بازگشت

ويژگيها و خصايص مهدي


مهدي، کسي است که به وسيله خدا تعيين مي شود. چون بشر ناتوان است که چنين کسي را بشناسد؛ زيرا که مهدي مانند فردي از افراد بشر است. مهدي، کسي است که اجرا کننده تعليمات همه انبيا و خواسته هاي همه اوليا خواهد بود.

مهدي، بايستي دانشي نامتناهي داشته باشد، بينشي نامتناهي داشته باشد، استقامت نامتناهي داشته باشد، خستگي ناپذير باشد، داراي بالاترين قدرت روحي باشد، رحمتي نامتناهي داشته باشد، مهربان و دوست خلق باشد، پاکيزه از کينه و عقده روحي باشد، خلق در نظر او يکسان باشند، آن قدر در عدالت و دادگري پيشرفته باشد که نگذارد پوست ارزني از دهان موري گرفته شود، و کساني که باقي خواهند ماند، يا از ترس خواهد بود و يا از طمع، و هر دوي اينها با عدالت و دادگري او سازگار نيست.

مهدي، اميد بشر؛ مهدي برگزيده خدا؛ مهدي، انجام دهنده هدف انبياء مهدي، دادگر کل، مهدي، بنيانگذار عدل مؤ بد جهاني؛ مهدي، انسان بزرگ مهدي، پاکيزه ترين فرد بشر هنگام قيام، مهدي، دادگستري زنده و پاينده که سراپاي وجودش از فضيلت و عدالت و بزرگواري آکنده است.

نقطه ضعف شخصي، نبايستي داشته باشد. پدرانش، بايستي پاک و پاکيزه باشند و نقطه ضعف خانوادگي، نبايستي در حضرت مهدي وجود داشته باشد. در پاکيزه ترين محيط، تربيت و پرورش يافته باشد و عنايت الهي در پرورش او دخالت کامل داشته باشد.

خودش پاک، نياکانش پاک و به پاکي شناخته شده باشند؛ که همگان مردان فضيلت و تقوا و پرهيزکاري بوده اند. مردم گمنامي نبوده اند؛ عزلت و گوشه گيري نداشته اند و در ميان مردم زيست داشته اند. در محيط دوستي و دشمني بوده اند. و به طور دقيق، هر دو گروه، حيات فردي و اجتماعي آنها را زيرا نظر گرفته بودند؛ دوستان براي آن که سر مشق بگيرند، دشمنان براي آن که نقطه ضعفي بيابند و بر آنها بتازند، و دو گروه جز تقوا و پرهيزکاري، جز انسانيت و فضيلت، چيزي نيافتند.

پيوسته در راه حق مبارزه مي کردند. از اين رو، دشمنان آنها را مي کشتند؛ تا بتوانند تا خدا را خاموش کنند ولي نتوانستند و اين نور براي هميشه روشن ماند تا روزي که تابش جهاني پيدا کند و سراسر گيتي از اين نور بهره مند شود.

آري، چنين دودماني شايسته است که پيشوايان خلق و بشريت باشند و قافله سالار جهان انسانيت گردند و حضرت مهدي که بر پا کننده عدل جهاني است، بايستي از چنين خانداني باشد.