وجود افراد استثنايي
اگر از بحث گذشته چشم بپوشيم و فرض کنيم نوع انسان به طبع نخستين خود، حدّ ثابتي از عمر دارد ولي با اين حال، اين موضوع را نمي توان به همه افراد تعميم داد زيرا معمولا در ميان انواع موجودات زنده هميشه افراد استثنايي وجود دارند که با استانداردها و ضوابطي که در علوم طبيعي و تجربي ديده ايم مطابقت ندارند و حتّي گاهي علم از تفسير وضع آنها عاجز مي گردد.
در ميان افراد انسان اشخاصي ديده شده اند با حواس و ادراکات يا نيروهاي فوق العاده و کاملا استثنايي:
در ميان افراد يک نوع خاص از درخت يا حيوانات که رشد و نموّ ظاهراً معيّني دارند و يا عمر و سنّ ظاهراً محدود، افرادي ديده مي شوند که تمام ضابطه ها و استانداردهاي نوع خود را مي شکنند و در يک شکل فوق العاده ظاهر مي شوند مثلا:
1ـ جهانگرداني که از اسکاتلند ديدن کرده اند از درخت عجيب و شگفت انگيزي نام مي برند که قطر تنه آن 90 پاست و ميزان عمر آن را به پنجهزار سال تخمين زده اند!
2ـ در کاليفرنيا درختي را مشاهده کرده اند که طول قامتش حدود يک صد متر! و قطرش در طرف پايين حدود 10 متر، و عمرش را به
[ صفحه 205]
شش هزار سال بر آورد کرده اند.
3ـ در ميان درختان جالب و متنوّعي که در جزاير کاناري مي رويد درختي است از نوع عندم يا به تعبير ما «خون سياوش» که توجّه دانشمندان را به خود جلب کرده است درختي است که مي گويند از زمان کشف اين جزيره (يعني حدود پانصد سال پيش) تا کنون هيچ گونه تغييري در رشد آن مشاهده نکرده اند! با اينحال به نظر مي رسد که عمري بسيار طولاني داشته باشد که در اين مدّت، اثر گذشت زمان بر چهره آن آشکار نشده است لذا، بعضي حدس مي زنند که اين درخت قبل از خلقت آدم وجود داشته است!
4ـ در مناطق استوايي زمين، درختاني وجود دارند با عمر جاويدان! يعني مرتباً در حال ريشه زدن و جوانه زدن هستند و هيچ گاه عمرشان پايان نمي گيرد.
5ـ در ميان نوع حلزونها، حلزونهايي ديده شده اند با عمر چند هزار سال و دانشمندان زيست شناس ماهيهايي کشف کرده اند که عمر آنها را به سه ميليون سال تخمين مي زنند.
6ـ در ميان افراد انسان کساني را مي بينيم با کارهاي شگفت انگيز که باور کردن آن حتّي براي کساني که مشاهده کرده اند مشکل است. کيست که در جرائد خبرهاي مختلفي درباره جواني که با نيروي خارق العاده چشم خود اجسام فلزي مانند قاشق و چنگال را خم مي کرد بدون آن که کوچکترين اشاره اي با دست به آن کند، نديده باشد!
او اين عمليّات خارق العاده خود را در برابر خبر نگاران و حتّي از
[ صفحه 206]
تلويزيون در انگلستان اجرا کرد که انگليسي هاي دير باور هم پذيرفتند حقّه و حيله خاصّي در کار نيست و اين يک وضع خاص و استثنايي محسوب مي شود.
شرح حال جوان ايراني خودمان را که لامپ و شيشه را مانند نقل و نبات مي خورد شايد کمتر کسي است که در جرائد نخوانده باشد، در حالي که افراد عادي اگر بدون توجّه، مختصر خرده شيشه اي را لابه لاي غذا بخورند ممکن است کارشان به جرّاحي بکشد!
درمطبوعات شرح حال فردي را خواندم که با نيروي خارق العاده خود حيوانات درنده و وحشي را رام مي کرد و به راحتي به آنها نزديک مي شد.
در حالات فيلسوف و طبيب معروف «بوعلي سينا» مي نويسد که مي گفت:
در موقعي که به مکتب مي رفتم هر چه شاگردان براي استاد مي خواندند من حفظ مي کردم در ده سالگي آنقدر از علوم فرا گرفتم که در بخارا از من تعجّب مي کردند در 12 سالگي بر مسند فتوا نشستم! و در شهر بخارا فتوا مي دادم در سنّ 16 سالگي کتاب قانون را در علم طب تصنيف کردم (همان کتابي که تا چند قرن کتاب درسي در دانشکده هاي پزشکي اروپا بود) درباره حواسّ مختلف او از جمله ديد چشم يا قدرت شنوايي و مانند آن، داستانهاي حيرت انگيزي نقل شده که در اين مختصر نمي گنجد. [1] .
[ صفحه 207]
اينها همه افراد استثنايي هستند با ويژگيهايي که دانشمندان علوم طبيعي از تفسير آن عاجزند و وضع آنها با ضوابط و استانداردهايي که از صفات ويژه انسان در دست است، هماهنگ نيست ولي اين عدم هماهنگي هرگز مانع از آن نمي شود که ما آنها را بپذيريم و در پرتو آن يک قانون کلّي را نيز قبول کنيم که آنچه در «گياهان» و «جانداران دريايي و صحرائي» و «انسانها» معمولا مشاهده کرده ايم يک قانون ابدي و هميشگي و همگاني نيست بلکه کاملا امکان دارد که در ميان همه آنها افرادي پيدا شوند با صفات ويژه و خارق العاده، چه از نظر سنّ و سال، و چه از نظر قدرتها و تواناييهاي روحي و جسمي و هيچ گاه وضع استثنايي آنها دليل بر غير علمي بودن پذيرش اين پديده ها نخواهد بود بلکه بايد قبول کنيم که قلمرو تمام مقرّرات و ضابطه هايي که علوم به دست ما مي دهند محدود به افراد عادي مي باشد و افراد استثنايي از محدوده اين مقرّرات و معيارها خارجند.
پاورقي
[1] به کتاب «هدية الاحباب» و تواريخ ديگر، مراجعه شود.