چهاري که مساوي است با يک
راه مهدي، همان راه محمد صلي الله عليه و آله و علي عليه السّلام و راه قرآن است.
در گذشته اي نه چندان دور، راه محمد صلي الله عليه و آله عرضه شد، راه قرآن منتشر گرديد، و راه علي نشان داده شد. اينک، راه مهدي، چهارمين راه است. چهار راهي که به يک مقصد منتهي مي شود، و آن حق و حقيقت است
پس چهاري است که با يک مساوي است.
راه محمد صلي الله عليه و آله، راه خداست. راه علي عليه السّلام، راه خداست. راه قرآن، راه خداست. راه مهدي نيز راه خداست.
چهار راهي که نظير ندارد و بي مانند است.
خانه کعبه، قبله گاه اهل حق است؛ چهار سو دارد:
شمال، جنوب، مشرق، مغرب.
به شمالش رو کنيد، به قبله رو کرده ايد. به جنوبش رو کنيد، به قبله رو کرده ايد به مشرقش چنين است. به مغربش چنين است.
قرآن مي گويد:«فأينما تولوا فثم وجه الله». [1] .
مسلمانان از چهار سوي جهان، هنگام نماز به کعبه رو کنند.
مشرقيان به مشرق کعبه، مغربيان به مغربش، شمالي پيکران به شمالش، جنوبي طالعان به جنوبش. و همگان به کعبه نماز مي گزارند با آن که رو در رو و برابر يکديگر قرار دارند
اين چهار نيز مساوي است با يک.
قبله همگان يکي است و بس.
انحراف از قبله، انحراف از حق است؛ انحراف از شريعت است و طريقت است و حقيقت.
راه محمد صلي الله عليه و آله سالک را به حق مي رساند و همان راه قرآن است.
راه علي عليه السّلام رهرو را به سوي حق مي کشاند و همان راه محمد صلي الله عليه و آله است.
راه مهدي عليه السّلام نيز چنين است.
و آن راهي است که از سوي حق تعيين شده است.
پيامبران و اولياي خدا، راهنمايان راه حق بوده و هستند؛ از نظر شماره بسيارند، ولي از نظر هدف يکي هستند.
همه آنها راه حق را نشان داده اند و به سوي حق دعوت کرده اند
راه حق، صراط مستقيم است و بايد تا رسيدن به مقصد، طي گردد.
انحراف از آن، در هر قدمي، انحراف از حق است.
جدا کردن پيامبران از يکديگر، ايمان به يکي و انکار دگري، انحراف از حق، و گرايش به باطل است.
پذيرفتن موسي عليه السّلام و انکار عيسي عليه السّلام نادرست است. ايمان به عيسي و انکار محمد صلي الله عليه و آله، راهي است باطل و انحراف از حق و حقيقت است.
قرآن مي گويد:
«ان الذين يکفرون بالله و رسله و يريدون ان يفرقوا بين الله و رسله و يقولون نؤ من ببعض و نکفر ببعض و يريدون أن يتخذوا بين ذلک سبيلا «150» أولئک هم الکافرون حقا و أعتدنا للکافرين عذابا مهينا «151» و الذين آمنوا بالله و رسله و لم يفرقوا بين أحد منهم اولئک سوف يؤ تيهم أجورهم و کان الله غفورا رحيما«152».» [2] .
کساني که به خدا و پيامبران کافر مي شوند و مي خواهند ميان خدا و پيامبران جدايي بيندازند و مي گويند به يکي ايمان داريم و به دگري کافر هستيم و مي خواهند راه ميانه اي پيش گيرند، آنها، به يقين، کافرانند. و ما براي کافران عذابي خوار کننده آماده کرده ايم.
و کساني که به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند و ميان پيغمبران جدايي نينداختند، اينان به همين زودي به پاداششان مي رسند. و خدا بسيار آمرزنده و بسيار مهربان است.
در هر گامي، از راه حق و صراط مستقيم، انحرافي در پيش است؛ خواه به چپ باشد و خواه به راست و سالک را از مقصد دور مي کند و به سوي هلاکت مي کشاند. به رسول خدا صلي الله عليه و آله ايمان داشتن و خلفا و جانشينان آن حضرت را انکار کردن و اصل مقدس امامت را ناديده گرفتن، انحراف از حق است.
حضرت علي عليه السّلام را پذيرفتن و از امامت دو سرور جوانان اهل بهشت بي خبر بودن، انحراف از راه حق است.
پنج تن را پذيرفتن و با دگران سر و کار نداشتن، انحراف از حق است.
شش امامي بودن، انحراف است. هفت امامي شدن، انحراف است.
دوازده امامي بودن، صراط مستقيم است و بس.
بر دوازده افزودن، انحراف است.
جانشينان رسول خدا، دوازده هستند بي کاهش و بي افزايش.
راه خدا همين است و راه مهدي چنين است.
پاورقي
[1] بقره (2) آيه 115.
[2] نساء (4) آيات 150 - 152.