بازگشت

حمله كردن مار بسيار بزرگ و نجات معجزه آسا



در آن حال سرگشته و متفكّر بودم كه ناگهان مار بسيار بزرگي - كه از چنارهاي بسيار قوي، بزرگتر بود - ديدم كه با سرعت تمام به سوي من، مي آيد.

من فراري شدم و از خدا كمك خواستم كه: «پروردگارا! همانطور كه مرا از غرق شدن نجات بخشيدي، از اين بلاي عظيم نيز مرا خلاص فرما.»

در آن ميان ديدم كه جانوري به اندازه خرگوشي از بالاي كوه به سوي مار دويد و با سرعت تمام، از دم مار بالا رفته، وقتي كه سر آن مار به پايين آن مكان صاف رسيد و دمش بر بالاي آن محل بود به سر آن مار رسيد و نيشي به اندازه انگشتي از دهان بيرون آورد و بر سر آن مار فرو كرد و دوباره درآورد و براي بار دوّم فرو كرد و از راهي كه آمده بود برگشت و رفت.