عقل مي گويد
بازگشت به عقب نه ممکن است و نه منطقي، و اين برخلاف سنّت آفرينش و اصل تکامل در زندگي انسانها است بنابراين، هيچ دليلي وجود ندارد که با جهش جامعه انساني به سوي حقّ و عدالت، ترقّي و پيشرفت جامعه متوقّف گردد، و يا عقب نشيني کند، عقب گرد و گذشته گرائي با چنان پيشرفت و جهشي متناسب نيست.
بنابراين، قيام يک مصلح بزرگ براي استقرار عدل و آزادي در سراسر جهان هيچ گاه سبب نمي شود که جنبش صنعتي و ماشيني در شکل سالم و مفيدش بر چيده يا متوقّف شود.
صنايع کنوني نه تنها بسياري از گره ها را از زندگي انسانها گشوده اند، بلکه همانگونه که در بحثهاي گذشته گفتيم يکي از پايه هاي استقرار حکومت واحد جهاني، نزديکي و بهم پيوستگي دنيا از نظر
[ صفحه 244]
وسايل ارتباطي و پيوندهاي اجتماعي است و اين موضوع بدون تکامل صنعتي ممکن نيست.
ولي شک نيست اين جنبش صنعتي و تکامل تکنولوژي الزاماً بايد از يک صافي دقيق بگذرد تا جنبه هاي ناسالم و زيانبخش آن حذف گردد، و سرانجام در مسير منافع انسانها و صلح و عدالت بسيج شود يک حکومت طرفدار حقّ و عدالت اين کار را حتماً خواهد کرد.
اين در مورد اصل پيشرفت صنعت و تکنولوژي.
امّا در مورد سلاحها بايد گفت:
براي استقرار چنان حکومتي بايد حکومتهاي خود کامه و بيدادگر از صحنه جهان خارج شوند و براي خارج کردن آنها، لااقل در شرايط کنوني يک «سلاح برتر» لازم است سلاحي که شايد حتّي تصوّرش امروز براي ما ممکن نيست.
آيا اين سلاح چيزي همانند يک «اشعّه مجهول و مرموز» است که کار بردش ماوراي همه سلاحهاي کنوني است و مي تواند همه آنها را خنثي کند و نقشه استفاده ابرقدرتها را از آن عقيم بگذارد؟
يا يک نوع تأثير مرموز رواني و از کار انداختن دستگاههاي فکري آنها حتّي از راههاي دور است که نتوانند هيچ گونه فکري براي استفاده از سلاحهاي مخرّب کنوني بکنند؟
و يا چيزي از قبيل احساس يک نوع ترس و وحشت فوق العاده که مانع هر گونه تصميم گيري در اين زمينه شود؟
و يا چيز ديگر...
[ صفحه 245]
نمي دانيم. و نمي توانيم نوع اين سلاح را نه از نظر مادّي يا رواني بودن و نه از جهات ديگر تعيين کنيم همين اندازه اجمالا مي توانيم بگوئيم يک سلاح برتر خواهد بود.
و نيز مي دانيم آن سلاح، سلاحي نيست که گناهکار و بيگناه را با هم نابود کند و پايه هاي عدالت آينده، بر ظلم و ستم امروز بگذارد.
اين از نظر تجزيه و تحليل عقلي.