بازگشت

پاسداري آئين خدا


«علي» آن ابر مرد تاريخ بشر در يکي از سخنان کوتاه خود که در آن اشاره به لزوم وجود رهبران الهي در هر عصر و زمان مي کند مي گويد:



[ صفحه 227]



«اللّهمَّ بلي لا تخلو الارض من قائم للّه بحجّة امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مغموراً لئلاّ تبطل حجج اللّه و بيّناته؛ [1] آري هيچ گاه صفحه روي زمين، از قيام کننده با حجّت و

دليل خالي نمي ماند خواه ظاهر و آشکار باشد، يا مخفي و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهي ضايع نگردد، و به فراموشي نگرايد (و مسخ و تحريف نشود).»

اکنون به توضيح اين سخن توجّه کنيد:

با گذشت زمان و آميختن سليقه ها و افکار شخصي به مسائل مذهبي و گرايشهاي مختلف به سوي برنامه هاي ظاهر فريب مکتبهاي انحرافي، و دراز شدن دست مفسده جويان به سوي مفاهيم آسماني، اصالت پاره اي از اين قوانين از دست مي رود و دستخوش تغييرات زيانبخشي مي گردد.

اين آب زلال که از آسمان وحي نازل شده با عبور از مغزهاي اين و آن تدريجاً تيره و تار گشته، صفاي نخستين خود را از دست مي دهد.

اين نور پرفروغ با عبور از شيشه هاي ظلماني افکار تاريک، کمرنگ و کمرنگ تر مي گردد.

خلاصه، با آرايشها و پيرايشهاي کوته بينانه افراد و افزودن شاخ و برگهاي تازه به آن، چنان مي شود که گاهي بازشناسي مسائل اصلي دچار اشکال مي گردد!



[ صفحه 228]



و به گفته آن شاعر ـ که البتّه همان گونه که روش و سنّت شاعران است در شکل مبالغه آميزي مطرح شد ـ خطاب به پيامبر کرده مي گويد:



شرع تو را در پي آرايشند

دين تو را از پي پيرايشند



بس که فزودند بر آن برگ و بر

گر تو ببيني نشناسي دگر



با اين حال، آيا ضروري نيست که در ميان جمع مسلمانان کسي باشد که مفاهيم فناناپذير تعاليم اسلامي را در شکل اصلي اش حفظ و براي آيندگان نگهداري کند؟

آيا مجدّداً وحي آسماني بر کسي نازل مي شود؟ مسلّماً نه! باب وحي با مسأله خاتميّت براي هميشه بسته شد.

پس چگونه بايد آئين اصيل حفظ گردد، و جلو تحريفات و تغييرات و خرافات گرفته شود و اين آئين براي نسلهاي آينده محفوظ بماند. آيا جز اين است که بايد اين رشته بوسيله يک پيشواي معصوم ادامه يابد، خواه آشکار و مشهور باشد يا پنهان و ناشناس (لئلاّ تبطل حجج اللّه و بيّناته).

مي دانيم در هر مؤسّسه مهمّي «صندوق آسيب ناپذيري» وجود دارد که اسناد مهمّ آن مؤسّسه را در آن نگهداري مي کنند، تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند بعلاوه، هرگاه مثلا آتش سوزي در آنجا روي دهد از خطر حريق مصون باشد که اعتبار و حيثيّت آن مؤسّسه پيوند نزديکي با حفظ آن اسناد و مدارک دارد.

سينه امام و روح بلندش صندوق آسيب ناپذير حفظ اسناد آئين الهي



[ صفحه 229]



است که همه اصالتهاي نخستين و ويژگيهاي آسماني اين تعليمات را در خود نگاهداري مي کند «تا دلائل الهي و نشانه هاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد».

و اين ديگر از آثار وجود او ـ گذشته از آثار دگر ـ است.


پاورقي

[1] نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 147.