پيش بيني تولد امام مهدي
چنان که مي دانيم، از همان سالهاي آغازين ظهور اسلام موضوع امامان دوازده گانه از سوي پيامبرگرامي اسلام، صلي الله عليه و آله، مطرح گرديد و پس از ايشان نيز هر يک از ائمه، نام و مشخصات امامان، پس از خود را تا آخرين امام معرفي مي کردند تا جاي هيچ شبهه و ترديدي براي مردم باقي نماند.
در اين مجال فرصت بررسي تفصيلي همه روايتهايي که در اين زمينه وارد شده اند نيست و لذا تنها به ذکر برخي از آنها بسنده مي کنيم:
1. ثقة الاسلام کليني (م 329 ق.) و شيخ مفيد (413 - 336ق.) به اسناد خود از امام باقر، عليه السلام، چنين روايت مي کنند:
«قال رسول الله، صلي الله عليه و آله، لاصحابه: آمنوا بليلة القدر، فانه، ينزل فيها امر السنة و ان لذلک ولاة من بعدي علي بن ابي طالب و احد عشر من ولده». [1] .
پيامبر خدا، صلي الله عليه و آله، به يارانش فرمود: به شب قدر ايمان بياوريد؛ همانا در اين شب امور يک سال (همه آن چه در يک سال واقع مي شود) نازل مي گردد، و براي اين موضوع پس از من حاکمان (و پيشواياني) وجود دارند که عبارتند از، علي بن ابي طالب و يازده تن ازنوادگان او.
2. اين دو عالم بزرگوار شيعي روايت ديگري را به همين مضمون از امام باقر، عليه السلام، نقل کرده اند، که در آن آمده است:
«قال اميرالمؤمنين، عليه السلام، لابن عباس، ان ليلة القدر في کل سنة و انه ينزل في تلک الليلة امرسنة و لذلک الامر ولاة من بعد رسول الله، صلي الله عليه و آله، فقال له ابن عباس: من هم؟ قال: انا و احد عشر من صلي ائمة محدثون». [2] .
اميرمؤمنان، عليه السلام، به ابن عباس فرمود: همانا شب قدر در هر سال وجود دارد: و در آن شب امور يک سال نازل مي شود؛ و براي اين موضوع پس ازرسول خدا، صلي الله عليه و آله، حاکمان (و پيشواياني) قرار داده شده اند. ابن عباس پرسيد: آنها که هستند؟ فرمود: من و يازده تن از نسل من، که همه اماماني هستند که حديث مي شوند.
اين دو روايت بيان کننده اين حقيقت اند که «ملائک» و «روح» که به تعبير سوره قدر به «اذن» پروردگار خويش در شب قدر نازل مي شوند، «کل امر» و يا همه برنامه يک ساله جهان هستي را بر کسي که از سوي خداوند به ولايت برگزيده شده، عرضه مي دارند، يعني در زمان رسول خدا بر آن حضرت و پس از ايشان بر اماماني که يکي پس از ديگري سرپرستي امت اسلام را بر عهده مي گيرند، عرضه مي شود.
بنابراين، روايات ياد شده علاوه بر بيان مساله امامت و پيش بيني سلسله دوازده گانه جانشينان پيامبر اکرم، صلي الله عليه و آله، بيان کننده لزوم استمرار سلسله امامت و ضرورت وجود ولي حي خدا در هر زمان نيز هستند؛ زيرا تا جهان باقي است شب قدر تکرار مي شود و بي ترديد در هر شب قدر مي بايست امور يک ساله جهان بر ولي خدا عرضه گردد.
3. در روايت ديگري امام باقر، عليه السلام، از جابر بن عبدالله انصاري، صحابي بزرگوار پيامبر اکرم، صلي الله عليه و آله، چنين نقل ميکنند:
بر فاطمه، عليهاالسلام، وارد شدم ديدم که پيش روي او لوحي است که در آن نامهاي همه اوصيا ازنسل او نوشته شده است، آنها را برشمردم ديدم که دوازده نفرند و آخرين آنها قائم عليه السلام، است. سه تن از اوصيا نام «محمد» و سه تن از آنها نام «علي» داشتند.
«دخلت علي فاطمة، عليها السلام، و بين يديها لوح فيها اسماء الاوصياء من ولدها، فعددت اثني عشر آخرهم القائم، عليه السلام، ثلاثة منهم محمد و ثلاثة منهم علي». [3] .
همچنين ابوبصير از امام باقر، عليه السلام، روايت مي کند که:
«يکون تسعة ائمة بعد الحسين بن علي تاسعهم قائمهم». [4] .
بعد از حسين بن علي نه امام خواهند آمد که نهمين آنها قائم ايشان است.
چنين رواياتي ازساير امامان شيعه نيز نقل شده و آن چه ذکر شد تنها بخش کوچکي از روايات فراواني است که در آنها به نقل از پيامبر اکرم، صلي الله عليه و آله، و يا ائمه اهل بيت، عليهم السلام، اين موضوع که پس از نبي اکرم، صلي الله عليه و آله، دوازده امام سرپرستي امت اسلام را بر عهده مي گيرند پيش بيني شده و در آنها تصريح شده که آخرين اين پيشوايان مهدي امت و قائم آل محمد، عليهم السلام، است. [5] .
بنابراين جاي هيچ ترديدي باقي نمي ماند که بر اساس پيش بيني پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين، عليهم السلام، مي بايست يازده امام از نسل اميرالمؤمنين، عليه السلام، يکي پس از ديگري امامت مسلمانان را بر عهده گيرند. اما اينجا اين پرسش مطرح مي شود که شما به چه دليل معتقديد که اين پيش بيني به تمام و کمال محقق شده و آخرين امام از سلسله امامان دوازده گانه نيزبه دنيا آمده و به امامت رسيده است؟ چرا که بسياري از مردم نه تولد او را ديده اند و نه دوران رشد و بالندگي او را مشاهده کرده اند؟
در پاسخ اين پرسش بايد گفت که: اولا، ما روايات معتبري از عصر امام عسکري، عليه السلام، در دست داريم که در آنها افرادي جليل القدر به تولد امام دوازدهم شهادت داده و اظهار داشته اند که جانشين امام دوازدهم بر ما معلوم گشته است و ثانيا عده زيادي از بزرگان شيعه حضرت را در زمان تولد و در اوان کودکي ديده و بر اين موضوع گواهي داده اند و لذا شبهه در تولد حضرت مهدي، عليه السلام، به عنوان دوازدهمين امام، هيچ جاي نمي تواند داشته باشد.
در اين جا براي روشن شدن بيشتر موضوع به پاره اي از دلايلي که در بالااز آنها ياد شد اشاره مي کنيم:
پاورقي
[1] الکليني، محمد بن يعقوب، همان، ص 533، ح 12؛ المفيد، همان، ص 346 - 345.
[2] الکليني، همان، ص 532، ح 11؛ المفيد، همان، ص 346؛ همچنين ر.ک: النعماني، محمد بن ابراهيم، کتاب الغيبة، تهران، مکتبة الصدوق، ص 60، ح 3؛ الطوسي، محمدبن الحسين، کتاب الغيبة، ص 141، ح 106.
[3] الکليني، همان، ص 532، ح 11؛ همچنين ر.ک: الصدوق، محمد بن علي بن الحسين، کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 269، ح 13؛ المفيد، همان؛ الطوسي، همان، ص 139، ح 103.
[4] الکليني، همان، ص 533، ح 15؛ همچنين ر.ک: الصدوق، همان، ج 2، ص 350، ح 45؛ المفيد، همان، ص 347؛ الطوسي، همان، ص 140، ح 104؛ النعماني، همان، ص 94، ح 25.
[5] براي مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ک: الکليني، همان، باب ماجاء في الانثي عشر و النص عليهم، ص 525 - 535؛ الطبرسي، ابوعلي الفضل بن الحسن، اعلام الوري باعلام الهدي، ج 2، ص 208 - 155.