بازگشت

خوردن غذاهاي بهشتي



زماني كه فارغ شدند، مرا صدا زد كه: «اي فلاني پسر فلان! بيا.»

تعجّب كردم و نزد ايشان رفتم. به من خوش آمد گفتند. از آن طعام خوردم و براي من يقييني شد كه آن غذا ازبهشت بود. زماني كه روز شد، همه سوار شدند و به من فرمودند: «انتظار داشته باش.»