بازگشت

از حضرت صادق


1. «مهدي، پنجمين فرد از فرزندان پسرم موسي است. او پسر سيده اماء است. داراي غيبتي است که کجروان در آن گمراه مي شوند. پس از آن خداوند او را ظاهر خواهد ساخت و شرق و غرب عالم، به دست او فتح خواهد شد. عيسي بن مريم فرود خواهد آمد و در پشت سرش نماز خواهد خواند. زمين به نور جمالش درخشندگي پيدا مي کند و نقطه اي در روي زمين باقي نخواهد ماند مگر آن که در آن، خدا عبادت شود و هر چه دين در روي زمين باشد، دين خدا خواهد شد؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند». [1] .

2. «متقيان و پرهيزکاران، کساني هستند که به غيب ايمان دارند و به قيام قائم اقرار داشته باشند و آن را حق بدانند». [2] .

3. «متقيان، شيعيان علي هستند و عيب عبارت است از حجت غائب». [3] .

4. «غيبت براي ششمين فرزند من است، و او دوازدهمين امام هدايت، پس از رسول الله صلي الله عليه و آله است». [4] .

5. «زماني خواهد آمد که امام از ديده ها غايب باشد. خوشا به حال کساني که در آن زمان در ايمان به او ثابت باشند». [5] .

6. «کسي که به همه امامان اقرار کند و منکر مهدي شود، مانند کسي است که به همه پيغمبران اقرار کند و منکر پيامبري محمد صلي الله عليه و آله گردد». سپس از حضرتش پرسيده شد: مهدي چه کسي است؟ فرمود:

«پنجمين فرد از فرزندان هفتمين امام است». [6] .

7. «پدرم زره رسول خدا را پوشيده، بر زمين کشيده مي شد. من نيز پوشيدم، چنين بود. قائم وقتي آن را بپوشد، به اندازه اش ‍ خواهد بود». [7] .

8. «صاحب الأمر، زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است. و آن وقتي خواهد بود که به امامان دسترسي نباشد؛ رسول خدا صلي الله عليه و آله وقتي مبعوث شد که فترت پيامبران بر قرار بود و به وجود آنان دسترسي نبود». [8] .

9. «قائم ما وقتي قيام کند، مانند داود و سليمان قضاوت مي کند، و بينه طلب نخواهد کرد». [9] .

10. «همه معجزه هايي که براي انبيا و اوصيا بوده، به دست قائم ما انجام خواهد شد، تا بر دشمنان، حجت تمام باشد». [10] .

11. «قائم، هنگام ظهور، بيعت هيچ کسي بر گردنش نيست». [11] .

12. «قائم ما غيبتي دارد بسيار طولاني» عرض شد: چرا؟ فرمود:

«چون بر جانش مي ترسد». [12] .

13. «براي صاحب الأمر غيبتي خواهد بود که بسياري از کجپرستان در آن به ريب و شک اندر خواهند شد و غيبت علتي دارد که ما اذن نداريم آن را براي شما بگوييم». [13] .

14. «قائم، ظهور نخواهد کرد مگر وقتي که نيکاني که در صلب بدان هستند، متولد شوند. اين وقت است که قائم ظهور خواهد کرد و دشمنان خدا را خواهد کشت». [14] .

15. «از شما کسي بگويد: «اگر قائم آل محمد را ديدم، ياري اش مي کنم» مانند کسي است که در پيش رويش شمشير مي زند، نه بلکه مانند شهيدي است که در رکاب او شهيد شده است». [15] .

16. «هنگامي که قائم خروج کند، کافر و مشرکي در جهان باقي نخواهد ماند». [16] .

17. «نخستين کسي که با قائم بيعت مي کند، جبرئيل است». [17] .

18. «313 مرد به مسجدالحرام مي آيند و منادي ندا مي کند:

اين مهدي است که خروج کرده، به قضاوت داود و سليمان قضاوت مي کند و بينه و گواه نمي خواهد». [18] .

19. «وقتي که قائم قيام کند، همگان از نيکان و خسان او را مي شناسند». [19] .

20. «دو خون در اسلام است که هيچ کس حق ندارد در آن دو به حکم خدا قضاوت کند، مگر وقتي که قائم ظهور کند. اوست که به حکم خدا در آن قضاوت خواهد کرد:

زناکار زن دار را رجم مي کند؛ مانع الزکاة را گردن مي زند». [20] .

21. «من قائم را مي بينم که بر کوه نجف استوار است، و بر اسبي ادهم و ابلغ (سپيد و سياه) سوار مي باشد، و مردم هر شهري که او را مي بينند، مي پندارند او در شهر خودشان است و فرشتگان به ياري اش بر مي گردد». [21] .

22. «من قائم را مي بينم که بر منبر کوفه قرار دارد و گرداگردش 313 نفر مرد - به عدد اصحاب بد - قرار دارند که اصحابش هستند و آنها افسران و پرچمداران او هستند؛ چنانچه آنان حاکمان خدا روي زمين بر خلق هستند». [22] .

23. «قائم از نظر بدني قوي است و يارانش نيز چنينند؛ هر يک با چهل مرد برابرند و قلب آنها از آهن محکمتر است و شمشير، باز ندارند تا خداوند خشنود شود». [23] .

24. «عصاي موسي نزد ماست و براي قائم ما آماده شده؛ با آن عصا مي کند، آنچه موسي مي کرد». [24] .

25. «پيراهن يوسف که ديدگان يعقوب را بينا کرد، نزد قائم ماست». [25] .

26. «قائم ما اهل بيت، روز جمعه خروج مي کند». [26] .

27. «در مسجدالحرام 313 مرد مي آيند و هر يک از آنها ندا مي کند:

اين مهدي است که مطابق قضاوت آل داود قضاوت مي کند و بينه نمي خواهد». [27] .

28. «هر کس سوره بني اسرائيل را در هر شب جمعه بخواند، نخواهد مرد تا به خدمت قائم برسد و از يارانش باشد». [28] .

29. «وقتي که قائم ما قيام کند، در حکومتش مساوات بر قرار خواهد کرد و با خلق خدا با عدالت رفتار مي کند. چه نيکوکار باشد و چه زشت کار. آن که او را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و آن که او را عصيان کند، خدا را عصيان کرده است. او را مهدي ناميده اند؛ چون به حقيقت نهاني هدايت مي کند. تورات و ديگر کتابهاي آسماني را از غاري در انطاکيه بيرون مي آورد و ميان اهل تورات به تورات و ميان پيروان انجيل به انجيل و ميان اهل زبور به زبور و ميان پيروان قرآن به قرآن قضاوت مي کند. همگي ثروتهاي جهان نزدش جمع مي شود. چه آنچه در روي زمين قرار دارد و چه آنچه در زير زمين جا دارد». [29] .

30. «فرج در هفتمين کس از فرزندان من است». [30] .

31. «قائم ما را دو غيبت است، يکي از دگري طولانيتر است». [31] .

32. «در غيبت کبري، مردم امامشان را نمي بينند. او در حج شرکت مي کند و مردم را مي بيند، ليکن مردم او را نمي شناسند. از جاي او، مگر خدمتگزارانش، کسي خبر ندارد». [32] .

33. «براي صاحب الأمر دو غيبت است؛ يکي کوتاه و دگري طولاني». [33] .

34.حضرتش فرمود: «وقتي که سلمان وارد کوفه شد و آن را ديد، از آينده اش خبر داد و از تسلط بني اميه در آن شهر سخن گفت. سپس چنين گفت:

«وقتي که چنين شد، خانه نشين باشيد تا وقتي که طاهر بن طاهر بن مطهر (پاکيزه، پسر پاکيزه، پسر پاک شده)، گمشده اي که داراي غيبت است، ظهور کند». [34] .

35. «در ميان امامان، امامي است در زير پرده غيبت نهان، هنگامي که خدا بخواهد که از پس پرده غيبت بيرون آيد و آشکار گردد، در قلبش اثري بگذرد. آن وقت او به امر خدا قيام خواهد کرد». [35] .

36. «وقتي که قائم قيام کند، منادي از آسمان ندا مي کند؛ ندايي که دوشيزگان در جايگاه خودشان و اهل مشرق و مغرب، همگان مي شنوند». [36] .

37. «خداوند مردي را که از من است و من از او در اين امت مبعوث خواهد کرد و به وسيله او برکات آسمانها و زمين را جاري خواهد ساخت، آسمان خواهد بود و بارندگي زمين خواهد بود و رويندگي. و زمين را از عدل و داد پر کند؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد». [37] .

38. «خروج قائم، امري ساخت حتمي و قطعي». [38] .

39. «شهادت حسين عليه السّلام که رخ داد، فرشتگان خدمت خدا عرض کردند:

با صفي تو و پسر پيغمبرت چنين مي کنند!

خداوند سايه قائم را به آنها نشان داد و فرمود:

به وسيله او، از ظلم کنندگان به حسين، انتقام خواهم گرفت». [39] .

40. «آن که از شما بميرد و به راه ما معتقد باشد، مانند کسي است که خيمه اش را در لشکر قائم بزند؛ بلکه به منزله کسي است که در رکابش شمشير بزند، بلکه به منزله کسي است که در راهش شهيد شود». [40] .

41. «کسي که بميرد و منتظر قائم باشد، به منزله کسي است که در خيمه آن حضرت به سر مي برد». [41] .

42. مفضل از حضرتش پرسيد: چه ساعت مهدي منتظر ظهور مي کند؟

فرمود: «ساعتش را خدا مي داند و بس». [42] .

43. «هنگامي که قائم ما قيام کند، دين محمد سراسر جهان را فرا مي گيرد و مشرکي بر روي زمين باقي نمي ماند». [43] .

44. «اصحاب مهدي 313 تن هستند به عدد اهل بدر، در ظرف يک ساعت همگان گردش جمع مي شوند». [44] .

45. «وقتي که قائم ما قيام کند، مردم را از نو به اسلام دعوت مي کند و آنها را به ديني که پژمرده شده و اکثريت از آن گمراه شده اند مي خواند. او مهدي ناميده شده؛ چون قيام به حق مي کند». [45] .

46. «روزي که قائم ظهور کند، منادي در آسمان به نام او و به نام پدرش ندا مي کند. نامش نام پيغمبر است و نام پدرش نام وصي پيغمبر». [46] .

47. «قائم پسر زني است که به اسارت گرفته شده است». [47] .

48. حضرت صادق عليه السّلام پيراهن پيغمبر را نشان داد که آستين چپش، از دندان شکسته آن حضرت خوني شده بود، و فرمود: «قائم اين پيراهن را مي پوشد». [48] .

49. «قيام قائم روز عاشورا خواهد بود». [49] .

50. «ارتش قائم بر سه گونه هستند: فرشتگان، مؤ منان و رعب». [50] .

51. «قائم ما وقتي قيام کند، منادي از آسمان ندا مي کند ندايي که گردنها برايش خم مي شوند و دوشيزگان در جايگاهشان مي شنوند». [51] .

52. «نوروز، روزي است که قائم ما اهل بيت در آن روز ظهور مي کند. خداوند او را بر دجال پيروز مي سازد و در کناسه کوفه به دارش مي زند. نوروز از روزهاي ماست پارسيان آن را حفظ کردند و شما آن را ضايع کرديد». [52] .

53. «سيزده زن با مهدي قائم هستند که مجروحان را مداوا مي کنند و بيماران را پرستاري، چنانچه اين گونه زنان با رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند».

4. «هنگامي که قائم خروج کند، به مسجدالحرام داخل مي شود و رو به کعبه مي ايستد و به مقام، پشت مي کند و دو رکعت نماز مي خواند. سپس دستها را بلند کرده به دعا مي پردازد و تضرع و زاري آغاز مي کند و ادامه مي دهد تا به رو بر زمين مي افتد». [53] .


پاورقي

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 473، ح 152 به نقل از اکمال الدين.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 458، ح 93 به نقل از اکمال الدين.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 458، ح 94 به نقل از اکمال الدين.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 458 459، ح 96 به نقل از اکمال الدين.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 469، ح 137 به نقل از اکمال الدين.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 469، ح 138 به نقل از اکمال الدين.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 440، ح 4 به نقل از الکافي و بصائر الدرجات.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 440، ح 3، به نقل از الکافي.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 447، ح 41 به نقل از الکافي.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 492، باب 33، ح 137 به نقل از فضل بن شاذان، اثبات الرجعة.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 486، ح 209 و 211 به نقل از اکمال الدين.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 486 - 487، ح 213 و 214 و 216 به نقل از اکمال الدين.

[13] اثبات الهداة، ج 3، ص 488، ح 217 به نقل از اکمال الدين و علل الشرائع و الاحتجاج.

[14] اثبات الهداة، ج 3، ص 489، ح 224 به نقل از اکمال الدين.

[15] اثبات الهداة، ج 3، ص 489، ح 226 به نقل از اکمال الدين. لکن اين حديث از امام باقر عليه السّلام است.

[16] اثبات الهداة، ج 3، ص 492، ح 239 به نقل از اکمال الدين.

[17] اثبات الهداة، ج 3، ص 462 - 493، ح 240 به نقل از اکمال الدين.

[18] اثبات الهداة، ج 3، ص 493، ح 241 به نقل از اکمال الدين.

[19] اثبات الهداة، ج 3، ص 493، ح 242 به نقل از اکمال الدين.

[20] اثبات الهداة، ج 3، ص 497، ح 265 به نقل از ثواب الاعمال و ص 519، ح 383 به نقل شيخ طوسي، الأمالي.

[21] اثبات الهداة، ج 3، ص 493، ح 244 به نقل از اکمال الدين.

[22] اثبات الهداة، ج 3، ص 494، ح 247 به نقل از اکمال الدين.

[23] اثبات الهداة، ج 3، ص 494، ح 249 به نقل از اکمال الدين.

[24] اثبات الهداة، ج 3، ص 494، ح 250 به نقل از اکمال الدين.

[25] اثبات الهداة، ج 3، 494، ح 251 به نقل از اکمال الدين.

[26] اثبات الهداة، ج 3، 496، ح 257 به نقل از الخصال.

[27] اثبات الهداة، ج 3، ص 496، ح 261 به نقل از الخصال.

[28] اثبات الهداة، ج 3، ص 497، ح 262 به نقل از ثواب الاعمال.

[29] اثبات الهداة، ج 3، ص 497، ح 268 به نقل از علل الشرائع.

[30] اثبات الهداة، ج 3، ص 499، ح 274 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[31] اثبات الهداة، ج 3، ص 499، ح 278 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[32] اثبات الهداة، ج 3، 500، ح 279 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[33] اثبات الهداة، ج 3، ص 500، ح 282 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[34] اثبات الهداة، ج 3، ص 500 - 501، ح 283 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[35] اثبات الهداة، ج 3، ص 501، ح 285 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[36] اثبات الهداة، ج 3، ص 502، ح 290 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[37] اثبات الهداة، ج 3، ص 504، ح 305 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[38] اثبات الهداة، ج 3، ص 514، ح 351 و 355 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[39] اثبات الهداة، ج 3، ص 518، ح 380 به نقل از شيخ طوسي، الأمالي.

[40] اثبات الهداة، ج 3، ص 519، ح 385 به نقل از المحاسن.

[41] اثبات الهداة، ج 3، ص 519 و 520 ح 387 و 390 به نقل از المحاسن.

[42] اثبات الهداة، ج 3، ص 523، ح 408 به نقل از مختصر البصائر.

[43] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، ح 416 به نقل از مجمع البيان.

[44] اثبات الهداة، ج 3، ص 525، ح 418 به نقل از مجمع البيان.

[45] اثبات الهداة، ج 3، ص 527، ح 432 به نقل از اعلام الوري.

[46] اثبات الهداة، ج 3، ص 535، ح 479، به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[47] اثبات الهداة، ج 3، ص 539، ح 498 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[48] اثبات الهداة، ج 3، ص 542، ح 516 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[49] اثبات الهداة، ج 3، ص 543، ح 523 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[50] اثبات الهداة، ج 3، ص 562، ح 635 به نقل از تأويل الآيات الظاهرة.

[51] اثبات الهداة، ج 3، ص 568، ح 675 به نقل از سيد بهاءالدين علي بن عبدالحميد حسيني، الأنوار المضيئة.

[52] اثبات الهداة، ج 3، ص 571، ح 693 به نقل از ابن فهد حلي، مهذب البارع. 234- اثبات الهداة، ج 3، ص 575، ح 725 به نقل از مناقب فاطمة و ولدها.

[53] اثبات الهداة، ج 3، ص 563 564، ح 643 به نقل از تأويل الآيات الظاهرة.