بازگشت

توقيع به حسين بن روح


شيخ الطائفه در کتاب «غيبت» مي نويسد: جمعي از علما از ابوالحسن محمد بن احمد بن داود قمي براي من نقل کردند که وي گفت: در پشت نامه اي که مشتمل بر جواب مسائل اهل قم بود و از حسين بن روح پرسيده بودند آيا اين جوابها از وجود اقدس امام زمان است يا ازمحمد بن علي شلمغاني چه که وي گفته است جواب اين مسائل را من داده م؛ ديدم بخط احمد بن ابراهيم نوبختي و املاء ابوالقاسم حسين بن روح [1] نوشته بود:

«بسم الله الرحمن الرحيم ما برنامه شما واقف شديم و از مضمون آن اطلاع يافتيم تمام جوابها از ماست و آن مخذول ضال مضل معروف به عزاقري لعنه الله عليه در يک حرف آن دخالت نداشته است.

سابق بر اين نيز جوابهائي بوسيله احمد بن بلال و افرادي همانند او بشما مي رسيد؛ بدانيد که آنها و اين مرد ملعون (شلمغاني) همه از اسلام بر گشته و مرتد شده اند، خدا آنها را لعنت کند و مورد خشم خود قرار دهد»

و هم در نامه نوشته بود قبلا مي خواستم بدانم آن جوابها (را که احمد بن بلال و غير او) بما مي دادند از حضرتت بود يا نه؟ جواب آن بدين مضمون صادر گشت آگاه آگاه باش آنچه سابق بوسيله آنها بشمارسيد، ضرر نداشت و جوابها درست بود».

و هم شيخ در غيبت مي نويسد: از يکي از علما نقل شده که در خصوص بعضي از اين قبيل افراد که مورد غضب خداوند قرار گرفتند (واز راه حق منحرف گشتند) از حضرت سؤال شده بود؛ واين جواب بافتخار او صادر شد: علم، علم ماست و کفر آنکس که کافر گشته براي شما زيانبخش نيست. پس توقيعي که بدست او صادر شده اگر يکي از موثقين گذشته نسبت صحت آنرا بما تصديق کرده است، خدا را شکر کنيد و آنرا بپذيريد. و آنچه در آن شک داريد، يا فقط بدست همان گمراه مرتد توقيعي درباره آن بشما رسيد، آنرا بما برگردانيد و از ما توضيح بخواهيد تا صحت و سقم آنرا براي شما روشن سازيم خداوند جل ثناؤه يار و مدد کار شما باشد و هو حسبنا في امورنا و نعم الوکيل.

ايوب بن نوح [2] گفته اول کسيکه اين توقيع شريف را براي من روايت کرد ابوالحسين محمد بن علي بن تمام بود او مي گفت: من آنرا از روي نوشته پشت نامه اي که نزد ابوالحسن محمد بن احمد بن داود بود استنساخ نمودم. وقتي ابوالحسن آمد من آنرا براي او خواندم. ابوالحسن گفت: اين مکتوب را اهل قم بشيخ ابوالقاسم حسين بن روح نوشتند و مسائلي در آنست که حسين بن روح هم جواب آنرا (که از ناحيه مقدسه رسيده بود) بخط احمد بن ابراهيم نوبختي در پشت آن نوشت و اين مکتوب بدست ابوالحسن بن داود رسيده بود.


پاورقي

[1] نائب سوم حضرت امام زمان عليه السلام بوده است.

[2] ايوب بن نوح بن دراج که در اين کتاب از وي در موارد بسياري نام برديم از راويان ثقات و اصحاب جليل القدر ائمه اطهار است. ابن نوح و کيل حضرت امام علي النقي و امام حسن عسکري عليهما السلام بود امام علي النقي (ع) فرمود او از اهل بهشت است. نوح پدر وي قاضي کوفه بود و عمويش جميل بن دراج از بزرگان شعيه و موثقين اصحاب حضرت صادق و موسي بن جعفر عليهما السلام است و هم از زراره و برادرش نوح بن دراج اخذ علم کرده است.