بازگشت

از اميرمؤمنان


1. «يازدهمين نفر از پشت من، مهدي است که زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد». [1] .

2. «زماني خواهد رسيد که مسجد کوفه مصلاي مهدي از فرزندان من خواهد بود؛ چنانچه مصلاي هر مؤ مني است». [2] .

3. «مولودي که يازدهمين فرد از پشت من و از دودمان من است، مهدي خواهد بود که زمين را از عدل پر خواهد ساخت؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [3] .

4. خطاب به فرزندش حسين: «نهمين فرد از فرزندان تو قائم به حق است و ظاهر کننده دين و گستراننده عدل و داد». [4] .

5. عمر گفت: اي پسر ابوطالب! از مهدي که از فرزندان توست، به من خبر ده. حضرتش بدو خبر داد. [5] .

6. بر منبر فرمود: «از دودمان من در آخرالزمان مردي خروج خواهد کرد که دو نام دارد: نهاني و آشکار. نام نهاني اش: احمد؛ و نام آشکارش: محمد». [6] .

7. «خداوند مهدي آل محمد را، پس از آن که آل محمد رنجها بردند، مبعوث خواهد کرد و آنها را به عزت خواهد رسانيد و دشمنانشان را خوار و ذليل خواهد کرد». [7] .

8. حضرتش نظري به پسرش حسين کرد و فرمود:

«اين پسر من سيد است و سرور؛ چنانچه خدا او را سيد و سرور نام داده است. از صلب او مردي خروج خواهد کرد که همنام پيغمبر شماست. از نظر خلق و خلق مانند آن حضرت است. خروجش وقتي است که مردم در حال غفلت به سر برند و حق ميرانده شده باشد و ظلم و جور آشکار بگردد. از خروج او آسمانيان خشنود مي شوند. زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت، چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [8] .

9. خطاب به مسجد کوفه چنين فرمود:

«خوشا به حال کساني که خراب کردن تو را به دست قائم اهل بيت مي بيند. آنها بهترين کس امت هستند، در خدمت نيکوکاران عترت». [9] .

10. «ياران مهدي همگي جوانند. جز چند تن پير در آنها نيست». [10] .

11. «خداوند دجالي را در شام، به دست کسي که عيسي بن مريم پشت سرش نماز مي خواند، مي کشد. او دوازدهمين نفر از عترت و نهمين تن از دودمان حسين است». [11] .

12. «هر سر نهاني و راز مگو را قائم، آشکار مي سازد». [12] .

13. «من و اين دو پسرم کشته خواهيم شد، ولي خدايکه مردي را از دودمانم در آخرالزمان مبعوث مي کند که خونخواه ما باشد، و او را غيبتي است». [13] .

14. «حجت خدا مردم را مي شناسد، ولي مردم او را نمي شناسند، چنانچه يوسف مردم را مي شناخت، ولي مردم او را نمي شناختند». [14] .

15. «پدرم فداي کسي باد که پسر بهترين کنيزان است، که قائم از فرزندانش باشد». [15] .

16. در وصيت خويش به فرزندش حسن چنين فرمود:

«تو بر من نماز بخوان و هفت تکبير بگو، که پس از من براي کسي جايز نيست، جز براي يکه مردي که در آخر الزمان خروج مي کند و کجيهايي که در حق پيدا شده، راست خواهد ساخت». [16] .

17. در خطبه اي چنين فرمود: «قائم از دودمان من است، زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد». [17] .

18. «در آخرالزمان، مهدي از ماست، در هيچ امتي از امم، مهدي نيست که انتظارش را بکشند». [18] .

19. «خوشا به حال سرزمين طالقان؛ خدا در آن جا گنجهايي نهفته دارد، نه از زر و سيم، بلکه مرداني هستند مؤ من و خداشناس و آنها انصار مهدي در آخرالزمان هستند». [19] .


پاورقي

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 443، باب 32، ح 20 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة و محمد بن يعقوب کليني، الکافي.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 452، باب 32، ح 66 به نقل از شيخ صدوق، کتاب من لايحضره الفقيه.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 461، باب 32، ح 107 به نقل از اکمال الدين.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 464، باب 32، ح 117 به نقل از اکمال الدين.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 490، باب 32، ح 228 به نقل از اکمال الدين.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 490 - 491، باب 32، ح 230 به نقل از اکمال الدين.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 503، باب 32، ح 299 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 505، باب 32، ح 308 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة و ص 538، ح 493 به نقل از نعماني، کتاب العيبة.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 516، باب 32، ح 371 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 517، باب 32، ح 377 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 522 - 523، ح 407 به نقل از حسن بن سليمان بن خالد، مختصر البصائر.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 529، ح 447 به نقل از عمادالدين محمد طبري، بشارة المصطفي.

[13] اثبات الهداة، ج 3، ص 532، ح 462 به نقل نعماني، کتاب الغيبة.

[14] اثبات الهداة، ج 3، ص 532، ح 463 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[15] اثبات الهداة، ج 3، ص 539، ح 497 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[16] اثبات الهداة، ج 3، ص 560، ح 626 به نقل از سيد عبدالکريم بن احمد بن طاوس، فرحة الغري.

[17] اثبات الهداة، ج 3، ص 574، ح 718 به نقل از مناقب فاطمه و ولدها.

[18] اثبات الهداة، ج 3، ص 574، ح 720 به نقل از مناقب فاطمه و ولدها.

[19] ثبات الهداة، ج 3، ص 674، ح 60 به نقل از ابن اعثم کوفي، الفتوح.