بازگشت

نامه امام زمان (ع) به سيّد ابوالحسن اصفهاني



آية اللّه سيّد ابوالحسن اصفهاني از مراجع بزرگ و وارسته اي است كه هم به محضر مبارك امام عصر (ع) نائل آمده و هم به افتخار دريافت نامه و توقيع از سوي آن حضرت، مفتخر شده است.

شيخ محمود حلبي مي گويد: «من در عصر آن بزرگوار از كساني بودم كه گاه اشكال و ايراد به سبك معظّم له در رهبري معنوي و مذهبي جهان تشيّع داشتم و اين ايراد تا هنگام تشّرف به عتبات عاليات و ديدار خصوصي با آن مرحوم ادامه داشت.

به همين جهت هم، آنجا وقتي به محضرش رفتم اشكالات خود و ديگران را گفتم و آن بزرگوار با كمال سعه صدر و گشادگي چهره، جواب همه اشكال و ايرادهاي مرا داد و سر انجام فرمود: «من دستور دارم كه اينگونه عمل كنم.»

گفتم: «از كجا و چه كسي دستور داريد؟»

فرمود: «از چه كسي مي خواهيد دستور داشته باشم؟»

گفتم: «يعني از امام عصر (ع).»

فرمود: «آري.» و برخاست درب صندوق خود را گشود و پاكتي را از آنجا برگرفت و به دست داد.

من به مجّرد اين كه پاكت را گرفتم مضطرب و منقلب شدم با حالتي وصف ناپذير كاغذ را از پاكت در آوردم و آن را خواندم كه از جمله اين عبارت در آن نوشته شده بود:

بسم اللّه الرحمن الرحيم

يا سيّد ابوالحسن ارخص نفسك و اجلس في دهليز بيتك و لا ترخ سترك (و اعن اواغث شيعتنا و موالينا) نحن ننصرك انشاءاللّه. «المهدي»

(يعني: بنام خداوند بخشاينده مهربان. اي سيّد ابو الحسن! خود را ارزان كن و در اختيار همگان قرار بده و در بيروني منزلت بنشين و درب را به روي كسي نبند و پرده بين خود و مردم قرار مده و بداد و كمك پيروان و دوستان ما برس كه ما ترا ياري مي كنيم انشاء اللّه.)

پرسيدم: «اين توقيع شريف را به وسيله چه كسي دريافت داشته ايد؟»

فرمود: «به وسيله مردي عابد و پارسا و با تقوا به نام شيخ محمّد كوفي كه از هر جهت مورد و ثوق و اطمينان است.»

اجازه گرفتم تا از آن نسخه اي بردارم مشروط بر اينكه تا سيّد در قيد حيات است ابراز نكنم.»

( - كرامات صالحين )