بازگشت

از رسول خدا


1- «قيامت بر پا نخواهد شد تا وقتي که قائم حق از ما قيام کند و آن، وقتي است که خداي عزوجل اذن دهد». [1] .

روز قيام قائم، از اسرار الهي و راز مگوست؛ پيغمبر صلي الله عليه و آله يا نمي داند و يا نمي گويد.

2.«دنيا باقي است تا روزي که مردي از دودمان حسين قيام کند و زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [2] .

3.«مهدي از ما اهل بيت است». [3] .

4.«مهدي از دودمان من است؛ نامش نام من، کنيه اش کنيه من، شبيه ترين فرد از نظر خلق و خلق به من است». [4] .

5 - «خوشا به حال آن که به خدمت قائم اهل بيت من برسد». [5] .

6 - «کسي که قائم دودمان من را (در زمان غيبتش) انکار کند، مرا انکار کرده است». [6] .

7 - «علي بن ابي طالب، امام امت من است و خليفه من بر امت من، بعد از من است و قائم منتظر از فرزندان اوست. خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [7] .

8 - خداي و تعالي زمين را تحت اختيار ذوالقرنين قرار داد و از هر چيزي بدو عنايتي کرد و حکومت او به مشرق و مغرب رسيد. اين سنت الهي، در قائم از دودمان من جاري خواهد بود. شرق و غرب عالم در کف با کفايت او قرار خواهد گرفت و هر جايي که به تصرف ذوالقرنين در آمده، به تصرف او در خواهد آمد. خداوند گنجهاي زمين و معادن آن را بر او آشکار خواهد ساخت و به وسيله ترس و رعب در دل دشمنان، او را ياري خواهد کرد تا زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [8] .

9. «قائم از فرزندان من است. نام او نام من است، کنيه او کنيه من، شمايل او شمايل من، سنت او سنت من. مردم را به دين من و شريعت من هدايت مي کند و به کتاب خداي عزوجل مي خواند. کسي که اطاعتش کند، مرا اطاعت کرده و کسي که او را عصيان کند، مرا عصيان کرده است. آن که او را در زمان غيبتش انکار کند، مرا انکار کرده. کسي که دروغگويش بخواند. مرا دروغگو خوانده و آن که راستگويش بداند، مرا راستگو دانسته. به خدا شکوه خواهم برد از دست کساني که او را تکذيب کنند و منکر سخن و کلامش گردند و امتم را از راه گمراه سازند. و بزودي ستمکاران از سرانجام و عاقبت خود، آگاه خواهند شد». [9] .

10 - «کسي که قائم فرزندان مرا انکار کند، مرا انکار کرده است». [10] .

11 - «مهدي از ذريه من است، وقتي که خروج کند عيسي بن مريم براي ياري او نازل مي شود و پشت سرش نماز مي خواند». [11] .

12 - «قائم، مردي است از دودمان من. نام او نام من است. خدا او را نگهدارنده من قرار مي دهد. به سنت من عمل مي کند. زمين را از عدل و داد پر مي سازد؛ چنانچه از ظلم و جور و زشتي پر شده است». [12] .

13 - «قائم را غيبتي است». عرض شد: يا رسول الله! چرا؟! فرمود: «از کشته شدن خوف دارد». [13] .

14 - «بشارت مي دهم شما را به مهدي که در ميان امت من مبعوث خواهد شد، وقتي که مردماني در تزلزل باشند. زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است. آسمانيان و زمينيان از وجود او خشنود خواهند شد». [14] .

15 - «بشارت مي دهم شما را به مهدي، بشارت مي دهم شما را به مهدي، بشارت مي دهم شما را به مهدي، زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است. اهل آسمان و اهل زمين از ظهور خشنود خواهند شد». [15] .

16 - حضرتش بر منبر چنين فرمود: «مهدي از عترت من است، از اهل بيت من است. در آخر الزمان خروج خواهد کرد. آسمان به خاطر او باريدن خواهد گرفت و زمين براي او روييدن مي گيرد. زمين را از عدل پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است». [16] .

17 - «ما دودمان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستيم: من و علي و حمزه و جعفر و حسن و حسين و مهدي». [17] .

18 - «مهدي مردي است از زادگان اين مرد (اشاره فرمود به علي بن ابي طالب) به وسيله او خداوند دروغ را نابود مي سازد و روزگار ظلم و ستم را از جهان مي زدايد و ذلت و خواري را از گردنهاي شما بر مي دارد». سپس فرمود:

«من، نخستين کس اين امت هستم و مهدي ميان کس است و عيسي واپسين کس آن و بخلي کج در اين ميان است». [18] .

19 - «مهدي از عترت من است؛ از دودمان فاطمه». [19] .

20 - حضرتش به فاطمه عليه السّلام فرمود: «دختر عزيز من! هفت چيز به ما اهل بيت عطا شده که به هيچ کس داده نشده است:

پيغمبر ما بهترين پيغمبران است و او پدر توست.

وصي ما بهترين اوصياست و او شوهر توست.

شهيد ما بهترين شهيدان است و او عموي پدرت، حمزه است.

و از ما کسي است که دو بال طاووسي دارد که که در بهشت با آنها پرواز مي کند، و او پسر عمويت جعفر است.

و از ماست دو سبط اين امت و آنها دو پسر تو، حسن و حسين هستند.

و سوگند به خدايي که جز او خدايي نيست، از ماست مهدي اين امت که پشت سرش عيسي بن مريم نماز مي خواند». آن گاه حضرتش به شانه حسين دست زد و فرمود:

«مهدي از اين، مهدي از اين است، مهدي از اين است». [20] .

21 - «آن گاه که بندگان خوب خدا در بي قدرتي و نوميدي به سر برند، فرج رخ دهد و قائم ظهور کند؛ نامش نام من است، نام پدرش نام پسر من است. وي از دودمان دخترم فاطمه است. خداوند حق را به وسيله او آشکار و ظاهر خواهد ساخت و باطل را نابود خواهد کرد». [21] .

22 - «خداوند مردي را از من و عترت من مبعوث خواهد کرد تا زمين را از عدل پر سازد، چنانچه پيشينيان او از ظلم و جور پرش ‍ کرده باشند. آن گاه زمين اندوخته هاي گرانقدر خود را بيرون خواهد ريخت». [22] .

23 - «تا قائم ما قيام نکند، قيامت بر پا نخواهد شد و آن وقتي است که خدا اذن دهد. کسي که پيرو او باشد، رستگار است و آن که از او منحرف باشد، هلاک خواهد شد». [23] .

24 - حضرتش به دانشمند يهودي فرمود:

«از ذريه من مهدي است. وقتي که خروج کند، مسيح عيسي بن مريم براي ياري اش نزول مي کند و پشت سرش نماز مي خواند». [24] .

25 - «قائم از فرزندان من است. نام او نام من، کينه اش کينه من، شمايلش شمايل من، سنتش سنت من است. مردم را به اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و آن که او را عصيان کند، مرا عصيان کرده. آن که غيبتش را انکار کند، مرا انکار کرده و کسي که تکذيبش کند، مرا تکذيب کرده و کسي که تصديقش کند، مرا تصديق کرده است». [25] .

26 - «هم اکنون جبرئيل بر من نازل شد و به من خبر داد: قائم که در آخرالزمان ظهور مي کند و زمين را از عدل پر مي کند، چنانچه از ظلم و جور پر شده است، از ذريه فرزند تو حسين است». [26] .

27. «وقتي که قائم خروج کند منادي در آسمان ندا خواهد کرد: ايهاالناس! حکومت ستمکاران بر شما قطع شد و بهترين کس از امت محمد، قدرت را در دست گرفت. به سوي او بگراييد. نجباي مصر و صالحان شام و دسته هايي از عراق به سويش مي روند. او از دودمان حسين است». [27] .

28 - روز غدير فرمود: «اي مردم! من پيغمبر (شما) هستم و علي وصي من است و واپسين امام از امامان از ما، مهدي قائم است». [28] .

29 - به دخترش فاطمه فرمود:

«خداوند پدرت را برگزيد و او را پيامبر قرار داد و علي را برگزيد و وصي قرار داد و تو را به او ترويج کرد. و مهدي که عيسي در پشت سرش نماز مي خواند، از تو و از علي است». [29] .

30 - به علي عليه السّلام فرمود: «پسرم از ظالمان بر تو و بر شيعه تو در دنيا انتقام خواهد کشيد و خدا آنان را در جهان دگر عذاب خواهد کرد».

سلمان پرسيد: او کيست يا رسول الله؟

فرمود: «نهمين کس از فرزندان پسرم، حسين است که پس از غيبتي طولاني، ظهور خواهد کرد [30] .

31 - حديث فارسي:

«علي را وزير تو و خليفه تو پس از تو قرار دادم، بر اهل تو و امتت. و عطيه من آن است که از صلب تو يازده مهدي خارج مي شوند که همگان از ذريه تو هستند و از دختر بکرت بتول.

آخرين آنها کسي است که عيسي بن مريم پشت سرش نماز مي خواند و زمين را از عدل پر سازد، چنانچه از ظلم و جور پر و آکنده شده است». [31] .

مطالبي که مورد اتفاق اين نصوص و نصوص آينده است و به حد تواتر رسيده به قرار زير مي باشد:

1 - قائم از دودمان رسول خدا و علي بن ابي طالب و حسين است؛

2 - غيبتي طولاني دارد، و غيبتش داراي عللي بسيار است؛ گفته و ناگفته؛

3 - زنده است و خروج مي کند، ظهور و قيام و مبعوث که در نصوص ياد شده؛

4 - روز قيام و ظهورش، راز مگوست. پيغمبر يا نمي داند و يا نمي گويد؛

5 - زمين را از عدل و داد پر مي سازد؛ عدل عالمگير؛

6 - عيسي بن مريم از آسمان نزول خواهد کرد و پشت سرش نماز مي خواند؛

7 - نام او نام رسول خداست و کينه اش کينه آن حضرت.

اين ويژگيهاي حضرت مهدي عليه السّلام و براي آن گفته شده که مردم مهديهاي دروغين را بشناسند و گول آنها را نخورند.


پاورقي

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 456، باب 32، ح 87 به نقل از شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا عليه السّلام.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 456، باب 32، ح 88 به نقل از عيون اخبار الرضا عليه السّلام و ص 2، 5، 3، 5، ح 295، 267 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 459، باب 32، ح 100 به نقل از عيون اخبار الرضا عليه السّلام.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 460، باب 32، ح 103 به نقل از اکمال الدين.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 460، باب 32، ح 104 به نقل از اکمال الدين.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 483، باب 32، ح 191 به نقل از اکمال الدين.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 461، باب 32، ح 107 به نقل از اکمال الدين.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 480، باب 32، ح 182 به نقل از اکمال الدين.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 482، باب 32، ح 190 به نقل از اکماالدين.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 483، باب 32، ح 191 به نقل از اکمال الدين.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، باب 32، ح 255 به نقل از شيخ صدوق، الأمالي.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 498، باب 32، ح 269 به نقل از شيخ صدوق، ثواب الاعمال.

[13] اثبات الهداة، ج 3، ص 498، باب ح 270 به نقل از ثواب الاعمال.

[14] اثبات الهداة، ج 3، ص 502، باب 32، ح 293 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[15] اثبات الهداة، ج 3، ص 502، باب 32، ح 293 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[16] اثبات الهداة، ج 3، ص 502، باب 32، ح 294 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[17] اثبات الهداة، ج 3، ص 502، باب 32، ح 291 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغبية.

[18] اثبات الهداة، ج 3، ص 503، باب 32، ح 300، به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[19] اثبات الهداة، ج 3، ص 503، باب 32، ح 301 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغبية.

[20] اثبات الهداة، ج 3، ص 505 - 506، باب 32، ح 310 به نقل از شيخ طوسي، کتاب الغيبة.

[21] اثبات الهداة، ج 3، ص 518، باب 32 379 به نقل از شيخ طوسي، الأمالي.

[22] اثبات الهداة، ج 3، ص 518، باب 32، ح 381 به نقل از شيخ طوسي، الأمالي.

[23] اثبات الهداة، ج 3، ص 523، باب 32، ح 411 به نقل از علي بن محمد خزاز قمي، کفاية الأثر.

[24] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، باب 32، ح 413 به نقل از احمدبن أبي طالب طبرسي، الاحتجاج.

[25] اثبات الهداة، ج 3، ص 542، باب 32، ح 519 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[26] اثبات الهداة، ج 3، ص 542، باب 32، ح 519 به نقل از نعماني، کتاب الغيبة.

[27] اثبات الهداة، ج 3، ص 557، باب 32، ح 607 به نقل از (منسوب به شيخ مفيد، الاختصاص.

[28] اثبات الهداة، ج 3، ص 558 - 559، باب 32، ح 613 به نقل از فتال نيشابوري، روضة الواعظين.

[29] اثبات الهداة، ج 3، ص 568، باب 32، ح 672 به نقل از (منسوب) سيد مرتضي، عيون المعجزات.

[30] اثبات الهداة، ج 3، ص 569، باب 32، ح 679 به نقل از فضل بن شاذان، اثبات الرجعة.

[31] اثبات الهداة، ج 3، ص 588 - 589، باب 32. ح 809.