بازگشت

مهدي نوعي


آيا مهدي، شخصي است يا نوعي؟

مقصود از مهدي شخصي، آن است که حضرتش فردي است معين و زنده موجود و شناخته شده از نظر تبار و خاندان و شخص.

و مقصود از مهدي نوعي، آن است که فردي است نامعين که در زماني مناسب زاييده خواهد شد و قيام خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد مي کند. و آن مفهومي است کلي که يک مصداق دارد و بس.

از نظر منطق و برهان، نوعي بودن مهدي باطل است و نادرست.

چرا؟

چون نقض غرض - از قيام مهدي - مي شود، زيرا غرض از قيام مهدي، پر کردن جهان از عدل و داد است ولي نوعي بودن مهدي، جهان را از ظلم و ستم پر خواهد کرد.

زيرا هر قدرتمند دروغگويي مي تواند اين جامه را در بر کرده و ادعا کند که من مهدي هستم و به نام اقامه عدل، به جهانگيري پردازد، پس مدعيان مهدويت بسيار خواهند شد و در هر زماني و در هر سرزميني ممکن است چند تن ادعاي مهدي بودن کنند و ساده دلان و جاهلان و نادان هايي گرداگردشان جمع شوند و به ظلم و ستم پردازند.

جنگ، سراسر جهان را فرا گيرد و عالم از خونريزي و فتنه و آشوب، آکنده گردد.

بلکه بالاتر از اين، ظلم و ستم، به نام عدل و داد به خورد جهانيان داده شود.

مهدويت نوعي، زاينده جنگ است و بر جنگهاي بشر، جنگهاي دگري مي افزايد. کينه و انتقام، سراسر جهان را فرا گرفت و به جاي عدل عالمگير و جاويدان ظلم عالمگير و ابدي، نصيب بشر خواهد شد و رنجهاي بشر و کوششهاي خدمتگزاران بشر، بر باد فنا خواهد رفت و بشر به خواسته طبيعي و فطري خود نخواهد رسيد.

بنابراين، وجود مهدي نوعي، از نظر اجتماعي، محال است.

و وعده هاي قرآن و انبيا نيز باطل و دروغ خواهد بود عقل، اين نظريه را باطل مي شمارد. از اين گذشته، وجود مهدي پس از ظهور قابل و انکار و ترديد است؛ چون دليلي براي آن که او مهدي موعود است و دگري نيست وجود ندارد.

در نتيجه، دودستگي و چند گروهي در ميان بشر پيدا خواهد شد و اختلاف، سراسر گيتي را فرا خواهد گرفت و گمراهي بشر دو چندان مي گردد و درهاي هدايت، بسته مي شود. بدين جهت مي بينيم که مدعيان مهدي بودن، در تاريخ اسلام، بسيار آمدند و رفتند، خونها ريختند، ظلمها و ستمها بر پا کردند.

پس بايستي، مهدي، شخص معيني باشد که شناختش براي خلق آسان باشد، و اشتباهي در تشخيص رخ ندهد.

مهدي نوعي، با اسلام منافات دارد؛ چون روايات متواتري وارد شده که حضرتش شخصي است معين و موجود و زنده.

چنانچه مهدي نوعي مستلزم آن است که سالها زمين خالي از حجت باشد، و اين هم بر خلاف اصول و مباني اسلام است. با اين حال، مدعيان مهدويت، همگي از ميان مسلمانان برخاسته اند؛ کساني که از اصول و مباني اسلام خبر نداشته اند و يا آگاه بوده، و حقيقت را به مسلمانان نگفته اند.