بسم اللَّه الرحمن الرحيم
«سلام بر تو اين بنده شايسته! ياري كننده حق كه دعوت مي كني به سوي او به كلمه صدق! پس، بدرستي كه ما مي فرستيم به سوي تو حمد خداوندي را كه نيست خدايي جز او، پروردگار ما و پروردگار پدرهاي پيشينيان ما و مسألت مي كنيم او را كه صلوات فرستد بر سيّد و مولاي ما، محمّد خاتم النّبيين و بر اهل بيت طيّبين طاهرين آن حضرت. و بعد، پس بدرستي كه ما دانسته بوديم مناجات تو را. حفظ كند خداوند، تو را به وسيله اي كه بخشيده است به تو از اولياي خود. و حراست بفرمايد تو را به آن سبب از كيد اعداي خود و شفيع كرديم در حضرت خود، تو را الان از منزلگاه خودمان كه شعبي است در سر كوه در سر بياباني كه كسي به آن راهي ندارد كه منتقل شديم به آن شعب در اين زودي ها از وادي هاي درخت دار با نضارت و غزارت، ملجأ داشته ما را به آن شعب فرود آمدن جماعتي كه فقيرند از ايمان (كه كنايه از منزل كردن ظالمين در آن منزل است) و زود است كه نازل شويم از سر آن كوه به سوي زميني مسطّح بدون دوري از روزگار و طول كشيدني از زمان. و مي آيد تو را خبري از جانب ما به آنچه تازه مي شود از احوال ما. پس مي شناسي به واسطه آن، آنچه اعتماد كني بر او از تقرّب به سوي ما به اعمال و خدا توفيق دهنده تو است در اين كار به رحمت خود. پس مقدور و كاين است.
خداوند، حراست كند تو را به چشمي كه در خواب نمي رود، اينكه مقابل مي شود او را فتنه اي كه موجب هلاكت نفوسي مي شود كه صيد كرده اند يا كاشته اند باطل را به جهت ترس دادن و جلب كردن اهل باطل، كه مبتهج مي شوند براي دمار آن نفوس مؤمنين و محزون مي گردند براي آن مجرمين. و علامت حركت ما از اين راه تنگ، حادثه اي است كه واقع مي شود از مكه معظمه از رجسي منافق و مذموم كه حلال مي شمارد خونهاي حرام را كه در حزن مي شوند به سبب كيد او، اهل ايمان و نمي رسد او به آن خروج كردن، مقصود خود را از ظلم و عدوان.
چرا كه ما در عقب حفظ ايشان هستيم به دعايي كه محجوب نمي ماند از پادشاه زمين و آسمان. پس بايد مطمئن شود به دعاي ما، قلوب دوستداران ما و بايد واثق شوند به كفايت خداوند، اگر چه بترساند ايشان را به واسطه دشمنان بلاهايي سخت. و عاقبت به واسطه صنع جميع كردگار محمود خواهد شد براي ايشان، مادام كه اجتناب كنند آنچه نهي شده از گناهان را.
و ما عهد مي كنيم به سوي تو، اي دوستدار با خلوص! كه مجاهده مي كني در راه ما با ظالمان كه تأييد فرمايد خداوند، تو را به نصرتي كه مؤيد داشته به آن پيشينيان از اولياي نيكوكار ما را، به اينكه هر كس پروا كند پروردگار خود را از برادران تو در دين و بيرون رود از عهده آنچه بر ذمّه اوست از حقوق واجبه به سوي اهل استحقاق، در امان خواهد بود از فتنه اي كه صاحب باطل است و از محنتهاي تاريك او كه موجب ضلالت است. و هر كس بخل كند از ايشان، به آنچه خداوند عطا فرموده از نعمت خود بر آنچه خداوند امر كرده به صله و نگهداري او، پس بدرستي كه آن بخل كننده، زيانكار خواهد بود به بخل براي دنيا و آخرت خود و اگر چنانچه شيعيان ما، خداوند توفيق دهد ايشان را براي طاعت خود، با دلهاي مجتمع فراهم آمده بودند در وفاي به عهدي كه مكتوب است بر ايشان، هر آينه تأخير نمي افتاد از ايشان يمن ملاقات ما و تعجيل مي كرد به سوي ايشان، سعادت مشاهده ما با كمال معرفت صادق به ما.
پس محجوب نمي دارد ما را از ايشان، مگر آنچه مي رسد به ما از اموري كه كراهت داريم و نمي پسنديم از ايشان و از خداوند استعانت مي طلبيم و او بس است و بهتر وكيلي است و صلوات او بر سيّد ما كه بشير و نذير است، محمد و آل طاهرين او و خداوند سلام بفرستد بر ايشان. و نوشت در غرّه شوال از سال 412.»
صورت خط شريف كه به دست مبارك در آن مكتوب رقم فرمود، كه بر صاحب آن دست درود باد:
«اين نوشته ماست به سوي تو، اي دوستار الهام شده به حقّ بلند مرتفع كه به املاء و بيان ماست و خط امين ما! پس، مخفي بدار آنرا از هر كس و در هم پيچ آنرا و قرار ده براي آن نسخه اي كه مطلع بسازي بر آن كسي را كه مطمئن به امانت او باشي از دوستداران ما. خداوند مشمول فرمايد ايشان را به بركت ما ان شاء اللَّه و الحمد للَّه و صلوات بر سيّد ما محمّد و آل طاهرين او.»