سفر به جزيره اندلس و مريض شدن در بين راه
او در آن نامه نوشته بود كه: «به شدّت مريض است و آرزو دارد كه پيش از آنكه از دنيا برود فرزند خود را ببيند.» و او را تحريك به رفتن و ترك تأخير در بازگشت كرد.
چون آن نامه به شيخ رسيد، به خاطر آن مصيبت گريست و عازم سفر جزيره اندلس گرديد.
بعضي از شاگردان به همراهي با او عازم اندلس شدند كه من نيز يكي از آنها بودم زيرا كه با من دوستي شديد داشت.
پس روانه شديم و هنگامي كه به اوّلين روستاي آن جزيره رسيديم، من دچار تب شديدي شدم و مريضي ام مانع حركت من گرديد.