بازگشت

اين راز را حفظ کن


ابو علي نيلي مي گويد:

روزي ابو جعفر [محمّد بن عثمان] وکيل حضرت (عليه السلام) نزد من آمد و مرا به «عباسيّه» بُرد، او وارد خرابه اي شد و با احتياط نامه اي را بيرون آورد و براي من خواند.

حضرت (عليه السلام) در آن نامه همه وقايع را که در خانه من رخ داده بود، شرح داده بودند. در انتهاي نامه فرموده بودند: چگونه فلان زن ـ يعني مادر عبدالله ـ را از گيسويش گرفته بيرون مي کشند و به بغداد مي برند و در مقابل خليفه مي نشانند؟!

غير از اين، اتّفاقات ديگري را نيز بيان فرموده بودند که در آينده روي خواهد داد.

ابوجعفر گفت: اين راز را حفظ کن، آنگاه نامه را پاره کرد.

مدّتي گذشت، بعد تمام آنچه حضرت فرموده بودند، به وقوع پيوست! [1] .


پاورقي

[1] کمال الدين، ج 2، ص 498، ذکر التوقيعات، بحار الانوار، ج 51، ص 333 و 334.