بازگشت

صاحب الامر کيست


يعقوب بن منفوس ـ يا منقوش ـ مي گويد:

به حضور امام حسن عسکري (عليه السلام) رسيدم. حضرت (عليه السلام) در سکوي جلوي خانه نشسته بود. در سمت راست ايشان اتاقي که بود پرده اي ريشه دار مقابل آن آويخته شده بود.

عرض کردم: آقا جان! صاحب الامر کيست؟

فرمود: پرده را کنار بزن!

وقتي پرده را کنار زدم، پسر بچه اي به سوي ما آمد که حدوداً پنج ـ يا ده يا هشت ـ ساله به نظر مي آمد. پيشاني اش گشاده و چهره اش سپيد و حدقه چشمانش درخشان بود، و کف دست ها و زانوانش پر و محکم، و خالي بر گونه راست داشت، و موي سرش کوتاه بود.

امام حسن عسکري (عليه السلام) او را روي زانو نشانده و فرمود: صاحب الامر شما اين است.

سپس برخاست و به او فرمود: فرزندم! تا وقت معلوم برو داخل.

او هم داخل خانه شد در حالي که چشمهايم او را بدرقه مي کرد.

آن گاه حضرت (عليه السلام) فرمود: اي يعقوب! نگاه کن، ببين چه کسي در خانه است؟

وقتي داخل شدم کسي را نديدم! [1] .


پاورقي

[1] کمال الدين، ج 2، ص 407، ما اخبر به العسکري (عليه السلام) ، بحار الانوار، ج 52، ص 25.