بازگشت

هفده نوع اطلاعات


مرحوم کليني - صاحب کتاب شريف کافي - به نقل از برادرش، اسحاق بن يعقوب حکايت نمايد:

سؤال هاي مختلفي را نوشتم و خدمت وکيل خاصّ امام زمان عجّل اللّه تعال فرجه الشّريف، به نام ابوجعفر محمّد بن عثمان عَمري رفتم و از او تقاضا کردم تا جواب سؤال هاي مرا از حضرت حجّت عليه السلام دريافت نمايد.

پس از گذشت مدّتي کوتاه، جواب کلّيه آن سؤ ال ها را به عنوان توقيع آن حضرت - به اين شرح - دريافت کردم:

آنچه پيرامون منکرين و مخالفين من از خويشان من و پسر عمويم سؤ ال کردي، پس بدان که بين خداوند متعال و هيچ يک از بندگانش خويشاوندي وجود ندارد؛ و هر که منکر من باشد، من نيز از او بيزار هستم و بايد بداند که راه او همچون راه پسر حضرت نوح عليه السلام مي باشد.

و امّا نسبت به عمويم جعفر و فرزندانش، همانند راه و روش برادران يوسف عليه السلام است.

و امّا نسبت به فقّاع، حرام مي باشد؛ ولي آب جو - که در منازل گرفته مي شود - مانعي ندارد.

و آنچه از اموال - به عنوان خمس، زکات و ديگر وجوهات شرعيّه را که از شما - دريافت مي کنيم، جهت تطهير و تزکيه - نفوس و ثروت خود - شما است، هر که مايل بود بپردازد و هر که مايل نبود نيازي به آن نيست.

و نسبت به زمان ظهور و فرج، مربوط به خداوند متعال است و هر که تعيين وقت نمايد، دروغ گفته است.

و کساني که معتقد باشند که امام حسين عليه السلام زنده است و کشته نشده، کافر و گمراه خواهند بود.

و حوادث و مسائلي که رخ مي دهد به علماء و فقهاء - راويان احاديث ما مراجعه کنيد، چون که آن ها حجّت من بر شما و من حجّت خدا بر آن ها هستم.

امّا محمّد بن عثمان عَمري، خداوند از او و از پدرش راضي و خوشنود باشد؛ او مورد وثوق من و نوشته هاي او همانند نوشته من مي باشد.

و امّا محمّد بن عليّ بن مهزيار اهوازي، خداوند دل او را نوراني و روشن نمايد و شکّهاي او را زايل گرداند.

و آن مقدار پولي را - که طبق وصيّت اسحاق با فروش کنيزانِ آوازه خوانش ‍ - براي ما فرستاده، مورد قبول نيست؛ مگر آن که طاهر گردد، چون اُجرت و قيمت غنا و آوازه خواني حرام است.

امّا محمّد بن شاذان، مردي از شيعيان و دوستان ما مي باشد.

و ابوالخطّاب محمّد بن ابو زينب، ملعون - و خبيث است و نيز اصحاب و ياران او ملعون هستند، با آن ها هم نشين و هم سخن مباش، چون که من و پدران من از آن ها بيزار مي باشيم.

و آن هائي که اموال ما را - و آنچه مربوط به ما باشد - بي جهت حلال و مباح بدانند و مصرف کنند - آن اموال برايشان - همچون آتش دوزخ خواهد بود.

و امّا خمس - يعني سهم امام و سهم سادات - را براي شيعيان و دوستان خود حلال و مباح کرده ايم و تا هنگام ظهور، مي توانند مورد استفاده قرار دهند.

و آن هائي که در دين و شريعت خداوند متعال و يا نسبت به ما - اهل بيت عصمت و طهارت - شکّ دارند، اگر توبه کنند پذيرفته است و نيازي نداريم که براي ما چيزي ارسال نمايند.

و نسبت به علّت وقوع غيبت: اوّلا که خداوند متعال در قرآن فرموده است: وَ لا تَسْئَلُوا عَنْ أشْياءَ إنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ. [1] يعني؛ از بعضي مسائل سؤال نکنيد، چون که موجب ناراحتي شما خواهد شد.

و ثانيا هر يک از ائمّه اطهار و پدرانم در حکومتِ يکي از ظالمان قرار گرفته بودند؛ ولي من هنگامي ظهور مي نمايم که هيچ ظالمي قدرت و اراده اي ندارد.

امّا اين که چگونه از وجود من در زمان غيبت استفاده و بهره گيري شود؟

همانا جريان و موضوع غيبت من همانند خورشيد است که ابر جلوي آن را پوشانيده باشد، بدانيد که من براي موجودات زميني وسيله امنيّت و آسايش هستم، همان طوري که ستارگان براي اهل آسمان امان هستند.

و از آنچه برايتان مفيد نيست و سودي ندارد، سؤ ال نکنيد و خود را به زحمت نيندازيد، و سعي نمائيد براي تعجيل ظهور و فرج من بسيار دعا کنيد.

و در خاتمه، اي اسحاق! سلام بر تو و بر کساني باد که از نور هدايت ما اهل بيت عصمت و طهارت پيروي کنند. [2] .


پاورقي

[1] سوره مائدة: آيه 101.

[2] غيبة شيخ طوسي: ص 176، ح 247، إ کمال الدّين:ص 483، ح 4، الخرايج والجرايح: ج 3، ص 1113، ح 30، احتجاج طبرسي:ج 2، ص ‍ 542، ح 344، إعلام الوري:ج 2، ص 270.