مديحه حضرت امام رضا
در توجه به ساحت قدس حضرت شاهنشاه خراسان ملک پاسبان ثامن الحجج عليه صلوات اللّه الملک المنّان
اي نور خدا ماه هدي مظهر داور
سلطان جهان کهف امان شاه مظفّر
از کعبه تو عرش مجيد است منوّر
جبريل امين تاج غلامي تو برسر
شد پاس درت فخر ملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مَه انور
ربّ ارني گو به خدا موسيِ عِمران
اندر هوس جلوات اي ماه بدخشان
آئي به تجلّي اگر اي مهر درخشان
فاني شده در کوي تو اي مظهر سبحان
شد پاس درت فخر ملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مَه انور
آثار حق از عين تو بينيم سراپا
اسرار وي از نطق تو گرديده هويدا
انوار وي از وجه تو شد ظاهر وپيدا
آيات وي از دست تو همچون يد و بيضا
شد پاس درت فخر ملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مَه انور
مدح تو سزد زآنکه چه نقش تو عيان کرد
وصفت کند آن کو به تو اسرار نهان کرد
بشناخته ات آنکه چه صنعي تو توان کرد
جز او که توان مدح تو را حق بيان کرد
شدپاس درت فخرملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مه انور
آري به کجا قطره که او وصف کند يَم
آري به کجا ذرّه که از شمس زند دَم
پروانه کجا آري و اين صفحه عالم
بس قطره و هم ذرّه تو اي شه اعظم
شد پاس درت فخرملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مه انور
ليک ار نکنم مدح تو اي شاه چه گويم
از مهر تو گر دم نزم مهر که جويم
رو سوي تو ناورده نمايم به که رويم
شاهم به دوعالم چو نظرکرده تو سويم
شدپاس درت فخرملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مه انور
در قطره جود و کرمت بحر چه باشد
در تابش وجهِ قمرت بدر چه باشد
در جلوه نور نظرت فجر چه باشد
در شمّه بخشش ز کَفَت اَبر چه باشد
شد پاس درت فخر ملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مه انور
اي وجه خدا سوي تو يابيم هدي را
از اسم تو يابيم اجابت ز دعا را
گر سوي مُنايت دهي اي شاه صلا را
در کعبه امن تو کنم سعي صفا را
شد پاس درت فخرملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مه انور
هستي تو سليمان و منم مور تو اي شاه
پيوسته بُدم منظر و منظور به درگاه
دادي تو به ايمانيِ دل خسته به خود راه
زين راه بهر باب حقم باز بِشد راه
شد پاس درت فخرملائک همه يکسر
هم رشک جنان روضه تو اي مه انور