بازگشت

تجلي حق


جعفر خواست ميراث برادرش حضرت عسکري عليه السّلام را بخورد. در اين هنگام، حضرت مهدي عليه السّلام ظاهر شد و فرمود:

جعفر! چرا مي خواهي در حق من و اموال من تصرف کني؟!

جعفر متحير شده و بهتش زد. سپس حضرتش غايب گرديد و جعفر هر چه جستجو کرد، حضرتش را نيافت.

و نيز وقتي که مادر داغديده حضرت عسکري عليه السّلام پس از وفات فرزند عالي قدرش از دنيا رفت، وصيت کرده بود که در خانه حضرت عسکري دفن شود.

هنگامي که خواستند وصيت آن مخدره را اجرا کنند، جعفر جلو آمد و گفت:

اين خانه، خانه من است، نبايد اين خانم در آن دفن شود.

در اين وقت، حضرت مهدي عليه السّلام ظاهر شد و فرمود:

«جعفر! خانه توست يا خانه من؟». آن گاه حضرتش غايب گرديد و ديگر جعفر، حضرتش را نديد. [1] .

اين دومين بار و سومين بار بود که حق براي جعفر تجلي کرد. نخستين بار، هنگام نماز بر جنازه حضرت عسکري عليه السّلام بود که جعفر مي خواست نماز بخواند و حق تجلي کرد و حضرت مهدي عليه السّلام ظاهر شد و جعفر را پس زد و خودش نماز خواند.

از اين کار، چنين پيداست که تجلي حق اختصاص به نيکان ندارد و براي تمام حجت براي دگران نيز، تجلي رخ مي دهد.


پاورقي

[1] اکمال الدين ص 442.