بازگشت

صفات رهبر جهاني






[ صفحه 109]



در بحثهاي گذشته ظهور يک انقلاب بزرگ جهاني را در راه ريشه کني ظلم و فساد، از يک ديدگاه وسيع مورد بررسي قرار داديم و به اين جا رسيديم که:

پيش بيني تحقّق چنان انقلابي از نظر منطق عقل و راهنمايي فطرت کاملا قابل قبول است.

ولي بايد توجّه داشت که دلائل عقلي تنها يک طرح کلّي را در اين زمينه ارائه مي دهد، و امّا مشخّص ساختن جزئيات اين طرح و اين که رهبر چنان انقلابي چه کسي خواهد بود از اين راه ممکن نيست.

همين قدر مي دانيم: اين انقلاب ـ يعني بزرگترين رويداد تاريخ بشر و عظيمترين و گسترده ترين انقلاب دنيا ـ حتماً به رهبري کسي خواهد بود که داراي صفات زير باشد.

1ـ آگاهي فوق العاده وسيع و بينشي ژرف و عميق

2ـ ديد و نظري صائب، و دورنگري بي مانندي به وسعت جهان انسانيّت



[ صفحه 110]



3ـ دارا بودن طرحهاي پخته انقلابي در همه زمينه ها

4ـ شهامت و بلند نظري و همّت فوق العاده

5ـ پاکي و تقوا و درستکاري به اندازه هدف وسيعش

6ـ نگريستن به همه ابعاد زندگي و محصور نشدن در بعد مادّي

7ـ روح بزرگي که مافوق دسته بنديها، و گروههاي متخاصم و تنگ نظريهاي منافع خصوصي و مافوق عادات و رسوم و مکتبها و مسلکهاي موجود باشد.

ارتش انقلابي اين چنين رهبر نيز بايد آموزشي عالي ديده باشد تا بتواند به چنان طرح عظيمي جامه عمل بپوشاند.

ناآگاهان تنگ نظران کوته بينان ترسوها کم همتان آلوده ها کم اراده ها و عناصر غير انقلابي در اين ارتش راهي نخواهند داشت!

اکنون مي خواهيم اين بحث کلّي را تا همين جا رها ساخته و ظهور اين مصلح بزرگ جهاني را در منابع اسلامي مورد بررسي قرار دهيم، زيرا با تمام پيشگوييهائي که تقريباً در همه منابع مذهبي دنيا در زمينه چنين ظهوري شده است در هيچ مذهبي به اندازه اسلام از آن بحث نشده و در جزئيّات آن دقّت به عمل نيامده است.

جالب توجّه اين که، آنچه در منابع اسلامي در اين زمينه آمده مطابقت عجيبي با آنچه از طريق «خرد و فطرت» به آن مي رسيم دارد اين توافق و هماهنگي داراي دو اثر است:

از يک سو، ما را به داوريهاي خرد مؤمن تر مي سازد.

از سوي ديگر، به اصالت تعليمات اسلام خوشبين تر مي کند.



[ صفحه 111]