بازگشت

از حضرت هادي


1. «خليفه و جانشين من حسن است. شما با خليفه او چگونه خواهيد بود؛ چون شخص او را نمي بينيد؟». [1] .

2. «صاحب الأمر کسي است که عده اي گويند هنوز زاده نشده است». [2] .

3. «خليفه بعد از من، حسن فرزند من است و خليفه بعد از او، پسرش است که شما او را نمي بينيد». [3] .

4. «وقتي که مادر حضرت مهدي به عنوان برده خريده شد و به حضور حضرت هادي مشرف شد، حضرتش بدو فرمود:

به تو مژده بدهم، به تو: پسري خواهي آورد که مشرق و مغرب جهان را مالک خواهد شد: زمين را از عدل و داد پر سازد، چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [4] .

5. در حضور آن حضرت از وفات پدر بزرگوارش، حضرت جواد، سخن رفت. حضرتش فرمود: «من، خليفه او هستم و جانشين او، مادامي که زنده باشم. ولي شيعه چه مي کنند وقتي که امامشان را بعد از من نمي بينند». [5] .


پاورقي

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 440، ح 6 به نقل از الکافي.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 479، ح 179 به نقل از اکمال الدين.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 490، ح 229 به نقل از اکمال الدين.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، ح 235، به نقل از اکمال الدين. و در ضمن معجزات امام هادي عليه السّلام، ح 17.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 500، ح 281 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغبية.